چهارم ، شماره 1192 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 11 سه‌شنبه 23
|
|
بتابد آفتاب بگذار سالم شهروند سالم ، شهر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تبليغات ضرب به و افسانه و افسون هزارگونه با سودازده جهان
وقتي.كند غرق مصرف‌زدگي تالاب در را بشري جامعه‌ء مي‌كوشد مدهوش‌كننده
براي به‌توليد را خود جاي واقعي نيازهاي رفع براي فلسفه‌توليد
خريد ، تب كه است آن‌گاه مي‌دهد ، بيشتر هرچه مصرف براي وفرآوري توليد
راه به شده تدوين پيش از برنامه بدون شهرونداني و رادرمي‌نوردد جامعه
.مي‌برند جيب به دست شدند ، كه هركالايي مجذوب و مي‌افتند
مي‌كند همراه را فردي استقلال و وارستگي واقعي ، براساس‌نيازهاي مصرف
پيش در فرازپويي و بالندگي راه جامعه ، كه است مرحله‌اي چنين در و
.مي‌گيرد
باستان‌را يونان مسلك كلبي ، فيلسوف(م.ق 327413) داستان‌ديوژن
باچراغ روشن روز در مولانا تعبير به واله‌گردي‌كه همان ديوژن شنيده‌ايد؟
با و چليكي‌مي‌زيست يا خمره در بود ، وانسانش‌آرزو مي‌گرديد شهر گرد
او زيستگاه از اسكندرمقدوني كه روز يك.روزگارمي‌گذراند قناعت و فقر
زير به اسب از ديوژن برابرچليك در احترام ، قصد به مي‌گذشت- كرنت -
نياز:داد پاسخ ديوژن نيازندارد؟ چيزي به آيا كه پرسيد او واز آمد
من بر آفتاب بگذاري و بگذري خورشيد برابر از تو كه است اين همه من
.بتابد
