چهارم ، شماره 1187 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 3 دوشنبه 15
|
|
اجتماعي و اقتصادي تحولات و ارتش
آخر بخش - دوم پهلوي دوره در سياست و ارتش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بسياري حدود شاهتا قدرت بود ، ارتش پهلوي رژيم تكيهگاههاي از يكي
داشت تام نظارت نظامي برتاسيسات و بود نهفته مسلحاش نيروهاي در
از ارتش اكثرافسران:است آمده شد ، تهيه سال 1355 در كه گزارشي در
پيشرفت براي...ميباشند كردنشينكشور استانهاي و آذربايجان و تهران
از بسياري با را خود بايد كه مييابد در يكافسر درجه ، ارتقاء و
اززيربار كردن خالي شانه خطر ، از دوري مانند نشده قوانينتدوين
وفق ديگران ، به آن عدمتفويض مسئوليت دارابودن صورت در و مسئوليتها
ايجاد براي و كند اجرا مو به مو شدبايد صادر دستوري اگر...دهد
وي نمرات وفاداراي ، به بستگي افسر يك پيشرفت چون.تلاشننمايد تغيير
.دارد سابقهاش حسن و دورهاي آزمايشهاي در
از افسران اين.بود اقتصادي ارتش به پيوستن از جوان افسران انگيزه
و كمبودها بهتورم ، نسبت آنها درآمد كه ميآمدند طبقاتي
بهبود اميد به نيز بسياري.نشانميداد حساسيت اقتصادي ديگرنقصانهاي
جواناني از دسته آن.ميپيوستند افسران گروه زندگيبه در خود موقعيت
بهتحصيل كشور از خارج در يا و شده دانشگاه وارد كهنميتوانستند
آنان دانشگاه سطح آموزشدر بر علاوه ارتش كه مييافتند در بپردازند ،
براي را رسمي پستهاي نيز و سفر امكان و برخوردار ثابت موقعيتي از را
اصل با را خود رابطه جوان افسران اين از برخي.ميآورد وجود به آنها
دولت عمراني و اقتصادي پيشرفتهاي به نسبت و كرده حفظ خود نسب و
اجتماع پايين و متوسط طبقات از كه ديگر برخي و ميدادند نشان حساسيت
كاهش باعث اين و سازند جدا قبلي طبقات از را خود داشتند سعي بودند ،
با را آنها رابطه و شده جامعه مختلف طبقات ميان در آنها نفوذ و قدرت
دوستان و همكلاسيها با روابطي جوان افسران اين از بعضي.ميگسست مردم
اين از خارج افكار تاثير تحت و ميساختند برقرار خود ارتش از خارج
ارتش در كرده تحصيل سربازان وجود طرفي از.ميگرفتند قرار سياسي نهاد
كه آنان از عدهاي.ميشد ارتش ميان در مختلف گرايشهاي نفوذ باعث نيز
براي آمده بهوجود فرصت از ميكردند ، تدريس ارتش در مدرس عنوان به
.ميآمدند بر مستقيم گاهي و غيرمستقيم صورت به خود افكار القاء
در حدودبسياري شاهتا قدرت.بود ارتش پهلوي رژيم تكيهگاههاي از يكي
و داشته نظارت نظامي برتاسيسات شاه.بود نهفته مسلحاش نيروهاي
باعث امر همين.ميداد اولويت آنها به نيز وتسليحاتي مالي درزمينه
با گرفتن رودرروقرار جاي به كه شد مجهزي مسلح نيروهاي پيدايش
نظامي زندگي چشمگير ازواقعيتهاي يكي.مينمايند حمايت او از سلطان
نه او چون.بود شاه تصور فوق و زياد قدرت دوم پهلوي دوره ايران در
واقعي معني به را خود قدرت بلكه بود ، نيروها ظاهري فرمانده تنها
بلكه سياستها ، برگيرنده در تنها نه وي دستورات.مينمود اعمال
قرار تابعه اجزا اختيار ديگردر نظامهاي در كه ميشد مسئوليتهايي
پايينتر رتبههاي تا گرفته افسر از ارتقايدرجات شخصا شاه.دارند
و مهم تسليحاتي سيستمهاي تامين نحوه مورد در و تاييدميكند را
نظارت نظامياننيز بركارايي ميگرفت ، تصميم نظامي افزارهاي ديگر
او.ميكرد عمل فرمانده افسر يك مانند كه گفت بايد كلي بهطور.داشت
شاه عمل روش.ميكرد مشورت آنها با و ميگرفت اطلاعات ارشد افسران از
بخشها ، ديگر مانند ليكن ميشد رقابت حال در متعدد منابع پيدايش سبب
نيز شاه.بود شاه خواستههاي به بخشيدن تحقق نظامي فرماندهان وظيفه
ميداد ، بهخرج بسيار سخاوت افسرانش بهخصوص و مسلح نيروهاي به نسبت
و ساخته معافشان مالياتها پرداخت از و گذاشته اختيارشان در مسكن
مزايا ، اين بر علاوهبودند معاف تحصيلي شهريه پرداخت از فرزندانشان
وي اينها همه ازاي در.ميداد تعلق آنها به را خاصي فوقالعادههاي
شخص واقع در و نظامي اوامر به نسبت نظاميان كامل وفاداري خواستار
.بود شاه
پايگاهي درصددايجاد كه ارتش افسران از دسته آن به نسبت هميشه شاه
به بحراني مواقع در اما.ميداد نشان حساسيت بودهاند ، خود براي مستقل
در رزمآرا علي به رويآوري جمله از.ميآورد روي نيرومند نظامي افراد
كسب از پس را آنها البته كه سال 1332 در زاهدي فضلالله و سال 1330
به گاه هر شاهنمود حذف موجود اختلافات و مشاجرات جريان در و مقصود
و فساد بهانه به ميشد ، مشكوك ارتش فرماندهان از يكي نفوذ و قدرت
و بازنشسته عزل ، بالا مقامهاي از را آنها حرفهاي صلاحيت عدم و جاهطلبي
كردن بازنشسته از ميتوان نمونه براي.ميكرد تبعيد و اخراج حتي يا
بختيار تيمور تبعيد يا و مشترك ستاد اطلاعات رئيس كيا حاجعلي علوي ،
.برد نام ساواك رئيس
كه توسعهنيافتهاند كشورهاي در عناصر جديدترين جمله از نظاميان
لحاظ از عينحال در ارتش.تكنولوژيكميباشند شتابان روحيه از ملهم
فنون زمينه در آنها اعضاي زيرا دارد جامعه كل مهميبر تاثير نوسازي
.ميشود ايجاد كار به نسبت جدي تلقيات درآنها و ديدهاند آموزش جديد
بالاتر طبقات براي تنها عالي تحصيلات به دسترسي رشد حال در جوامع در
طبقه همين به متعلق عمدتا نيز آنها سياسي رهبران و است امكانپذير
شكل جامعه در نخبهاي گروه تا ميآورد فراهم را فرصتي ارتش هستند ،
.بگيرد
از يكي به تاارتش شد باعث ايران در نظامي مسايل به دادن اولويت
نظامي بخشهاي در زيادي متخصصان تبديلشود ، اشتغال پراهميت كانونهاي
مواد و كالاها تجارت.بودند شده گمارده كار به آن به وابسته صنايع و
و تجارت گسترش و رشد باعث وابسته صنايع و نظامي صنايع در نياز مورد
در لازم آموزشهاي گرفتن فرا براي را زيادي افراد ارتش.ميشد مبادلات
تحصيل براي را آنها از برخي و ميكرد جذب غيرنظامي و نظامي زمينههاي
كه ايران جامعه در امر همين.مينمود اعزام خارج به بالاتر مقاطع در
باعث بودهاند ، دولت منشاء عنوان به نخبگان از گروه يك نوعي به
گروه درايران نظامي نخبگان.است شده نظامي نخبگان طبقه شكلگيري
زيادي امكانات و تواناييها از كه بودند بستهاي و كوچك نسبتا
تسلط بهخاطر و بودند شاه مشاوران نزديكترين اينانبودند برخوردار
امور در ديگر مسئوليتهاي داشتن اختيار در نيز و جامعه ثروت بر
شركتهاي از برخي حتي اينان.نمايند قدرت اعمال ميتوانستند غيرنظامي
يافتن اهميت باعث كه عوامليداشتند اختيار در نيز را اقتصادي بزرگ
:از عبارتند ميشد ، كشور اجتماعي - اقتصادي زمينه در نظاميان
;جذبميكردند را كشور كل بودجه چهارم يك از بيش نظاميان - 1
افراد كل درصد سه معادل رسمي بهصورت مسلح نيروهاي در شاغل افراد - 2
;ميدادند تشكيل را كشور غيركشاورزي بخشهاي در شاغل
پيچيدهترين نظرفني از پتروشيمي و نفت صنايع از پس نظامي صنايع - 3
مختلف ، سلاحهاي درتوليد آمدهو بهشمار كشور صنايع پيشرفتهترين و
;بودند موثر موتوري وسائط مونتاژ و نظامي پوشاك
براي تازهاي بهصورتمركز ميزد ، پايگاه ايجاد به دست ارتش هركجا - 4
.ميآمد در اقتصادي فعاليتهاي
ارتش بعد سال 1341به از نميشد ، نظامي امور به محدود ارتش كارهاي
ايجاد خواربار ، توزيع مانند غيرنظامي امور در شاه دستور طبق
دخالت روزافزون گونهاي به ديگر فعاليتهاي و زنجيرهاي فروشگاههاي
.ميكرد
در آباداني ترويجو و بهداشت دانش ، سپاهيان طريق از نظامي نيروهاي
كشور ، راههاي گسترش و توسعه اين بر علاوه.داشتند نقش كشور نوسازي
در نيز شدند ، انجام نظامي مقاصد با برخي گرچه فرودگاهها ، و راهآهن
براي شاه جنبههايتلاش از يكي.نبودند بيتاثير كشور اقتصادي نوسازي
.بود آن تحقق درصدد نيز كهپدرش بود هدفي همان كشور ، كردن مدرنيزه
و رقابتها با سرزميني در داخلي اوضاع برايكنترل نيرومند ارتشي ايجاد
مدرنيزهشدن ولي خاورميانه كشورهاي در نفوذ گسترش و خصومتهايديرين
هدف اين وبراي نبود امكانپذير خود خودي به مسلح نيروهاي و ارتش
.ميشد داده تغيير نيز اقتصاديكشور و اجتماعي ساختارهاي ميبايست
سياسي تحولات در ارتش نقش
محمدرضا سلطنت دردوره سياسي نهادهاي نيرومندترين از يكي ارتش
از شاه نزديك مشاوران عنوان كهبه كساني از بسياري.ميآمد بهشمار
گفت ميتوان حتي.بودند ارتش افسران ميان ميشود ، از برده نام آنها
رژيم در مطرح شخصيتهاي عنوان به ازآنها كه را سياسي نخبگان اكثر كه
.ميدادند تشكيل نظاميان ميشود ياد پهلوي
در نظرياتي اطلاعاتو (بودند نظامي اكثرا كه) شاه نزديك مستشاران
موثر آنها اجراي و سياستها اتخاذ در كه ميدادند قرار شاه اختيار
مختلف مسايل مورد در تنهايي به شاه كه است اين بيانگر موضوع اين.بود
بر كشور سياستگذاري در مهمي نقش نخبگان اين.نميگرفت تصميم جامعه
كه ميشدند انتخاب شاه نزديك مشاوران عنوان به كساني.داشتند عهده
حمايت مصدق عليه او از (2) بوده ، آشنا ولايتعهدي زمان از باشاه (1)
.باشند بوده ضدكمونيست شديدا (3) يا كرده
از را خود ارتشصورتگرفت توسط كه نظامي كودتاي انجام با شاه رژيم
مسلح نيروهاي.كرد تثبيت را خود پايههايسلطنت و داد نجات سقوط خطر
همچنان او ، سقوط تا محمدرضا كارآمدن روي ابتداي از سركوبگر و
سلطنت رژيم منافع از ارتش.ميآمدند بهشمار نظام حفظ در اصلي تكيهگاه
ملي نهضت سركوب در را وضعيت اين و ميكرد حمايت بيگانگان منافع حتي و
مقابله و خرداد 1342 قيام 15 سركوب مرداد ، كودتاي 28 و نفت صنعت شدن
را اينها همه.نمود مشاهده ميتوان ارضي اصلاحات از پس مردم شورش با
و خارجي استيلاي با ارتش هماهنگي از نشانههايي عنوان به ميتوان
.دانست استبداد
عهده بر را ديگر نهادهاي كاركردهاي از برخي موردبحث ، مقطع در ارتش
عهده بر احزاب ديگر كشورهاي در كه را نقشهايي جمله از.بود گرفته
.ميكرد اجرا ميخواستند رژيم و خود كه الگويي و شيوه به ارتش دارند ،
استفاده ازارتش مختلف مناطق در رژيم ايدئولوژي نفوذ گسترش براي
ذينفوذ گروه يك عنوان به ارتش بود ، پرور نخبه كانون يك ارتش.ميشد
اينگونه در هم نظاميان خود حتي و ميكرد عمل پارلمان و دولت در
نقش خارجي سياست به مربوط مسايل در ارتش.داشتند عضويت سازمانها
كشورهاي با ديپلماتيك درمذاكرات نظامي فرماندهان.داشت عهده بر مهمي
ارتش فرماندهان ديدگاه ميشد منعقد قراردادي اگر ميكردند ، شركت ديگر
جامعه در قدرتمند و حاكم نهاد يك ارتش كلي بهطور.ميشد گرفته نظر در
موقعيتهاي در شاه.ميكرد فعاليت سلطه و قدرت اعمال جهت در كه بود
اوضاع تا ميكرد استفاده مهم پستهاي براي نظامي فرماندهان از بحراني
.درآورد كنترل تحت را
حاكم را اجتماعي و نظمسياسي كه بودند نظاميان اين ايران جامعه در
موافقت با نوعي به نيز فرهنگي و اجتماعي فعاليتهاي.ميكردند
دوره ايران در كه آن خلاصه.ميگرفت صورت انتظامي و نظامي سازمانهاي
منافع جهت در يكسان عملكرد داراي نظامي و سياسي نخبگان دوم ، پهلوي
.بودند سلطنت