چهارم ، شماره 1192 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 11 سهشنبه 23
|
|
كنيم؟ راكم خانه تنشهاي چگونه
دچار تواناييخود نسبتبه شود روبهرو والدين باسختگيري فرزندي اگر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ميشود ترديد
تكرار را آن استمرتب ديگران به توهين حرفش بداند اينكه بدون
.نگاهشميكند سكوت با نيز وگاهي خنده با زماني ميكند ، مادر
دوباره اگر كه احساسميشود ترديدي و فرزندشك كودكانه نگاه در
.شد برخوردخواهد او با چگونه تكراركند را حرفش بخواهد
به باز و درياميزند به دل است ، برادركوچكش با بازي مشغول
ياد كوچه بچههايتوي از را آن انگارامروز كه ميپردازد تكرارحرفي
رفتار مثل نه ميدهداما نشان كهعكسالعمل هست پدر بار است ، اين گرفته
.خشونت با مادر ، بلكه
بپذيرد را خندهمادر خود ، رفتار برابر در نميداند.ميخزد گوشهاي به
.را خشونتپدر يا
ورود از قبل تا كودك اجتماعي و رواني دنياي قسمت مهمترين اجتماع ، در
.است خانواده دبستان ، به
و پدر بخصوص و اعضاءخانواده با نزديكي تولدرابطه بدو از كودك
.ميشود بنا او شخصيت اساس كه آنهاست طريق از و دارد مادر
كودك رفتار آندر اثرات و متعدد اولياءاو ، و طفل ميان روابط
.دارد نتايجسوء برخي مفيد روابطنتيجه اين از بعضي.مختلفاست
كه را رفتاري ميشودو مضطرب نكند احساسايمني او اگر همچنين
نامتعادل و رفتاريناسالم ميكند اضطرابانتخاب شدت برايتقليل
از نسبت بهيك را پاداش و كودكتنبيه كه صورتي در.خواهدبود
در شده ، آنانمبهم با او رابطه احتمالقوي به دارد ، اولياءدريافت
زيرا ميكند ناايمني احساس اوخواهدشد مبتلا گيجي نوعي كودكبه نتيجه
لحاظ از او.داشت خواهد دريافت محبت هنگام چه و خشم موقع چه نميداند
تشويق را او كه نميداند هيچوقت ولي است خود اولياء به متكي عاطفي
و هنگاميگيجكننده موقعيتبخصوص اين تنبيه يا نمود خواهند
عمل ازانجام بعد روزها يا و تشويقساعتها يا تنبيه كه آزاردهندهميشود
اثرات تشويق ، يا تنبيه در ونامنظمي ابهام اينكه خلاصه.ميگيرد صورت
و ميشود ، مضطرب كودك رفتار اينگونه اثر دردارد كودك رفتار در سويي
.ميگردد گناه احساس به تبديل معمولا اضطراب اين
در خود ازوضعيت نگراني با ساله محمد17 پور اعتمادپرستو عدم
مورد ميآيم ، خانه به مدرسه از تاخير باكمي كه وقت هر:ميگويد خانه
.ميگيرم قرار اعتراضمادرم
نگفتم مگه بودي؟ رفته كجا دوستانت با ديرآمدي؟ چرا:ميگويد مادرم
!باشي خانه بايد ساعت سر
بايد من و ميآيد دير اتوبوس كه صورتي در:ميگويد ادامه در پرستو
من رفتار نسبتبه مادرم چرا باشم ، نميدانم اتوبوس آمدن منتظر
.بياعتماداست
درس دبستان در كه زماني:سالهميگويد موسوي 18 سعيده
دبستان تا خانه مسير در بايد دانشآموزي هر ميكردم احساس ميخواندم ،
را دوستانم شدم ، بزرگتر كه كم كم.باشد خود مادر يا پدر همراه
هم هنوز من اما ميآمدند مدرسه به تنهايي به يا همديگر با كه ميديدم
.ميرفتم خانه از بيرون به مادرم همراه
مدرسه از ديگران از زودتر كمي روز هر و دبيرستانهستم آخر سال الان
مادرم همراه همبايد هنوز من كه نبينند همكلاسهايم تا ميآيم بيرون
هر دليل بههمين ;متنفرم ننهام بچه كنندمن فكر آنها اينكه باشم ، از
خودم مواظب شدم ، ميتونم بزرگ ديگه كهمن ميكنم اعتراض بهمادرم روز
نداري عرضه كه تو افتادچي؟ برات اتفاقي اگه:ميگويد مادرم اما باشم ،
!بگذارم حالخودت به را تو نميتونم من !كني جور و جمع خودتو
را خودم كه ندادند منفرصت به هيچوقت اماآنها:ميافزايد سعيده
.كارهايمبربيايم پس از تنهاييميتوانم به كه بدهم نشان
عدم اينجا در:ميگويد باره اين در ارشدروانشناسي كارشناس يك
تواناييهاي ازنظر هم و اخلاقي و اجتماعي روابط نظر از هم اعتماد
.است فرزندانمطرح
باعث كه كنند خودمشاهده فرزند رفتار در مورديرا والدين است ممكن
خود نگراني مطلوب صورت به نميتوانند اماوالدين شود ، آنها نگراني
مادر و پدر كه ميكنند احساس فرزندان آنها ، مقابل در دهند ، نشان را
.دارند شك آنها رفتار به نسبت
خود توانايي نسبتبه شود روبهرو سختگيريوالدين با فرزندي اگر
ميشوند باعث و ميآورند بوجود والدين كه ميشود ، ترديدي دچارترديد
بعدي مراحل در.آيد بر خود وظايف ازعهده نميتواند كند ، احساس او كه
.ميكند خوداحساس در والدين به وابستگيشديدي
با كنند هدايت را خود فرزند والدين اينكه بجاي:ميگويد ادامه در او
.دهد انجام خودش را كارهايش او كه مانعميشوند فرزند رفتار دخالتدر
هميشه فرزند رشدميدهند ، وي در را نفس به اعتماد عدم ترتيب اين به
آيا كه ميكند چك را مرتبكارهايش كند ، نميتواندانتخاب است ، دچارترديد
معتقد و ميدهد اهميت ديگران تاييد به همچنين داده ، انجام درستي كار
خود از تصوريمنفي او كه اينجاست در.ندارم را لازم توانايي من كه است
و بدهند را لازم فرزندتوانايي به بايد مادر و پدر.ميكند پيدا
او تا كنند واگذار او خود به باشرايطش متناسب را وي مسئوليتهاي
ديگرانبه و خود به نسبت مسئوليتهايي ميتواند كه فردياست كند احساس
كه ميكند تجربه را بهنفس اعتماد او به مسئوليت دادن با ;بگيرد عهده
مفهوم تا كنم كمك ديگران و خود به منميتوانم هستم ، موثري فرد من
.شود ايجاد وي در ازخود مثبتي
تا كنند پيشنهادمطرح صورت به را خود راهنماييهاي بايد والدين
يا پدر راهنمايي با تا روشنشود ، او براي انتخاب مختلف جنبههاي
.كند انتخاب را امورمثبت بتواند او مادر
صورت به نه و باشيم بيتوجه او آمدن دير به نسبت نه خاص مورد اين در
افزايش را تنش برخوردها نوع اين چون آمدي؟ دير چرا كه بگوييم عيني
او با همدلي نوعي با سپس نكنند اعتراض موقع همان است بهتر ميدهد ،
.كنند صحبت شدهاند نگران و ديرآمده اينكه از شود برخورد
به كه دهند بايدنشان والدين آمد دير اتوبوس ميگويد نوجوان وقتي
جو و پرس خود فرزند از والديندائما اگر.دارند اطمينان خود فرزند
اتوبوس بقيه براي چرا:بگويند اين مانند مثالجملاتي براي و كنند
در ندارم ، اطمينان تو به من يعني.آمد دير تو براي اما ديرنيامد ،
آن با ما اگر مقابل در.ميكند برخورد و ميشود تحريك نوجوان نتيجه
.داريم اطمينان او به كه نوجوانميپذيرد كنيم ، برخورد شيوه
دارد ادامه