چهارم ، شماره 1193 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 12 چهارشنبه 24
|
|
!ممنوع تبعيض
(آخر قسمت) - كنيم؟ كم را خانه تنشهاي چگونه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و پدر اختلافات در راميتوان بزرگسالان منشاءاضطراب اوقات اغلب
يافت كودكيخود زمان در آنان مادر
نابرابريمحيط و تبعيض و سوءظن و بياعتمادي تحقير ، و سرزنش:اشاره
بخش كه گزارش اين.ميكند بيروح و سرد بهمرور را خانه صميمي و گرم
تنشهاي ايجاد بر موثر عوامل از برخي گذشت ، نظرتان از ديروز آن اول
.است داده قرار موردبررسي آنرا كاهش راههاي و خانوادگي
فكري تجانس عدم
:ميگويد خانه درمحيط آرامش روز يك آرزوي با ساله فروغي 22 معصومه
انگار ميگيرند ، ايراد يكديگر مختلفاز بهانههاي به مادرم و پدر
هم با سليقههايشان كه شدهاند متوجه تازه زندگيمشترك سال سي از بعد
.نيست يكي
پدر لفظي ومشاجرههاي شويم جمع هم دور دوباره كه شب فكر از روزها
و خواهر روي همه از بيش اينمشاجرهها.متنفرم شود شروع ومادرم
.مينگرند آنها به نگران باچشمان كه تاثيرميگذارد كوچكم برادر
در تنشزا عوامل از:است معتقد دانشگاه استاد پازند افسانه خانم
اختلافي نوع هر و سياسي عقيدتي ، فرهنگي ، اخلاقي ، تجانس عدم خانواده ،
شديدتر ، يا لفظي مشاجره موجب كه دارد وجود مادر و پدر بين كه است
عدم احساس فرد و ميكند تنش ايجاد خود به خود و ميشود خانه در تشنج
.ميكند امنيت
رواني امنيت داشتيا خواهد راحتي حالت خانه در آيا كه نميداند فرد
اين و است دايم دربرانگيختگي فرد افتاد ، خواهد خطر به وي
.ميشود داده تعميم رفتارهايبعدي به برانگيختگي
با و نيست زيربنايي خانوادگي مشكلات عموما:ميگويد ادامه در وي
با مدتي از پس معمولا سطحي مسايل و اختلافات ميشود ، حل طرف دو مشورت
را قبل ساليان مسايل نقصها ، و عيب بازبيني و فراموشي عدم و تكرار
كه..و سليقه اختلاف مثل اختلافاتي ;ميزنند دامن آن به و ميكنند شروع
.ميكنند تبديل زيربنايي اختلافات به را است جزيي
با مقابله همانجاتوانايي اما ميشود ، مواجه باناكامي اجتماع در فرد
خانه متاسفانه ميكند ، منتقل بهخانه را آن و ندارد را ناكامي آن
.ميكنند منتقل آنجا به را ناكاميها كهافراد است جايي آخرين
نشدهاند همجدا از مادر و پدر آن در كه خانوادههايي اوقات گاهي
معني بدين.دارند كودكان روي اثرمجربتري گسسته خانوادههاي به نسبت
و حالمشاجره در هميشه نداشته ، توافق و تجانس هم با اگراولياء كه
ترس دچار او گاه.كرد خواهد شديد ناايمني احساس كودك باشند ، نزاع
آنان دايمي جدال و بحث ضمن در ميشود ، والدين جدايي به نسبت شديدي
اضطراب اين اگر.كرد خواهد او در آزاردهنده و دايمي اضطراب توليد
جدايي از كه اضطرابي تا داشت خواهد بدتري تاثير يابد ادامه مدتي
.ميگردد حاصل اولياء
تعميم جوانب بههمه كودك اضطراب كه است خطر اين احتمال علاوه به
منشاء اوقات اغلب.كند ظهور آتيه ترساز صورت به بخصوص كرده ، پيدا
زمان در آنان مادر و پدر دراختلافات ميتوان را بزرگسالان اضطراب
.يافت فرد كودكي
فرزندان بين تبعيض
پسربزرگ به دوستمفقط پدر:ميگويد دوستش خانواده از محمدي شهرام
حفظ را آبرويم بايد من كهپسربزرگ ميگويد پدرش ميدهد ، اهميت خود
است كرده فراهم برايش فراواني تحصيلي امكانات دليلهم همين به كند ،
در اما دارد ، او تحصيلي پيشرفت در سعي كار هزار و خصوصي معلم با و
افت دچار دوباره او نتيجه در نميدهد خوداهميت دوم پسر به مقابل
.است گوشهگير هم بسيار و شده تحصيلي
به كه است تبعيض تنش ايجاد اصلي عوامل از يكي:است معتقد پازند خانم
.ميكند ناكامي ايجاد غيرمستقيم صورت
.است ضروري ديگرانبسيار جانب از احترامآميز روابط برقراري به نياز
احترام و توجه از ديگري با درمقايسه كه ميكند احساس وقتي فرد
با رابطه در ميبرد ، سوال زير را خود ناخودآگاه برخورداراست كمتري
برادر با خود مقايسه در هميشه و ميشود ترديد دچار خود توانايي
باور هم خودش حتي.دارد كمتري لياقت كه ميكند احساس ديگري يا بزرگتر
من قابليت و توانايي پس دارند ، حق من ومادر پدر احتمالا كه ميكند
.ميگيرد قرار تاثير تحت او پيشرفت خودبخود و است كمتر
تشكيل درموقع حتي و اجتماعي تحصيلي ، زمينههاي در تاثير اين
از ناشي تنش زاييده استكه نمايان فرد زندگي طول در و خانواده
.است تفاوتگذاري و تبعيض
شخصيت تكامل و تكوين بر مهمي اثرات خانواده يك كودكان بين رابطه
و خواهران با دايما كه كودكاني در ناايمني احساس.دارد آنها
وضع اين مييابد ، شدت ميشوند ، مقايسه تحقيرآميزي طور به خود برادران
يافت بيشتر يكديگرنزديكند به سني لحاظ از كه آنهايي مورد در بخصوص
بر و كرده رقابت يكديگر با دايم ميكنندكه سعي كودكان اين.ميشود
آنها در ناايمني احساس بخورند شكست اگر حاليكه نمايند ، در غلبه هم
بين طرفاولياء از كه ارتباطاتي متن در كودك.شد خواهد تقويت
عمدهاي قسمت ميشود ، ايجاد برادران و خواهران بخصوص و خانواده افراد
كودك شخصيت براي ارتباطات اين اگر ميكند ، كسب را خود پنداري خود از
نتيجه در و كمبيني خود احساس دچار او باشد ، تهديدكننده و تحقيرآميز
.ميگردد شديد ناايمني احساس
سرزنش
وجود با گرفتهام ، اما ديپلم كه است سال چهار:ميگويد حسيني مريم
دليل همين به قبولنشدهام ، كنكور در هم هنوز مكرر مطالعات
.ميكنند سرزنش مرا خانوادهام
بزني ، را ادامهتحصيل قيد و كني ازدواج است بهتر:ميگويد مادرم -
.نميشوي موفق ديگه تو
دست از را زمان موقعيتو اين اگر است ، توانستن خواستن ، معتقدم من -
.شد خواهد حتيغيرممكن و مشكل آن آوردن بدست بدهم
كنند خواستههايشانپافشاري مقابل در افراد اگر:ميگويد پازند خانم
است آنها خواستههاي با مغاير ميكنند احساس كه اطرافيان جانب از و
شخص در را ناكامي اطرافيان جانب از سرزنش گيرند ، قرار سرزنش مورد
و شده ناكامي با مواجه سال چهار كه ميكند احساس فردميكند ايجاد
را تنش باطل دور يك مثل و ميكند مضاعف را ناكامي از حاصل تنش سرزنش ،
.ميگيرد او از را بعدي صحيح تصميمگيري امكان و ميدهد افزايش
خانه در را مطلقاتنش ميتوان آيا اينكه و تنش بودن مناسب مورد در
كمال سمت به خواست انسان اگر نيستكه طور اين گفت بايد برد بين از
و نكند تجربه را رواني فشار كه بگيرد قرار درشرايطي بايد كند حركت
نبايد خواست كودك هرچه.كند رشد تنش بدون و بيفشار كاملا شرايطي در
در او تا كنيم برآورده موقع به را نيازهايش تمام و بدهيم او به
داشت ، واقعيت نخواهد سالمي رشد مسلما ببرد ، بسر تنش بدون محيطي
تنش دچار را فرد كه زيادياست فشارهاي خارج محيط در كه است اين
هرآنچه نبايد الزاما كه بدهيم رشد او رادر تفكر اين بايد ميكند ،
ما ونيازهاي شود برآورده ما انتظارات و برسيم آن به راميخواهيم
بين عاطفي روابط در كه نامطلوب رواني فشارهاي مقابل در گردد ، تامين
از بايد خانواده و نيست مفيد فرد رشد براي نيز است خانواده اعضاء
.كند دوري كاذب درگيريهاي
خارابي سارا:تنظيم و تهيه
:عكس شرح
است تزئيني عكس