چهارم ، شماره 1189 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 5 چهارشنبه 17
|
|
رفت بالا دم سپيده آن در كه شمشيري
تلويزيوني مجموعه كارگردان و نويسنده ميرباقري ، داود با گو و گفت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(ع)علي امام
را مقدمهاي خودم صداي با (ع)علي امام تلويزيوني مجموعه اول قسمت در
كه شمشيري آن واقع در كه بود گنجاندهشده آن در مضمون اين كه خواندم
فرق بر كه بود انسان جهل شمشير بالارفت ، سپيدهدم يك در
.آورد فرود مظلوميتهايخودش
علي حضرت سالحكومت پنج از (ع)علي امام تلويزيوني مجموعه در شما
علوي ، عدالت از.كردهايد توجه نهروان و صفين جمل ، جنگ سه به بيشتر
ديده اثري كمتر ايشان عالي تعاليم و شگفتآور قضاوتهاي حكومتي ، رفتار
اثري نيز امام فرهنگي كارهاي و آباداني -عمراني اقدامات از.ميشود
چرا؟.نيست
ابعاد كلي بطور و قضاوت تقوا ، عدالت ، :ميگوييد كه مواردي تمام
ناگزيريم كار يك در ما وقتي.است ايشان شخصيت به متكي امام عارفانه
از ابعادي و محورها قطعا بپردازيم امام شخصيت به جنبي بطور كه
مشكل.ميماند باقي مجهول و ناشناخته است فرد به قائم كه ايشان شخصيت
به براي كه است عذري علي تلويزيونيامام مجموعه در ما براي عمده
وسيعتريرا زمينههاي و ابعاد محدوديت اين.دارد ائمهوجود كشيدن تصوير
.ميشود شامل هم
با كه ميدانستيم كرديم مجموعه اين ساخت به اقدام ما كه اولي روز
علي امام مجموعه مهم اهداف از يكيبود خواهيم روبهرو مشكلي چنين
مهم فرازهاي و ابعاد از يكي كه بود امام حكومت سيماي تحليل و تجزيه
وقتي سريال يك كه باشيد داشته توقع نبايد شما.است (ع) امام زندگي
به بتواند ميپردازد بزرگ ويژگيهاي و ابعاد همه آن با شخصيتي چنين به
.بكشد تصوير به را شخصيت اين ويژگيهاي همه كمال و تمام
غفلت كرديد آناشاره به شما كه مواردي از كه نيست هم اينطور البته
آنها به بپردازيم ، موضوعها اين بهطرح ميشد كه جا هر.باشيم كرده
مشاهده خوبي به را علي عدالت مجموعه اين جاي جاي در شما.پرداختهايم
آن كه لحظهاي تا ميگيرد دست به را امور زمام كه زماني ميكنيد ،
عدل واسطه به اساسا و.ميدهد انجام عقيل با را تاريخي معروف برخورد
عدالت مسئله نبود اگر و گرفت شكل جنگ سه ايشان حكومت زمان در علي
و نميپيوست وقوع به جنگها اين از يك هيچ طبيعتا (ع)علي مولا طلبي
داشتيم سعي ما حال هر به.داد نشان خوبي به را موضوع اين سريال
بكشيم ، تصوير به را ايشان حكومت دوران هم آن امام ، زندگي از گوشهاي
.را ايشان زندگي همه نه
نظر به اما بودهاست ، (ع)علي امام حكومت به بيشتر شما توجه گفتيد
براي كه است اتفاقاتي از فقطتلاطمي تلويزيوني مجموعه اين ميرسد
گويي است نشده پرداخته ايشان حكومتي مشي خط به و آمدهاست پيش امام
فقط و نداشتند خود حكومت براي شدهاي تعيين پيش از برنامه هيچ امام
برميداشتند؟ راه سر از را مزاحمان بايد
چيزهايي ناگزيريم گزينشميزنيم ، به دست تاريخ روايت براي ما وقتي
ما.كنيم حذف را فواصلي و بگيريم همناديده را مواردي و ببينيم را
دراماتيكي جذابيتهاي به بايد ناگزير نظرمان مورد مفاهيم طرح براي
شخصيت وجوه همه كه باشيد داشته انتظار نبايد شما.ميكرديم توجه نيز
مجبور ماميگرفت قرار توجه مورد مجموعه اين در ايشان حكومت و امام
در را دوران يك مهم حوادث از مجموعهاي و بزنيم انتخاب به دست بوديم
كه را تاريخي حوادث از خيلي پس.بدهيم قرار هم سر پشت داستاني خط يك
اين.گرفتيم ناديده نميگرفت ، قرار ما داستان اصلي سير خط در اصلا
بپردازيم اشخاصي و حوادث به بايد فقط كه است دراماتيك كار يك خاصيت
.باشد جذاب تماشاگر براي تا باشند داشته دراماتيكي خاصيت كه
دلايل ميزند ، تحليلموج و استدلال نهجالبلاغه سراسر در كه حالي در
تبيين شما سريال در امام واخلاقي اجتماعي سياسي ، تصميمگيريهاي
و حكمها و ميآيد اشتر مالك يعني خطاب ، و است اعلام فقط.نميشود
چرا؟.بپذيرند بايد هم بقيه و ميكند اعلام را امام تصميمهاي
بوده آوردن مااستدلال اهداف از يكي.ميگوييد شما كه نيست طور اين
در ريشه اين واست گرفته ناخودآگاهشكل جمل مثل جبههاي.است
لحظه به رسيدهايم تا چيدهايم را مقدمات آن ما.است داشته حوادثي
معرفي زبيررا و طلحه ميدهيم ، نشان را حوادث ما وقتي.جنگجمل
آن گفتن بنابراين تحليلكردهايم ، را امام بينشهاي واقع در ميكنيم ،
از قسمت دو -يكي در ما ميزنم مثال يك.ندارد ضرورتي ديگر تحليلها
نتيجهاش گذاشتيمكه را امام خطبههاي تلويزيوني دوستان اصرار سريالبه
در امام خطبههاي از بسيارينشنيد را آنها اصلا كسي كه شد اين
كه حالي در.است وقايع شناخت و مخالفان معرفيجبهه براي نهجالبلاغه
را امام جبههمخالفان عملكرد شما وقتي.دادهايم نشان را حوادث مااين
تصميم اينگونه جبهه اين دربرابر امام چرا ميدانيد پس ديدهايد ،
براساسفرمايشات ديديد ، سريال در كه حوادثي و ازاشخاص بسياري.ميگيرد
.شدهبود كشيده تصوير به نهجالبلاغه در حضرت آن
از و شده ياد افرادمنحرف يا و خرافي و عوام توده از بيشتر فيلم در
ياري با (ع)علي امام كه مجاهداني عالمانو قرآن ، مفسران و قاريان
و جندب و عمار نيست ، جز چنداني اثر شد پيروز سهپيكار هر در آنها
گويي نميبينيم ، حق صحنه در را ديگر كسي ديگر ، نفر چند و اشتر مالك
(ص)پيامبر رنجهاي و تلاشها و نبوده عدالت و تقوا از خبري اسلام صدر در
قرني ، اويس مقداد ، از است ، رفته هدر به تقريبا صحابه ، تربيت در
برعهده امام حكومت در مهمي نقشهاي كه تمار ميثم زياد ، كميلبن
نيست؟ اثري داشتند ،
با كه بودند حضرتامير زندگي از ابعادي برديد ، نام كه شخصيتهايي
از بسياري حذف به ناگزير و نداشت هماهنگي تلويزيوني مجموعه اين هدف
و فيلم از صحبت وقتي حال هر به چونبزرگوارانشديم اين
ارتباطيداستان خط عنوان به اصلي بستر و چهارچوب يك فيلمسازيميشود
سريال اين من نظر به.فيلماست فرودهاي و فراز همان كه ميشود مطرح
به توجه با نبود لازم واقعا.دارد اضافي تعدادشخصيت يك هم همينطوري
اهداف از يكي.شود پرداخته امير حضرت اطراف آدمهاي همه به هدفسريال
در (ع)علي امام مظلوميت اصلي علت.بود مردم جهل دادن نشان سريال مهم
عاشورا كه بود گسترده امام مظلوميت آنقدر مردمبود جهل واقع
عميق و بزرگ آنقدر(ع)علي مظلوميت يعني:است آن از كوچك تبلورگوشهاي
آن ببينيد.بود كوچك بسيار آن با درقياس سيدالشهداء مظلوميت كه بود
نديده شمارا علي كاش گفتنداي كه رساندند كجا به را نابالغامام امت
را امام كه بود جهل بود ، همين مردم جهل امام گرفتاري مهمترين.بود
چنين سريال اين در ميتوانستم چطور من.خانهنشينكرد سال پنج و بيست
مقدمهاي صدايخودم با سريال اول قسمت در.بگيرم ناديده را مفهومبزرگي
شمشيري آن واقع در كه بود گنجاندهشده آن در مضمون اين كه خواندم را
فرق بر كه بود انسان جهل شمشير بالارفت ، سپيدهدم يك در كه
.بود ما سريال مهم محور اين.آورد فرود مظلوميتهايخودش
شاگردان و وشخصيتها محورها آن امام ، مظلوميت كشيدن تصوير به براي
نيازي امام ، تنهايي ترسيم يعنيبراي نميآيند كار به خيلي امام ،
ميبايست كه آنها به بلكه.بپردازيم بودند ، همراهش كه افرادي به نيست
ياران از بخشي هميندليل به.ميپرداختيم بايد نشدند اما ميشدند همراه
كه محورهايي و شخصيتها آن.كردم مجموعهحذف اين در را امام شاگردان و
من.گيرد قرار ديگر برنامه يك هدف مستقل بطور ميگوييدميتواند شما
مظلوم امام اين ارتباطبا در را مردم جهالت و علي تنهايي ميخواستم
.دهم نشان
شد ارائه درسريال (ع)علي امام ياران از خشني چهره مواقع برخي در
.بزنيد مثال لطفا نبود ، اينطور هرگز وجه ، هيچ به
خشن بسيار ساحريهودي قتل با سريال شروع بگويم بايد مثال عنوان به
شدن كشته روايت درباره پژوهشگرانتاريخ از برخي اينكه ضمن بود ،
قابل مسلم بن اسماعيل آن راوي كه گفتهاند جندب توسط يهودي ساحر
.كرد اعتنا نبايد او گزارش به و اعتمادنيست
هم محققارزشمندي كه عسگري علامه كه بگويم ميتوانم من مقابل در
به ما كه وقت هر اصلا.دانستهاست اعتنا قابل را روايت اين هست
پيدا را تاريخ عالم پنج شما.ميشويم دچارمشكل ميپردازيم ، تاريخ
مهم مسائل نفس و جوهره.باشند داشته نظر وحدت موضوع يك روي كه كنيد
روي كه ميزان همان به اسلام.نداريم تعارف ما حوادث ، جزئيات نه است ،
وصلح جنگ دوشان هر به يعني.ميكند تاكيد هم جنگ ميكند ، بر تاكيد صلح
طفره مورد اين در بحثهايروشنفكري در برخي.دارد اعتقاد توامان بطور
امير حضرت اما.بگوييم كه ندارد ضرورت را همهمسائل ميگويند و ميروند
پدران رودرروي ركابپيامبر در ما كه بود روزگاري:ميگويد درنهجالبلاغه
گاه ميشد ، پيروز دشمن گاه ميكشتيم ، ميايستاديم ، ميزديم ، برادرانمان و
.ما
.بجنگ است ، مقابلت در دشمن كهوقتي است اين اسلام حكم
.نكردهام ارائه(ع)علي ياران از خشني چهره كه ميگويم صراحت به
غلاف در شمشيرشان ميبرد ، زبانشان كه وقتي تا سريال اين در علي مريدان
مريدانعلي ما:ميگويد زبير و طلحه با مذاكره در بنحنيف عثمان.است
ميبرد ، زبانمان تاوقتي داريم ، مو از باريكتر گردني حق ، كلام مقابل در
.است غلاف در شمشيرمان
نيست ، اسلامي مورخان كار شخصيتقطامه بر كردن تاكيد !ميرباقري آقاي
دليل به هم آن است ، بوده انديشه تقابلدو (ع)علي امام و خوارج جنگ
نبوده عاشقانه و خانوادگي مسائل اختلافشان دليل.خوارج سطحينگري
نيست؟ است ، اينطور
عامل يك او نكردهام ، بلكه معرفي قطامه را امام شهادت اصلي عامل من
من نظر به كه است كندي شهادتايشاناشعث در اصلي عامل.است فرعي
از ماپليدتر.است اسلام تاريخ چهره منافقترين و منفورترين ، پليدترين
.نداريم تاريخ در شخصيت اين
كتابامام تلويزيوني ، مجموعه اين ساخت منبع مهمترين ميشود گفته
يك عنوان به كه است بوده عبدالمقصود عبدالفتاح نوشته طالب ابي عليبن
.نيست مطرح مستند كتاب
اصلي منابع.است نبوده اصلي منبع اما كردم ، استفاده هم كتاب آن از
امام در من كار حاصلبود شريعتي علي دكتر آثار و نهجالبلاغه من
.گذاشت من بر شريعتي سال ساليان كه است تاثيري وجوهره چكيده (ع)علي
از بسياري من.دارد سريال اين ساخت در بزرگي بسيار سهم شريعتي
او مديون سريال اين در را نگاهم نوع حتي و تحليلها محفوظات ، اطلاعات ،
.روحششاد.هستم