چهارم ، شماره 1191 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 8 شنبه 20
|
|
پرتوان محرك و تازه اميد :ايران صنايع
ملي اقتصاد
عرصهها ، ساير همانند اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس سالهاي طي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بخش جمله از و ايران اقتصادي ساختار در ژرفي و فراوان دگرگونيهاي
اسلامي ، انقلاب بروز گفت ميتوان كه آنجا تا ;است افتاده اتفاق صنعت
دغدغههاي و آرمانها و اهداف مبناي بر را كشور صنعتي توسعه حركت مسير
انقلاب مردمي ماهيت با متناسب سويي و سمت آن به و ساخت دگرگون خود ،
.بخشيد بهمن كبير 22
سالهاي ايرانبه صنعتي توسعه اعتناي قابل و جدي روندهاي نخستين
نفتي درآمدهاي كه هنگاميبازميگردد و شمسي هجري دهه 1330 اواسط
گذاشت افزايش روبه سال 1329 در نفت شدنصنعت ملي پرتو در كشور
كنسرسيوم و مرداد كودتاي 28 دولت ميان نفتي قرارداد البته ،
فاصله فرسنگها عادلانه اقتصادي مقاولهنامه يك با نفت ، بينالمللي
نفت صنعت شدن ملي نهضت از ناشي شرايط مجموعه ، حال هر به اما داشت ،
اجازه آن اروپايي طرفهاي حتي و كودتا رژيم رهبران از هيچيك به
مغز به را نفت صنعت شدن ملي از پيش شرايط به بازگشت تصور كه نميداد
.دهند راه خود
طريق دولتاز كشور ، ارزي درآمدهاي و اقتصادي قدرت افزايش با
و گسترش سازمان-دهه1340 اواسط در -سپس و برنامه مكانيسمسازمان
براي استراتژي يك معدني ، -صنعتي توسعه وبانك ايران صنايع نوسازي
سازمان استراتژي ، اين برابر.كرد تدوين كشور شدن صنعتي فرآيند
برنامهريزيهاي و سياستها تدوين و استراتژيك جهتدهي هدايت ، به برنامه
پروژههاي مالي نيازهاي معدني -صنعتي توسعه بانك;ميپرداخت صنعتي
صنايع نوسازي و گسترش سرانجامسازمان و ميكرد ، تامين را صنعتي
تاسيس به استراتژي اين مهندسي -فني و اجرايي بازوي مثابه به ايران
نميتوانست خصوصي بخش دليل هر به كه ميپرداخت گوناگوني صنعتي واحدهاي
.كند سرمايهگذاري آنها در نميخواست يا
همان از نظاموقت ، بر حاكم ايدئولوژيك و سياسي گرايشهاي به توجه با
توسعه غربي تفكرات را شده استراتژيتدوين روح بر حاكم گرايش ابتدا
كشور صنعتي توسعه روند استراتژي ، اين مطابق.ميداد تشكيل صنعتي
گسترش با قاعدتا ، .ميشد آغاز مصرفي توسعهصنايع و ايجاد از بايد
كالاهاي و مواد مصرف بازار تقاضاي مونتاژ ، و مصرفي صنايع كامل
را واسطهاي توسعهصنايع و ايجاد كه مييافت گسترش آنجا تا واسطهاي
گسترش فرآيند همين نيز نهايي مرحله در.ميكرد اقتصادي و سودآور
روح بنابر كه ميكرد ايجاب را سرمايهاي كالاهاي و مواد مصرف بازار
سرمايهاي توسعهصنايع و استقرار به ميبايست شده ، ياد استراتژي
.كند تكميل را كشور صنعتي توسعه فرآيند و بينجامد
همين برمبناي -تا 1339 1327-عمراني سوم و دوم برنامههاي طي
برنامه و گرفت قرار توجهدقيق مورد مصرفي صنايع توسعه استراتژي ،
برنامه در حدي تا كه داد قرار هدف واسطهايرا صنايع توسعه چهارم ،
كه -عمراني ششم و پنجم برنامههاي.شد دنبال نيز(561351) پنجم
.داشت نظر در را واسطهاي صنايع گسترش نيز -نشد اجرا هرگز
از سالهايقبل طي ايران صنعتي توسعه استراتژي پيداست ، چنانكه
آن طي كه بود انديشهاياستوار و روش همان مبناي بر انقلاب ، پيروزي
.بود گرفته شكل شمالي امريكاي و اروپايي كشورهاي شدن صنعتي فرآيند
نيروهاي بر تكيه اولا استراتژي ، اين محركه موتور ديگر ، عبارت به
با.بود مصرف گسترش ثانيا و آن ، فطري واكنش و كنش و بازار طبيعي
صنعتي تجربه از برتقليد همه از بيش اتكا اين كه پيداست همه ، اين
توسعه بانك چون تمهيداتي انديشيدن عليرغم و داشت تكيه غرب شدن
تفاوتهاي ايران ، صنايع نوسازي و گسترش سازمان و ايران معدني -صنعتي
سنتي اجتماعي -اقتصادي توسعه فرآيند ميان تاريخي و ماهوي ، ريشهاي ،
.ميانگاشت ناديده را ايران چون يابندهاي رشد كشور و غرب
در صنعت بخش ساختاريدر ناهنجاري چون پديدههايي بروز ترتيب ، اين به
بر حاكم روح كه آنجا از.نبود انتظار غيرقابل دهه 1350 اوايل
ميداد ، تشكيل خصوصي بخش به كامل رااتكاي كشور شدن صنعتي استراتژي
بود گرفته شكل كشور در صنعتي سرمايهداري گونهاي دهه 1350 اواسط در
با ديگر سوي از و دولتي ، و مالي نهادهاي و دربار با سو يك از كه
پيوندها اين.داشت پيوند بينالمللي و خارجي صنعتي -مالي كارتلهاي
بنياد طرزيمصنوعي به شده ياد سرمايهداري كه واقعيت اين با همراه
صنايع صاحبان و صنعتي نظام در فساد اولا تا شد موجب بود ، شده گذاشته
اوضاع همين تبع به ثانيا و شود ، تبديل ساختاري و فراگير پديدهاي به
و مونتاژ و مصرفي صنايع حد در عملا كشور شدن صنعتي فرآيند شرايط ، و
.بزند جا در واسطهاي حدي تا
كشور نظامصنعتي ويژگيهاي اسلامي ، انقلاب بروز هنگام آنكه نتيجه
زمان از بويژه نفتي بهدلارهاي شديد وابستگي از بود عبارت اساسا
در عمق هرگونه فقدان بعد ، به ازسال 1352 خام نفت قيمت انفجار
بدهيهاي كشور ، صنايع اندك افزوده ارزش نتيجه ودر صنعتي توليد
فقدان بهبانكها ، كارخانهها كل ارزش از بيش غالبا و سرسامآور
بخشهاي زير و ملي اقتصاد سايربخشهاي با صنعت بخش ميان منطقي رابطه
...صنعت ،
انواع وجود سبب به اسلامي انقلاب پيروزي از پس نخست دهه طي متاسفانه
جنگ سال هشت آنها راس در و خارج از شده تحميل گرفتاريهاي و مصائب
قادر برنامهريزان مقدس ، دفاع براي جانبه همه بسيج ضرورت و تحميلي
و مردمي اماويژگيهاي ;نشدند كشور صنعتي ساختار نوين نظام بهطراحي
نيز سرنوشتساز و دشوار دهه همين در حتي تا شد موجب نظام انقلاب
نخست ، وهله در.آيد پديد ايران صنعتي ساختار در بنيادي دگرگونيهاي
ايدئولوژيك و سياسي تفكر گونه هر با كه ضرورت اين از عميق درك با
همه هدايت و حضور دخالت ، بدون رشد روبه كشورهاي در توسعه اساسا
صنعتي فرآيند در را اساسيتري نقش دولت نيست ، امكانپذير دولت جانبه
در ژرفي اصلاحات خود به خود دليل ، همين به و گرفت عهده بر كشور شدن
توجه با دوم ، وهله درگرفت صورت آن جوانب و كشور شدن صنعتي مسير
اعلام با تيرماه 1358 در بانكي ، سيستم به صنايع سرسامآور بدهيهاي به
به كه كشور صنعتي فعاليت توقف مشكل اولا بانكها ، و صنايع شدن ملي
دست ثانيا و شد حل بود آمده پديد خارج به صنايع صاحبان فرار سبب
اساسا را صنعتي فعاليت كه ايران صنعت بر حاكم فاسد و وابسته مديريت
كشور از آن خروج و دلار به ريال تبديل براي صرف تجارت يك قالب در
.شد كوتاه صنعتي ساختار از ميديد ،
-اقتصادي تحريم يك وجود شرايط در تحميلي جنگ بروز سوم ، وهله در
به اتكاء ضرورت و انقلابي نظام عليه بينالمللي گسترده تكنولوژيكي
خلاصه و وظايف كاركرد در دگرگوني لزوم جنگ ، اداره براي داخلي توان
شد موجب كشور ، بر وارده فشارهاي و ساخت مطرح را كشور صنعتي ساختار
كالاي به آن تبديل و ارز مصرف جاي به صنعتي توان از مهمي بخش تا
از اعم كشور واقعي مايحتاج توليد و داخل ساخت به شده ، مونتاژ مصرفي
مسير تغيير بر علاوه امر همين.يابد اختصاص غيرنظامي و نظامي محصولات
افزوده ارزش تبعا و افزود نيز صنايع داخل ساخت عمق بر توليد ،
.كرد مضاعف نيز را صنايع
پنج برنامه و بازسازي برنامههاي آغازاجراي و تحميلي جنگ پايان با
جاي به و يافت اساسي تغيير نيز كشور شدن صنعتي روند سالهاول ،
توليدكننده صنايع مانند مادر و سرمايهاي صنايع قبلي ، رشد استراتژي
انواع ساخت راهسازي ، ماشينآلات برق ، پتروشيمي ، فولادي ، ورقهاي فولاد ،
قرار توجه مورد..و سنگين قطعات آهنگري و ريختهگري محركه ، نيروي
ايران صنعت وابستگي كاهش به نخست وهله در استراتژي اين طبعا.گرفت
ارزي مصرف با كشور صنعتي توليدات اكنون كه آنجا تا ;انجاميد ارز به
آن از بيشتر مراتب به دهه 1350 اواسط سالهاي از كمتر مراتب به
.سالهاست
حركت محتواي در نيز دگرگونيهايي ساختاري ، تحولات اين همه كنار در
همه راس در.ميشد ناشي اسلامي انقلاب روح از كه گرفت صورت صنعتيكشور
در هم كه كرد ياد صنعت بخش در اجتماعي عدالت گسترش از بايد اينها
صورت بخش اين در شاغل انساني نيروي نظر از و صنعتي ، حركت اهداف سطح
و شيره كشيدن روحيه صنعتي ، تحولات سوي و سمت در تغيير زيرا ;گرفت
ملي منافع و منابع از حفاظت روحيه به را صنعت بخش از مالي توان
در گرفتن قرار تا هنوز ما كشور در صنعت بخش همه ، اين با.كرد تبديل
سالم اجتماعي و اقتصادي نظام يك چهارچوب در منطقي و صحيح موقعيت يك
چه هر شدن كمرنگ شرايط در چيز ، هر از پيش.دارد پيش در طولاني راهي
چنان بايد صنعت بخش كشور ، ارزي درامدهاي در خاصه نفت سهم بيشتر
يعني)مدت ميان در تنها نه بتواند كه بپروراند خود در را قابليتهايي
دست ارزي نيازهاي تامين نظر از كامل خودكفايي يك به (سال حداكثر 5
تبديل مدت دراز بخشهاو ساير ارز تامين براي منبعي به خود بلكه يابد ،
فوقالعاده بينالمللي بازارهاي به ورود منزله به امر اين تحقق.شود
كارگيري به كميت ، و كيفيت ارتقاء كه است كنوني بسته و فشرده
پايين ، هزينههاي با توليداقتصادي روزمره ، نوآوري مدرن ، تكنولوژيهاي
كا به تحقيقات ، امر به توجه انساني ، نيروي مداوم آموزش مديريتعلمي ،
شمار به آن اركان از خود... و بازاريابي مناسب روشهاي رگيري
طول در كه معدن و صنعت بخشهاي ميان رابطه دوم وهله در.ميآيند
توجه مورد اول برنامه اجراي ويژه به و انقلاب پيروزي از پس سالهاي
حد تا اوليه مواد صدور اولا كه شود تحكيم چنان بايد گرفت ، قرار
افزوده ارزش بيشترين با صنعتي كالاهاي ثانيا و گردد متوقف امكان
مراتب به صنعت ، بخش كه پيداست ديگر ، سوي از.شوند صادر و توليد ممكن
.گيرد قرار كشاورزي بخش محصولات فرآوري خدمت در بايد اكنون از بيش
و غذايي مواد بزرگ كننده وارد يك از كشور كه است صورت اين در تنها
.يافت خواهد دست صادرات سپس و خودكفايي به شده ساخته محصولات
ليلاز سعيد