چهارم ، شماره 1186 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 2 يكشنبه 14
|
|
خدا نام انقلاببه:ايران روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فرهنگي و باورها حاصل داد ، رخ ايران 1357 در خدا بهنام كه انقلابي
پيچيده و دشوار است ممكن آن عقلاني فهم و طبيعي بسيار آن حس كه بود
ميان از را گسست رگههاي تمامي مردم ، انبوه عرصه ، اين در.آيد نظر به
را آيندهايتازه و تازه راهي رموزپيوستگي ، يافتن با و برداشتند
.كردند باز اسلام به همهمومنان و خود پيشاروي
-خاكي كره از عظيم محدودهاي بزرگدر انقلاب اين ثمرات اكنون
آسيا ، شمال اسلامي شرق ميانه ، خاورميانه ، آسياي شامل گسترهاي
ميان تاثير ، در دايره اين حتي ديدهميشود ، بوضوح..و آفريقا
حداقل ديگر ، بهعبارتاست مشهود نيز واروپا آمريكا مسلمانان
بزرگ واقعيت ايران اسلامي انقلاب:كرد صورتبندي چنين راميتوان مسئله
واقعه كنار در عظيم ، رخداد ايناست بيستم قرن پايان انكار غيرقابل
حال عين در و عميق پيامي جهان ، در سياسي كمونيسم فروپاشي تاريخي
.دارد جهان آينده مردمان براي واضح بسيار
زندگي عرصه به ومعنويت پرفروغمعنا بازگشت پيام ، اين محتواي
بلند هدفي ايمان ، چراغ پرتو در انسان كه هنگامي تا زيرا.است انسان
نميتواند درنيابد ، خويش فرهنگ جاي جاي و روان اعماق در را متعالي و
تمهيد اجتماعي روابط و فردي اخلاق براي مستحكم و استوار تكيهگاهي
تجربه اينبيمعناست و پوچ يكسره معنوي ، معنايي بدون زندگينمايد
جهان فروپاشي.ميكنيم مشاهده گيتي سرتاسر در وضوح به اكنون را
.است بوده ارجمند و حيرتانگيز نمايش اين اول پرده تنها كمونيسم ،
تحولات محدودسازي ;نيست بديهيات بر تغافل جز آن ، از غفلت كه چيزي اما
مسئله ، اين.است اخير دهههاي دگرگونيهاي سياسي وجه به فرهنگي عظيم
در تا ميكوشند جهان در ذينفع طرفهاي غالبا كه دارد اهميت رو آن از
اسلامي انقلاب گويي ، .بپردازند تحولات توجيه و تفسير به سياسي حصر اين
سياسي معادلات و برتريجويانه سياستهاي برابر در عكسالعملي ايران ،
مانده محدود استقلالطلبانه سياسي تنشهاي به آن ، اصالتهاي و بوده رايج
در عظيم رخدادهاي همه و - رخداد اين سياسي اعتبار در هيچكس.است
.نيست موجود حقايق تماميت و جوهر اين اما ندارد ، ترديدي - اسلام جهان
ايمان جغرافياي بر خداوند حاكميت احياي به حركت ، اين در نهفته حقيقت
انسانها منش و شدن فتح حال در قلبها.بازميگردد انسان درون سرزمين و
تكامل و عظيم تحولي آستانه در اجتماعي وكنشهاي اصلاح حال در
انكار به ميل و غرضورزي روي از اگر مسئله ، اين انكار.يابندهاست
.يكسويهبينيقضاياست و سياسينگري همانامحصول باشد ، نبوده آشكار
و باشد اخير قضاياي همه توجيهگر نميتواند تنهايي به بيترديد ، سياست ،
بحثي نيازمند آن بر استدلال كه است پيچيده و ظريف بسيار نكتهاي اين
.است تاريخي و طولاني بسيار
برخوردتمدنها ، فرهنگها ، ملي ، برخورد منافع قبيل از مسائلي
باتوجه ميبايد يك هر ،...و جهاني نوين نظم تبعاتآن ، و پلوراليسم
گرفته اوج ايران اسلامي انقلاب با كه بزرگي ديني و فرهنگي مولفه به
بويژه - اسلام فرهنگ كنوني تجربهشود زده محك و فهميده باز است
حيثيت آن در كه آزمونياست - ايران در تشيع اجتماعي و سياسي تجربيات
اخلاقي سرمايههاي آخرين اززوال تا برآمده راههايي جستجوي بشربه معنوي
ايران سرنوشت به انديشندگان همه بايد.كند جلوگيري روحاني واميدهاي
خلا و نمايند بازانديشي خويش تحليل و نگرش كيفيت در - انسان و -
.تعريفدرآورند و فهم به پديدآورده ديني تفكر فقدان كه عظيميرا
درستي تبيين اساسي ، نميتواند عنصر اين درغياب و اين جز حركتي هر
تفكر از ما منظور است بديهي و دستدهد به معاصر جهان ازواقعيات
سلف زندگيدينداران و ذهن در گذشته انديشههاي و تجربه تكرار ديني ،
امروزين تفسير و فرهنگ و زبان به امروز ، به متعلق نيازي بلكه نيست ،
همه مشاركت معنا ، اين.است برايآيندگان اتكاء قابل ودستاوردي
.ميطلبد را ودلسوختگان اصيل انديشوران