چهارم ، شماره 1191 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 8 شنبه 20
|
|
سبز سرزمين !كنيد دقت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ميتوانم زيرا است ، نعمت يك آسانسور ميكنم ، زندگي كه آپارتماني در
خود مسكوني آپارتمان به و برسانم پنجم طبقه به آسانسور با را ويلچرم
تلويزيون صفحه روبهروي خانه اهل رفتم ، خانه به كه شب چهارشنبه.ببرم
منزل چهارشنبهها همه.ميكردم روغنكاري را ويلچرم من و بودند نشسته
من و ميبينند را سبز خانه تلويزيوني مجموعه بچهها است ، همينطور ما
.گذشته شب چهارشنبه همين تا مشغولم خود به همواره
سخن تصويرها بود ، شده مبدل سبز سرزميني به سبز ، خانه پريروز ،
ميبرد ، خاطرهها دنياي به خود با مرا كه بود فرياد سكوتها و ميگفتند
.گذشتها و شهادتها جانفشانيها ، دوستيها ، خاطره
جانبازان ، همه ياد داشت ، را كربلا عطرخاك مجموعه اين هنرمندان كلام
هزار با كه مادرهايي همه و شهيدان همه اسيران ، همه آزادگان ، همه
خدا دين ياري به و بودند كرده برومند را خويش فرزندان آرزو ،
.بيبازگشت سفري فرستادند ،
جانباز يك