چهارم ، شماره 1188 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 4 سهشنبه 16
|
|
ميترسيم؟ اجتماع در حضور از چرا
را مطلب اين حتما داريد ، وحشت اجتماع در حضور از هم شما اگر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بخوانيد
بزرگ ميهمانيهاي از وحشت استخدام ، براي مصاحبه دلشورههاي ما بيشتر
بر دال همگي كه كردهايم تجربه را جمع مقابل در صحبت از ترس يا و
است اجتماع از همانترس كمرويينيز و است كمرويي
كه ميهماناني جمع به ورود پيشاز كه كند ادعا نميتواند كسي
مصاحبهبراي از قبل شب يا و دلشورهنداشته هستند غريبه بيشترشان
غلت دررختخوابش صبح تا اضطراب شدت از خوابيده ، و بهخوبي استخدام
در صحبت از ترس برايكار ، مصاحبه دلشورههاي ما بيشتراست نزده
و بزرگ ميهمانيهاي از وحشت فرديناآشنا ، با قرارملاقات مقابلجمع ،
كه است آن جالب.كردهايم تجربه را تلفن به پاسخگويي وحشت حتي يا
بهدست آمار طبق.ميدانيم كمرويي را ناراحتيها اين تمامي دليل همگي
.ميدانند كمرو و خجالتي را خود مردم از نيمي اصولا آمده
تا و ميدهد آزار را انسان است ، اجتماع از همانترس كه كمرويي اين
.ميكاهد او كارايي از زيادي حد
ترس ايننوع توضيح در نيويورك روانشناسدانشگاه هيمبرگ ريچارد
در.ميهمانيبرويم به هم با ميخواهيم شما منو كنيد فرض:ميگويد
برقرار ارتباط آنان با ميتوانيد شما كه هستند زيادي اشخاص آنجا
.بگذرانيد را خوشي ساعات و شويد دوست كنيد ،
با ازبرخورد و باشم اجتماع از فرديگريزان من فرضا اگر اما
مرا آن در كه درميآيد بهصورتمحفلي من براي بترسم ، ميهماني ديگران
كنند ثابت شده هرطور دارند قصد گويي و ميكنند ارزيابي منفي ديدي با
افكار اين متوجه بيشتر ، من حواس درنتيجه.نيستم بيش احمقي من كه
و.ميمانم ميهمانيغافل در حاضر افراد و موقعيتها از و ميشود منفي
در شديدا ديگران با برخورد براي كه ميگيرم قرار وضعيتي در متاسفانه
.ميافتم عذاب
مطمئنميسازد مرا و ميزند تندتر كهقلبم است اين افكار اين حاصل
مضطرب آنقدر من بايد چرا وگرنه است ، وقوع درشرف فاجعهاي واقعا كه
فردي قالب در كاملا را خود پندارها اين با كه است طبيعي باشم؟
وحشت اين از رهايي براي و دادهام قرار اجتماع از متوحش و مردمگريز
و بخورم تنقلات و چاي ازحد بيش يا كه است اين ميكنم كه كاري تنها
.كنم ترك را ميهماني زود خيلي يا
موارد همه ترسدر:ميشود ظاهر افراد صورتدر دو به اجتماع از ترس
هرگونه از تقريبا نوعاول به مبتلا افراد -مواردخاص10 در ترس و
سروكار مهم بسيار اشخاص با وقتي بهويژه.دارند برخورديوحشت
ناراحتيشان تخفيف براي را خود همت تمام آنان از برخي البته.دارند
.ميگيرند بهكار
دارند ، سايرينوحشت با برخورد از شرايطيخاص در تنها كه افرادي -2
اين مثلاميدهند نشان را ناهنجاري اين علايم خاص شرايط همان در تنها
يا جلسه ، اعضاي مقابل در دارد قصد شخص كه ميكند ظهور وقتي نشانهها
برابر در ميخواهد كه وقتي يا و ;بخواند را متني يا مقاله كلاس افراد
.ميلرزد دستش صورت آن در كند ، كه امضاء را چكي كسي ديدگان
غذا عمومي مكانهاي در سعيميكنند ناهنجاري اين به گرفتاران
گلويشانبپرد در لقمه يا رابريزند ، غذا كه ميترسند چون نخورند
حتي بيماران اين بيشتر.شوند خود تحقير موجب و بخورد بههم حالشان يا
.دارند وحشت نيز عمومي توالتهاي به رفتن از
در اما;ميشود ظاهر بزرگسالي دراواخر غالبا اجتماع از ترس
مقابل در چوننميتوانند كه جواناني هستند.نايابنيست نيز جوانان
كنار را دانشگاه تحصيلدر شوند ، بحث وارد و صحبتكنند كلاس
همكاران يا بامشتريها برخورد عذاب از آنكه يابراي ميگذارند
از عده آن.ميكنند رها آتيهرا خوش و حساس مشاغل بركنارباشند
با ميكنند ، خاص موقعيتهاي تحمل به وادار را خود كه هم بيماران
.دارند متواضعانه بيشازحد يا و برتر موضع از يا سرد ، برخوردي ديگران
روبه اضطراب شدت از خود درون در و است ديگري چيز واقعيت كه درحالي
.مرگند
همراهي ، دادن دست از ميشوند ، متحمل افراد اينگونه كه ضرري بيشترين
تنهايي افراد اين كه نيست چنين درواقع.است ديگران مصاحبت و دوستي
توجه و محبت خواهان بيشتر آنان برعكس بلكه باشند ، داشته دوست را
هستند درعذاب خود به شك و خود سببهراس به اماهميشه هستند ، ديگران
بلكه نيستند ، اجتماعي رفتارهاي در مهارت فاقد الزاما آنكه شگفت و
.ميكنند فكر اينطور تنها
براي.دارند مردمگريزيويژهتري كه هستند نيز عدهاي گروه ، اين جز به
با كامل نفس به اعتماد با است ممكن تبليغاتي شركت يك كارمند مثال ،
فرد با راحتي به يا نمايد ، رسيدگي كارشان به و كند برخورد مشتريها
.شود گفتگو وارد ميبيند ، سينما صف در بار اولين براي كه غريبهاي
مينشيند ، گفتگو به زني با مشترك ، زندگي تشكيل براي آنكه محض به اما
بيزار خود از شده ، عصباني خود بيزباني از و ميآيد بند زبانش
.ميگردد
دارند ، ازاجتماع ترس كه بيماراني اوليه درمانهاي اواخر همين تا
بيماري منشا آن وسيله به كه درمانيبود گفتار طولاني دوره يك شامل
اتمام از پس اما.ميكردند جستجو كودكي دوران اوايل تضادهاي در را
بيماران وحشت از بلكه ميماند ناشناخته بيماري منشا تنها نه معالجات
.نميشد كاسته ذرهاي هم
به اجتماع ، از ترسشديد به مبتلايان كه برآنند متخصصان عموم اكنون
تحريكات اينحساسند بدني سيستمهاي تحريكات مقابل در ويژهاي طور
يعني ميبيند ، تهديد در را خود شخص كه ميدهد روي زماني طبيعتا
كه ميترسد آنقدر او وضع اين دراوست صحبت منتظر شنوندهاي كه ميداند
تنها نه عمومي محافل در صحبت).دارد را او به حمله قصد كرگدني گويي
سختترين مردم تمام ميان در بلكه اجتماع ، از ترس به مبتلايان نزد
عصبي -شيميايي فعاليتهاي موقعيتي چنين در.(است شده شناخته تجربه
در و ميگذارد تاثير بدن دفاعي سيستم بر كه ميگيرد صورت بدن در زيادي
علايم اين.ميدهد نشان خود از فيزيكي علايم كمي فاصله به بدن نتيجه
يا دلشوره لرزيدن ، كردن ، عرق قلب ، ضربان رفتن بالا سريع ، تنفس شامل
كه حد از بيش حساسيت و ادرار دفع به شديد نياز خوردگي ، هم به دل
زيادي انرژي چنينتحريكاتي ما بيشتر براي.ميشود هست ، نيز خطرناك
ميكند تقويت خوب سخنراني يك ارائه براي مارا آمادگي و ميسازد آزاد
علايم واين ميگردد باز عادي روال به ما سخنان زماني اندك پساز و
اين دارند ، اجتماع از كهترس كساني مورد در اما ميكنند ، فروكش نيز
.است مشكل از بخشي خود شدن برانگيخته
آنها تعبير وآموزش برانگيختگي علايم كاهش محور بر معالجات امروزه
،Beta-blockerبلاكر -بتا مثال ، بهعنوان.است واقعگرايانه ديدي با
طورموثري به ميشود ، تجويز خون فشار كاهش براي كهعموما دارويي
اين معمولا.ميكند خنثي را جمع مقابل در فرد اضطراب فيزيكي علايم
.ميخورند برنامه اجراي يا جلسه شروع از پيش ساعت يك حدود را دارو
داروهاي و ازآرامبخشها استفاده اجتماع از ترس انواع ديگر مورد در
و است موثر زيادي حد تا رواندرماني نيز و (دارودرماني) ضدافسردگي
.ميگيرند كار به هم با را روش دو هر غالبا متخصصان
قرار كه هستيد دركلاسي كنيد فرض مثال ، عنوان به:ميگويد برگسا هيم
از استادان و دانشجويان مقابلساير در دانشجويان از يكي است
خوشتان بسيار و ميشنويد را او سخنان شما كند ، دفاع خود پاياننامه
را موضوع اين وقتي.ميگيرد شكل ذهنتان در سوال چند ضمن در و ميآيد
براي را دستت چرا:ميگويد او ميگذاريد ، ميان در بغلدستي دوست با
مورد در نميروي كلاس از بعد چرا يا نميكني؟ بلند سوالاتت پرسيدن
جواب در تنها شما و كني؟ صحبت او با است رسيده ذهنت به كه موضوعاتي
خوشايندي ظاهر من آخر نگيرد ، تحويل مرا شايد نميتوانم ، :ميگوييد
.ندارم
از ترس سناريوييمينويسند ، خود زندگي مورد در مردم وقتي معمولا
او چشم در شايد بنابراين.ميدهد آنها به را نقش بدترين هميشه اجتماع
هم بدترين اما نباشيد ، دانشگاه فرد قيافهترين خوش و خوشلباسترين شما
دنيا بدانيد كه ميدهد را امكان اين شما به او به شدن نزديك.نيستيد
به ديگران با برخورد در تا ميكند كمك نيز و ميدهد پاسخ شما به چگونه
در را بيكفايتي احساس ديگران از جستن دوري.يابيد دست تعادل از حدي
آنان به اگر كه گرفته جاي ذهنتان در باور اين چون ميكند تقويت شما
.پذيرفت نخواهند را شما شويد نزديك
خود عمومي پزشك نزد ابتدا ميترسند ، اجتماع از كه بيماراني بيشتر
شامل علايم اين.ميكنند شكايت ناراحتي اين فيزيكي علايم از و ميروند
ابتدا هم پزشك.است دست لرزش و حد از بيش كردن عرق بدن ، شدن داغ
نيز گران و پيشرفته آنها از بعضي كه ميدهد را آزمايشهايي دستور
.هستند
نيست چيزتان شماهيچ:ميگويد دكتر و ميآيد منفي تستها جواب سپس
حتي و پزشكان تمام متاسفانه.نگراننباشيد داريد ، اضطراب فقط
كنونيآگاه پيشرفته درماني روشهاي تمام از روانپزشكان روانكاوانو
.نيستند
چگونگي زيرا نگهداريد ، بالا را سرتان:رز ژولين گفته به بنابراين
بتوانيد اگر.ميدهد نشان را شخصيتاجتماعيشان سرافراد داشتن نگاه
خودرا ميتوانيد كنيد ، اصلاح داريد ، ذهن در خود از راكه تصويري
.ببينيد سايرين از برجستهتر و كفايتتر با خيلي
متخصصان توصيههاي
اگر.است لازم گاهياوقات آنها وجود.نباشيد فيزيكي علايم نگران
با را آن يا دهيد ريتم آن ضربان به سعيكنيد ميزند ، شدت به قلبتان
دلتان زنبوردر مشت يك كه ميكنيد احساس اگر.سازيد آهنگيهمنوا
كه بدانيد را اين.منظمكنيد و آرام را آنها پرواز ميكنند ، پرواز
.است متفاوت بسيار ميآيد ، پيش واقعا باآنچه ميكنيد ، احساس آنچه
عالي:خودبگوييد به هستيد ، عصبي گفتن سخن به شروع از اگرپيش
من بنابراين ميدهد ، انجام را خودش كار حسابي دارد آدرنالين ;است
.آمادهام كار شروع براي كاملا
به مبتلا بيماران:درآميزيد بيشتري واقعبيني با را خود خواستههاي
اين بر چون ميكنند ، شركت گفتگوهايساده در فقط اجتماع از ترس
كه هستند كساني تنها خودشان و كاملند مردمافرادي ساير كه باورند
از دست اگر.ميسازند احمق يك خود از طبيعيشان ، رفتار دادن نشان با
را خويش قوت نقاط مرور به برداريد ، خود نواقص و معايب به كردن فكر
.كرد خواهيد پيدا نيز
اضطرابزا موقعيتهاي در را خود بيشتر هرچه.شويد روبهرو ترس با
با مبارزه از.ميگذاريد سر پشت راحتتر را بعدي وحشتهاي دهيد ، قرار
پيش برايتان كه موقعيتي از زياد وحشت دليل به و نزنيد سرباز ترس
را دعوت حتما شديد دعوت مجلسي به اگرنگردانيد روي است ، آمده
وقتي.بمانيد حتما كنيد ، ترك را ميهماني خواستيد اگر و بپذيريد
سعي است ، پيش در ساده گفتگويي حتي يا عموم مقابل در برنامهاي اجراي
نميدانيد شما واقع در.كنيد نظاره ديگران چشم از را خود نكنيد
.دارند فكري چه ديگران
موريس لوييز
سهيلي ندا:ترجمه