چهارم ، شماره 1187 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 3 دوشنبه 15
|
|
و صدا رئيس به شجريان اعتراض‌آميز نامه
سيما
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
علي دكتر به خطاب نامه‌اي در شجريان محمدرضا:هنر و ادب سرويس.
عملكرد به ايران‌نسبت اسلامي جمهوري سيماي و سازمان‌صدا رئيس لاريجاني
جهت كه نامه اين از دربخشي.كرد انتقاد موسيقي درپخش رسانه اين
:است آمده است شده كثيرالانتشارارسال روزنامه‌هاي درج‌به
در.است ديار اين هنرمندان سرگذشت‌غريبي ايران ، موسيقي سرگذشت
برده اندكي بهره مهر و سليقه ذوق ، از جفاكاراني‌كه گذشته ، روزگاران
هنر با ستيز و هنرمند آزار كردارشان و نمي‌آوردند موسيقي تاب بودند ،
و راديو سازمان كه روز آن تا نبودند ايمن هنرمندان و هنر بود ،
جفاكاري اين اصلي به‌كانون و شد تاسيس ايران در تلويزيون‌ملي
.تبديل‌شد
سال در تلويزيون و راديو از خود كناره‌گيري به اشاره با شجريان استاد
سالها آن در رسانه اين موسيقي بر حاكم ابتذال به اعتراض در و 55
:است نوشته سيما و صدا رئيس به خطاب
هنوز من تا شده‌است سبب بعد سالهاي لاريجاني ، تجربه دكتر آقاي جناب
همين از بمانم ، پابرجا سازمان از كناره‌گيري بر مبني خود راي بر هم
تا داشتم پرهيز رسانه اين در حضور از سال 1372 تا روز آن از روي ،
تلويزيون‌حضور در دوباره مكررجنابعالي درخواست به سال از 17 پس آنكه
.يافتم
بر را راي آن صدق تجربه ، محك اميدوارم ماجرا ، آن از بعد سال اكنون 3
اين در وضعيت‌موسيقي از كه ندارم آن سر.باشد كرده اثبات هم شما
از گونه‌اي ديگر متاسفانه‌تكرار و است فراوان سخن بگويم‌كه سخن رسانه
در وسيما صدا.كردم اشاره آن به است‌كه موسيقي اندوهبار همان‌سرگذشت
تقليد شاهد ما و شده‌است موسيقي در سطحي تسليم‌گرايش‌هاي حاضر حال
كنار رسانه اين كه‌از هستيم خوانندگاني از وابتدايي ناشيانه
پخش‌مي‌شود موسيقي از انواعي اين‌رسانه در حاضر ، حال در.گذاشته‌شده‌اند
عريض دستگاه اين موسيقي‌در شعور و درك.است ارزش‌هنري كمترين فاقد كه
قطعات مبتذل‌ترين كه مي‌شود اندك و نازل مايه بدان تا گاه طويل و
بر ،(لاله‌زاري كافه‌هاي موسيقي) خالطوري موسيقي نام ما كه را موسيقي
.مي‌كنند پخش برنامه آرم عنوان به مي‌گذاريم ، آن
هر مي‌دهند ، به حق خود به سيما و درصدا لاريجاني ، دكتر آقاي جناب
مي‌كنند ، اجازه‌پخش بدون را هنري آثاررفتاركنند خواستند كه نحو
بديهي‌ترين و وساده‌ترين مي‌كنند سانسور خود به‌سليقه و اجازه بدون
خود به سيما و صدا.مي‌گذارند پا زير را هنرمند حقوق رعايت يعني اصل
...است داده را هنري آثار در دست‌اندازي و تملك هرگونه حق
ووسيع‌ترين مهمترين سوي از حقوق‌هنرمند گرفتن ناديده كه تحيرم در
تا صبح كه مي‌بينند وقتي مي‌گويند چه مردم نشانه‌چيست؟ كشور رسانه
مي‌كند ، پخش ديگران رعايت‌حقوق در اخلاقي پيامهاي رسانه ، اين شام
نمي‌كند؟ عمل آن به اماخود
صدا اين‌كار از را خود ناخشنودي من‌بارها لاريجاني ، دكتر آقاي جناب
اگر چند هر نيستم ، خود حقوق دنبال به تنها منكردهام اعلام سيما و
دارم قصد فقط من نبود وارد من بر خرده‌اي باز بودم ، هم اين دنبال به
حقوق رعايت آن و كنم يادآوري طويل و عريض دستگاه اين به را نكته يك
بسيار حتي و هنري آثار حقوق كه بياموزد بايد سيما و صدا.است ديگران
ملك و است آن پديدآورندگان به متعلق فرهنگي اثر هر آن از گسترده‌تر
...نيست عظيم دستگاه اين طلق
سيمايي‌پخش و صدا از من صداي مايل‌نيستم كه مي‌كنم اعلام صراحت به
مي‌خواهم جنابعالي از قاطعانه.است حقوق‌هنرمندان به بي‌اعتنا كه شود
.نشود پخش تلويزيون و راديو از مطلقا من از اثري هيچ دهيد دستور كه
اداي و مبارك ماه اين احترام به تنها هستيم ، رمضان مبارك ماه در چون
پخش كرده‌ام ، پيدا پرورش آنها دامان در كه مردمي سرشتي نيك به دين
.مي‌دهم اجازه را وربنا مناجات
