چهارم ، شماره 1189 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 5 چهارشنبه 17
|
|
رسيدن فرا مناسبت روزبه يادداشت
(2) هويت وحدت و بازيابي فجر دههءمبارك
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
گرديده مطرح بديهي مدخلي به اتكاي با كرديم ، آغاز ديروز كه مبحثي
يك و عنصري جامعهاي ، تك هيچ كه است نكته اين بديهي مقدمه آن و بود
از تنيده درهم بسيار جامعه ، مجموعهاي يك متشكله عناصر.نيست بعدي
زبان ، جمعيت ، تاريخ ، فرهنگ ، امكاناتاقتصادي ، اقليم ، قوميت ،
تجويز به اينمولفهها ، تعامل بدون اگر حال.است...و ژئوپوليتيك
بخشي معكوس واكنش شود ، پرداخته جامعه براي آرامبخش دستورالعملهاي
.بود خواهد اجتنابناپذير عوامل اين از
حياتاجتماعي عوامل همه به سويهايمختلف از كه - هويت مسئله در
عاملي كه ايجادميشود ومسئله ، هنگاميبحران- است مرتبط مردم
.نمايد تضعيف را فوق عوامل وحدت و پيوستگي اجتنابناپذير ، و قدرتمند
خارجي عوامل به ميشود ايجاد گسستگي و سستي اين پي در كه تعادلي عدم
دستخوش را جامعه و نمايند تحميل موجود وضع به را خود تا ميدهد امكان
نداشته تحميلوجود اين از گريزي اگر.تحميليسازند دگرگونيهاي
ميبايد آنگاه -نيست فرهنگها وتقابل ارتباط توجهبه با كه - باشد
از بهرهوري گزينش ، امكان.زد احيا و دفاع گزينشو به دست
فراهم را داخلي وسنتهاي بيگانه امكانات ومفيدترين ضروريترين
ميسازد محدود يا بسته را مهاجم عمل دامنه كه راهيست دفاع ، .ميسازد
در نهايي قدرت بالاخرهاحيا ، و.ميكند افزونتر را گزينش امكان و
و عناصر همگونسازي و هضم يا امكانات ، تجدد و سنتها تجديد عرصه
.است داخلي شرايط و سرمايهها نفع به بيگانه امكانات
معاصرايران تاريخ صحنه در وجريان عنصر چهار عرصهفرهنگ ، در
اسلاميايران ، انقلاب وقوع معنا ، يك كهبه است يافته ظهور مجال
واقعي وظرفيت زده محك را آنها همه واعتبار جريانات اين واقعيت
.است نموده مشخص را يك هر
ايرانبوده ملت فرهنگ و تاريخ برآمدهاز نيمي جريان ، چهار اين از
بوده مدنيتهايديگر و غريبه برخوردفرهنگهاي رهآورد نيز نيمي و
و وبومي ، اعتقادات ملي عناصر:از جريانعبارتند چهار اين.است
.تجدد و بالاخرهغربگرايي و كمونيسم و مذهبي ، چپگرايي سنن
جرياناتدر اين از يك هر تكوين تحركو سير بررسي امكان اينجا در
نكته بهاين ميبايد اجمالا اما وجودندارد ، ايران معاصر تاريخ
ايران ، به فرهنگي خارجي عناصر و انديشهها روندورود كه داشت توجه
اين در.است بوده انفعالي بسيار حال عين در و ممتنع و سهل راهي
آزمون جاي به تحليلترجمه ، جاي به ;تاملتقليد جاي به زمينه
طي در بويژه روند ، اين.است شده ديده گزينشتحميل جاي به و مصرف ،
نهاده ايران فرهنگ و ملت بر ويرانگر و مخرب اخير ، اثري سده نيم و يك
و تاريكي انفجار نوعي با ما قاجار حكومت دوم نيمه در زيرا.است
بيگانگي و گسست نوعي با پهلويها عصر در و سنتها ، دايره در انحطاط
به پنجاه دهه در سير ، اين.بودهايم روبهرو ملي و ديني هويت به نسبت
عظيم رخداد اگر بيترديد و.ميشد نزديك اسفانگيز و خطرناك بسيار مرزي
ديانت ، بنيانهاي آخرين نميتابيد ، ايران بر آفتابي همچون اسلامي انقلاب
كه كساني.ميمرد فرو ايران جامعه در اميد حتي و خودباوري اخلاق ،
ميبايد الزاما ميكنند ، تحليل آن عيني سطوح در را ايران اسلامي انقلاب
ايران انقلاب كه اينجاست مسئله.باشند داشته نظري هم قضيه وجه اين به
و زوال از جلوگيري براي قطعي راه يك و اجتنابناپذير درمان يك
.است بوده فرهنگي و تاريخي و اجتماعي ويرانگر گسستهاي رفع و فروپاشي
با تقابل در انقلابي تحليلگران ، برخي تصور برخلاف ايران ، اسلامي انقلاب
ايندو ميان تقابلي هيچگاه ايران جامعه اساسا.است نبوده ملي هويت
نكرده ثبت خود تاريخي خاطره در ايران فتح از پس مدتي اندك در جز را
با و بوده ايرانيان اخلاقي و اعتقادي و تاريخي گزينش اسلام ، .است
نيز سياسي گزينش به نهايت در بدان ، مربوط نهادهاي و شرايط گسترش
در معنوي و مذهبي رويكرد و اسلامي انقلاب بنابراين.است يافته تحول
از هماست بومي فرهنگ مولفههاي از سرشار پديدهاي و ملي امري ايران
اسلامي جمهوري اول طراز رهبران سوي از سياسي مليگرايي كه اينروست
ارزشهاي تمامبراي و تام اهميتي عوض ، در و شده طرد شدت به ايران
وحدت اين ميبايدگرديدهاند قائل بومي وهنرهاي زباني ، تاريخي ،
قوام اسلامي انقلاب بهبركت كه ايرانيان ، درعرصههويت را بازگشته
اين در تفريط و افراط كههرگونه است بديهي.بگذاريم يافته ، ارج
مجموعه زيان به كه زد خواهد دامن را شرايطي سالم ، و طبيعي روند
.بود خواهد اسلامي جمهوري نظام و امكانات فرهنگ ،
بود ، رخداده كه ناگواري اتفاق سلطنتپهلوي ، ساله پنجاه روزگار در
مابين فرمايشي ايجادتقابل و ناسيوناليسم از تعريفدرست و درك عدم
فقط تقابل ، آنكه ، حال.بود مذهبي و ديني اعتقادات و سنن با آن
مقابل در نه گيرد ، صورت خارجي عناصر گزينش و برخورد هنگام در ميبايد
ميبايد شرايط ، بدترين در خودي ، امكانات.خودي امكانات و داراييها
ويرانسازي براي وسيع برنامههايي آنكه نه شوند ، احيا و حفظ و پالايش
برنامههاي پرتو در پهلوي حكومت فاسد سيستم.گردد تدارك نيز آن
هويت پيكر بر را ضربات بزرگترين تا ميرفت دينزدايانه ، و غربگرايانه
كوشش و مبارزه با خوشبختانه اما.آورد وارد ايران ملت راستين
امام بيهمتاي بصيرت پرتو در و ايران مسلمان عالمان و دانشوران
تجديد و بسط و تامل با و گرديد احيا و حفظ ديني اعتقادات ،(ره)خميني
.گرفت قرار ايران شريف مردم روياروي ارجمند و روشن آيندهاي آن ،