چهارم ، شماره 1189 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 5 چهارشنبه 17
|
|
؟!پول براي ما يا ما براي پول
كوچكي آرزوهاي آن از لذتي بزرگتر آرزوهاي داشتن بخاطر هميشه ما o
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
داشتن لذت متري آپارتمان 100 داشتن خاطر به و نميبريم ميرسيم بهش كه
.ميدهيم دست از هم را متري آپارتمان 60
واقعيت اين به خانوادهها كه است توجهاين قابل و مهم نكته:اشاره
رسيدن براي و نيستند شاديآفرين خود بخودي اشياء كه شوند آگاه
مال اندوختن و جمعآوري حال در مدت تمام كه نيست لازم بهخوشبختي
يا و ثروت اندوختن -اجتماعي موقعيت باشيم يادداشته به.باشيم
بود موفقيتآميز زندگي يك سنجش معيار برخي براي قبلا كه مرسوم عوامل
.ندارد را سابق اعتبار و ارزش ديگر
است زندگي داردخود اهميت زندگي در آنچه
جز كه برخورديد افرادي به زندگي در حتما هم شما:طراح زاهدي ، رضا
هرچيزي و دارند مادي بينش كه افرادي.ندارند ديگري هدف درآمد و پول
كه بشناسيد را افرادي شايد.ميكنند ارزشيابي زيان و سود جنبه از را
بهتر و بالاتر مقام و پست يك به رسيدن براي و مقامه و جاه فقط هدفشان
شانه روي را خود پاي حاضرند حتي و هستند هركاري انجام آماده
از نمونههايي اينها من نظر به.بروند بالا و بگذارند خود اطرافيان
.انسانهاست ما شخصيت شدن مسخ
چطور ميداند كه باشي شخصي واقعي و نمونهزنده گرفتي تصميم زمانيكه
اين.خودته نفع به تغيير اين كردي قبول و ببره لذت زندگي از چگونه و
.است ضروري و لذتلازم اين براي چيزهايي چه بياوركه ياد به را مهم
و داشتن وكسب قواعد و اصول سري يك براي اندازه از بيش اهميت ما اغلب
توانائي و عالي داشتنشغل نظير بيروني پاداشهاي وهمچنين پول و موقعيت
منزله به راه اين به اوقات بيشتر و هستيم قايل پول و ثروت كسب
عنوان به آورد بدست زندگي در ميتواند فرد هر كه ارزشهايي مهمترين
دادن دست از قيمت به برداشت و نگاه اين اگر حتي ميكنيم نگاه الگو
اغلب ديدهايم.باشد درونيمان نشاط و شادي و معنوي و عرفاني روح
تنها نه ميشوند عصبي و روحي شديد ناراحتيهاي گرفتار كه افرادي
كشف و ثروت كسب به قادر بيشترشان بلكهبرعكس نيستند بيپول و بيسواد
ثروت پوشش در عملا معنوي قدرتهاي كسب كه ميبينيم ولي هستند هم فنون
.ميشود گرفته ناديده موقعيت و قدرت آوردن بدست و اندوزي
داريد را آن همشايستگي شما.است ما بقايسياره راه يگانه اين بله
.است خصوصيات همين داشتن بودن شاد لازمه و باشيد شاد كه
و راضيم كسبحلاله چون كارم از راستش:شهرداري كارگر عسكري خليل
هم وبقيهاش كنم تامين ميتونمخانوادهمو فعلا ازاينكه خوشحالم
از اصلا ولي پولدارند كه هستند خيليها.بزرگه بالاخرهخدا خدا ، با
هميشه يا و مينالند و ميزنند نق دائم و نيستند راضي زندگيشون
كار ميتونم و سالمه تنم كه ميكنم شكر را خدا هميشه من ولي.مريضند
و باشه خلاف راه از كه بالايي درآمد ضمن در.بايستم خودم پاي رو و كنم
...نداره لذتي هم نباشه حلال كسب
جز كسينيست زندگي كشتي دار بدانيمسكان كه است اين مهم نكته
كه دارد وجود مثبتي بالاخرهنكته زندگي تمامموقعيتهاي در.خودمان
را شكر اين شستن ظرف.باشيم راضي خشنودو آن از و كنيم تكيه بهآن
اگر يابشوئيد را آن ظرف كه بخوريد داشتهايد غذايي شما كه دارد
بدست حلال روزي و كني تلاش و كاركني كه داري سلامتي تن حداقل رفتگري ،
از كه هستند پولدارها از خيلي صورتيكه در كن شكر را خدا و آوري
باشيم قلبي قوت و انگيزه كنيم سعي پس...و محرومند سالم تن داشتن
خوشبينانهتر موقعيتها با و مشكلات حل جهت راهحلهايي يافتن براي
.كنيم برخورد
زندگي از بردن لذت هنر
ميره بالاتر ما دارائي ميزان هرچه اصلهكه يك اين:رحيمي مهرداد
زماني كه ميشناسم را دوستي.ميشه بيشتر هم انتظاراتمان و توقعات
آپارتمان كوشش و تلاش با بالاخره وقتي داشت آپارتمان يك داشتن آرزوي
يه و رسيد آرزويش به بلاخره اينكه از بود راضي و خوشحال خيلي خريد
ختم جا همين به داستان اما.داد ما به هم حسابي و درست شيريني
را علتش نميآمد نظر به راضي زياد ديدمش كه بعد وقت چند.بله.نميشه
خيلي چون نيست بخور بدرد اصلا آپارتمان اين راستش:گفت پرسيدم
...و بخرم بزرگتر آپارتمان يه ميتونستم كاشكي.كوچيكه
كه آرزوهايكوچيكي آن از لذتي آرزوهايبزرگتر داشتن بخاطر ماهميشه
لذتداشتن متري داشتنآپارتمان 100 بخاطر و ميرسيمنميبريم بهش
ميكنم سعي هرحالمن به ميديم دست از راهم متري آپارتمان 60
و باشم قانع كم به باشم نداشته زيادي توقع خودم از و نباشم اينطوري
.زندگيه از بردن لذت هنر اين كه چرا.اميدوار بيش به
نباشيم خود دشمن بدترين
از وخيلي خيابون و كوچه در هم حتماشما:ساله شقاقي21 ليدا
...جين شلوار...تيشرت و كاترپيلار كفشهاي تبليغ بوتيكها و مغازهها
آشنايان و دوستان بين در هم شايد.شنيديد يا و ديديد را چنان و چنين
چشمشون بازهم مرفه نسبتا زندگي داشتن وجود با كه برخورديد كساني به
نمونه عقب چشمي هم و چشم از اينكه براي.ديگرونه منال و مال حسرت در
چنين بايد مبلمانش سرويس شه ، سوار تا باشه خارجي حتما بايد ماشينش
هم بدبختي...و باشه هتل فلان در بايد حتما پسرش عروسي -باشه چنان و
خودشه نميبرده لذت فنگ و دنگ اين داشتن از كه كسي تنها كه اينه
نه چشميه هم و چشم از نموندن عقب و ديگرون حرف بخاطر همش چراكه
...كرده فراموش خودشو بطوركلي چون خودش شادي و لذت بخاطر
هم و چشم قانون چسبيدنبه با و خشك درچهارچوب باشيم داشته ياد به
ميشويم آشفتگي و تضاد دچار درون از برسانيم انجام به را هركاري چشمي
از نهايت در و ندارد وجود آن به رسيدن براي چهارچوبي و اصول چون
خواهيم مضطرب و ناامن را خود و ميگيريم فاصله خوشبختي و نشاط و شادي
.يافت
رواني بيماري يك همچشمي و چشم
خود هم كه روانياست بيماري يك وهمچشمي چشم:سردبير هادزاد بابك
بخاطر فرد.ميپاشد هم رااز خانواده هم و ميكند رانابود فرد
طرف يك از تلاشميكند كارو جسمي ازتوانايي بيشتر ناسالم رقابت
ميشود درگير عاطفي و روحي مشكلات با ديگر طرف از و جسمي مشكلات دچار
عقده كمبيني دچار درنتيجه نميرسد نامعقولش و كاذب خواستههاي به چون
.ميشود وحسرت
را كار يواش ناراحتييواش ، و اختلاف ايجاد نيز خانواده گرم كانون در
راعوض چيزي هرماه خواهرش نگاهميكنه ، خانم.ميكشاند طلاق جداييو به
عوض را خونه ميخواددكوراسيون دلم منم بله ميارهكه فشار آقا به ميكنه
آغاز ناراحتي و اختلاف داستان و خواهرمه كمتراز چيم من مگه كنمآخه
چون نيست بيتاثير قضايا اين در نيز جامعه عرف متاسفانه..و ميشه
ايجاد خودبخود كاذبنيز نياز شود تزريق مصرف الگوي جامعه در وقتي
تجاري آگهيهاي يا و سريالها سري طريقيك از گرايي مصرف تبليغ.ميشود
يك از (...و دريا كنار ويلاهاي -سيستم آخرين ماشينهاي - لوكس خانه)
را غيرضروري و نامعقول طلبيهاي زياده و طلبي افزون تنها نه سو
را كاذب درآمدهاي و شدن پولدار شبه يك داغ تب بلكه ميدهد افزايش
همان انتظارات و توقعات چنين برآوردن است بديهي چون ميدهد ، رواج
.ندارد اين جز انعكاسي و ميكند طلب نيز را آنچناني درآمدهاي
آنچه.آن كميت نه تاكيدكنيم زندگي كيفيت روي است ممكن كه آنجا تا
را عشقي نميتوانيم اشياء از ما.است خودزندگي دارد اهميت زندگي در
وقتي.شد نخواهد نصيبمان چيزي شيء گرفتن آغوش در با.كنيم دريافت
ياد به كنيم تبليغ را آن اهميت و ببريم لذت اشياء از ميخواهيم
از ميدهد مفهوم و معني آنها به كه انساني بدون اشياء كه بياوريم
...خاليست ارزش
كارمندي زندگي كه دارم قبول من:دبير روستا ، متعارفآذر آدمهاي
با دريافتي مبلغ كه چرا آرامتره خيلي عوض در ولي دارد زيادي مشكلات
براساس خواستهها و نيازها زيادي حد تا و منطقه تقريبا خواستهها
افراد معمولا كارمندان بازنشستگي دوران در و ميشود تنظيم درامد
خاطر به خواه توان حد از بيش تلاش چون.هستند متعارفتري و نرمال
چشمي هم و چشم و رقابت بازار از نماندن عقب يا نامتعارف افزونطلبي
افسردگي ، دچار پايين سنين در را افراد...ديگر دليل هر به يا
لذت كارش و زندگي از چون هممشخصه ، علت ساخته ، دلمردگي و نااميدي
ماه ازچند بعد كه لباسي خريد براي اشخاص كه تاسف جاي.نبرده را لازمه
جسمي توانائي از بيشتر بينميرود از و ميشود كهنه سال چند حداكثر يا
ودقت توجه ميشود مربوط آيندهشان سعادت و خاطر بهآرامش كه خود روحي و
؟!ميكنند صرف وقت برايش و ميدهند نشان
باشيم قانع
يك دريچه از جهانبينيخوشبختي گفت ميتوان:موسسه مدير سميري ، دكتر
پرهيزگاري و زهد سوفي يك دريچه واز بيشتر درامد و پول تاجر ،
.بيشتره
به اگر چون زندگيميدانم در خوشبختي اول شرط را قناعت شخصه به من
سرمايه آن با اوناسيس مثل شخصيتي بهفرض ميبينيم كنيم نگاه تاريخ
اينفكر در هميشه و نچشيد را واقعي خوشبختي طعم آنچنانيهيچگاه
قانع كه ميچشد را طعمخوشبختي كسي.كند انبوهتر را انبوه اين كه بود
.باشد پيداكرده را خودش و باشد
و سرمايه اين گرفتاريهاييكه مييابيم ، در باشيم بين واقع كمي اگر
در تعمق زندگي ، واقعي لذايذ رااز ما ميكند ايجاد ما براي پول
پول در را خوشبختي كه كساني.ميسازد محروم نشانههايخداوند و طبيعت
سر به عصبي و روحي فشارهاي و استرس در دائم ميبينند...و ثروت و
.بخوره شكست...جا فلان در سرمايهگذاري فلان مبادا كه ميبرند ،
عيار تمام كهآينه بچهها طرفي از ميفهمه ، زندگي از چي آدم اين پس
ميبينند وقتي ميگيرد شكل درخانواده شخصيتشان اساس و هستند والدين
ثروت و مال اندوختن و بيشتر پول پي در هم باز درامد همه آن با پدر
را آنان و ميگيرند ياد ميبره لذت زندگي از خودش خيال به و بيشتره
واقعي خوشبختي بدنبال نشده دير تا بيائيم پس ميدهند قرار خود الگوي
زندگي درباره و بيائيم خودمون به كمي.است ساده خيلي !چطور؟ باشيم ،
حركت مسير اين در آنان چون كنيم مطالعه سوفيها -عرفا -فلاسفه
...ميكنند
حركت پول و مسيرسرمايه در هميشه سرمايهدار و ميلياردر يك ولي
و تجارت در كه مالي شكستهاي غيراز بنشيني كه صحبتش پاي ميكنه
احساس زندگي در بزنه ، كه نداره ديگهاي حرف داشته سرمايهگذاريش
جمعآوري پي در آنقدر و كرده گم را خودش چون داره نارضايتي و ناراحتي
داشته هم حق نداشته زندگي از بردن لذت براي وقتي كه بوده ثروت و مال
بنابراين.نداره اين از غير پيامدي مالي موقعيتهاي اينچنين چون
هيچ نميكند رفع كه را ماليمان نگرانيهاي درامد ازدياد كه است پرواضح
چون چرا؟.بيشتره سر درد و بيشتر خرج معني به درامد افزايش بلكه
....ميگذارد ميدان به پا انسان خواهي افزون درامد افزايش با هميشه
ببريم لذت زندگي سفر از
اونكه دنياست ، مالاين -دنيا مال:ساله خانهدار ، 56 اسماعيلي ، عفت
قبرستان به:ميگه شاعر ميره ، آخرش هيچنداره آنكه و داره ثروت دنيا
بيكفن درويش نه.درويش و مرد دولت قبر بديدم بيش ، و كردمكم گذر
...بيش كفن يك برده دولتمرد نه خاك در مانده
سفر از و رابدونيم زندگي قدر ميكنيم زندگي و هستيم زنده تا پس
يا رفتن خواب به براي مامجبوريم از خيلي چرا.ببريم لذت زندگي
دارو به افسردگي و كسالت رفع اعصاب آرامش ماندنمون ، براي بيدار
بشيم مجبور و باشيم عصبي تشنجهاي گرفتار بايد چرا اصلا.بشيم متوسل
بردن لذت براي ميكنند فكر بعضيها چرا...بكشيم دست فعاليت و كار از
به يا مخدر مواد به يا بايد بيخبري خود از و نشاط اوج به رسيدن و
را زندگي از واقعي بردن لذت ساده رمز هنوز چون.روبيارند الكل
داريم كه آنچه به و كنيم مسلح ايمان سلاح به خودمونو اگر.نياموختند
استفاده شدن بهترين و بودن شاد براي تواناييهايمان حداكثر از و قانع
چون نميخوريم را دنيا اين مال و دنيا اين حرص اينقدر ديگه كنيم
ارزش زندگي پس.ميبريم پناه خاك به و ميگذاريم را همه آخرش ميدونيم
داده بهت خداوند كه نعمتهايي از زندهاي تا چرا نداره خوردن غصه
تصميم امروز همين از.نبري لذت (...و خوب دوستان صالح ، اولاد سلامتي ، )
يك نمونه و كنيم حذف خود سخنان از را نااميدكننده حرفهاي كه بگيريم
لذت خود زندگي از چگونه و چطور ميداند كه اراده با و ايمان با انسان
بر اوضاع اگر شود ، چيره ما بر مشكلات كه ندهيم اجازه و باشيم ببرد ،
من و است زودگذر آمده پيش كه ركود اين بگوئيم خود با نبود مراد وفق
و بوده كار اين در حكمتي حتما يا كنم غلبه آن بر سرعت به ميتوانم
.بگيرم نيك فال به را آن بايد
براي هدفي وقتي چون كوششواميدارد و كار به را انسان نيايش و دعا
باايمان انسان است شده برداشته آن سوي به قدم اولين شد گفته خداوند
از بودن شاد تواني و قناعت و خود شكيبايي و باصبر تقوي با و
و نگراني بر غلبه براي قدم اولين كرده عطا او به خداوند كه نعمتهايي
يكسال اگر:ميگويد چيني ضربالمثل يكبرميدارد را ضعفهايش و مشكلات
درختي ميبيني را آينده سال ده اگر.بيفشان بذري ميبيني را آينده
هدايت و راهنمائي را مردم ميبيني را آينده سال صد كه اگر بكار ،
.كن
داده تحتالشعاعقرار را مشروع درامد كاذب درامد
يك گذاشت قرار بود زرنگ و فعال خيلي كه داشتم دانشجوئي:مظاهري دكتر
دكتر پرسيد بعد روز چند بود ، من با ميرفتم كجا هر و باشد من با هفته
خسته واقعا كنيد كار جا چند در واحد آن در ميتونيد چطور شما آخه
بايد مابياره دوام روز سه دو ، از بيشتر نتونست كنم خلاصه نميشويد؟
تلاش و زحمت بدون كه بيندازيم جا جامعه جوان قشر بين در را فرهنگ اين
جامعه در عمده مشكلات از يكي طرفي از.يابي دست ارزش به نميتوني
تحتالشعاع نيز را مشروع درامدهاي كه كاذبه درامدهاي سري يك ايجاد
ندارد حتيگواهينامه كه ميبيني را سالهاي جوان 17 مثلا داده قرار خود
پدرش به موبايل با ميكند تصادف وقتي نشسته ، سيستم آخرين ماشين پشت
بخوره تكون آب از آب اينكه بدون و ميده خبر راحت خيلي دلاله يه كه
آقايون همين ما جوانان الگوي ميشه ، بنابراين فصل و حل چيز همه سريع
نه و كشيده زحمتي نه داره حسابي و درست سواد نه كه ميشوند دلالي
در پول و ميكنه استفاده زبانش از فقط و رفته دانشگاهي و مدرسه
ترجيح بلكه بودم پزشك يك منم كاشكي نميگه ديگه معلومه خوبميآره
قرار الگو را وارونه ارزشهاي همين نشه توجيه اگر و باشه دلال يه ميده
و دانش و علم فراگيري براي انگيزهاي ديگر ما جوانان بنابراين.ميده
آنقدر دلال و بازاري يه ميبينه عينه چونبه نميكنند پيدا كوشش و تلاش
خيلي خيلي و كنه خرجش چطور و كجا نميدونه كه داره درامد و ثروت
فكر خودش با و ميشه مالي تامين پزشك و دانشگاه استاد يك از بيشتر
...بشه من وبال ميخواد آخرش كه درسي بخونم درس بايد من چرا ميكنه
گسترش جا همه در ناهنجاري و ميشود گم كمكم ارزشها كه اينجاست در و
مييابد؟
ميپذيريخشايار هم را كرديمسئوليتش انتخاب علاقه و عشق با اگر
تحصيلش رشته از علاقه و رضايت باابراز:معماري رشته دانشجوي خامسي ،
كه اينه ما جوانان از خيلي بين در مصيبت و مشكل بزرگترين:ميگه
به سپردن فراموشي به را ارزشها از خيلي و هستن چي طلب در نميدانند
بايد كساني افراد ترحمترين قابل و درماندهترين و بيچارهترين من نظر
و بيشتر درامد و دستمزد جز به خود رشته انتخاب و تحصيل از كه باشند
فلان اينكه خاطر بهنميبرند ديگري بهره مردم حرف و چشمي چشموهم يا
ميكنند؟ رشته تعيين كرده انتخاب را رشته فلان فاميل دختر يا پسر
مسخرهاس؟ واقعا
دارد ادامه