چهارم ، شماره 1193 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 12 چهارشنبه 24
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خسته مار
جاده ازيك مراقبت مامور كه ساله تايلندي35 يك:رويتر - بانكوك
از پسشد ماربوآ دو جنگ متوجه جاده كنار بود ، در (خاكي) روستايي
گرفت داشت طول متر كه 3 را آنها از يكي وي شدند ، خسته مار دو كه اين
بر بود تايلندي مرد دست در سرودمش كه مار راه ، بين.شد خانه عازم و
زد حلقه جسدش روي سپس و كرد خفه را او فشار يك با و زد حلقه وي گردن
اطلاع پليس به را جريان رهگذران تا ماند باقي حالت همان در آنقدر و
.شد كشته مار و دادند
!دلار گرم 25 هر 100:سوسك
يك !دلار گرم 25 هر 100 سوسك كه مطلب اين اعلام پي در:برازيليا.
.ميكند دلارخريداري را 25 (Roach) سوسك گرم صد هر علمي آزمايشگاه
سوسك جستجوي به زنانخانهدار مخصوصا برازيليا بيكار مردم از بسياري
گرفتن ترتيب آزمايشگاه اين.باشند زنده بايد سوسكها.پرداختهاند
طريق از را آنها بايد كه ترتيب بهاين است كرده اعلام نيز را سوسكها
ديگران از بيش مارتينز الويرا نام به زن تاكنونيك.گرفت شاخكهايشان
داده تحويل آزمايشگاه به سوسك كيلوگرم تاكنون 5 وي.گرفتهاست سوسك
.است كرده دريافت دلار و 250 وهزار
!مكزيك وزيرخارجه گرانقيمت باراني سرقت
باراني بوگوتا ، چاپ تيمپو روزنامهال گزارش به:بوگوتا.
دريك كه هنگامي را ، مكزيك وزيرخارجه گوريا گرانقيمتخوزه
را ويبارانياش.دزديدند بود كرده كلمبياشركت در مطبوعاتي مصاحبه
خبرنگاران پرسشهاي به تا بود كرده آويزان تالاركنفرانس ديوار به
.دهد پاسخ
در انتشارمطلب از اطلاع و بهمكزيكوسيتي بازگشت از پس گوريا
باراني ازسرقت خصوصي طور به توسطخبرگزاريها ، آن نقل و روزنامه
حفظ براي وي دارندكه عقيده خبرنگاران ولي بياطلاعيكرد ، اظهار
.است نرفته سرقت به بارانياش كه است گفته ميزبانانش آبروي
!دستمزد جاي به ورشو
بحرانمالي دچار كه روسيه وورشوسازي برنز كارخانه يك:ولگوگراد.
مدتي براي كردن صبر حوصله اگر كه كرد خوداعلام كاركنان به است شده
توليدات از را آن معادل دستمزد جاي به ميتوانند ندارند ، را نامعلوم
.!برسانند فروش به شهر كنار و گوشه در و دارند دريافت كارخانه
قبول پولرا جاي به جنس كارخانه ، دريافت كاركنان همه تقريبا
دريافت برنز و ورشو قطعه دهها كدام هر پيش سال صدها همانند و كردند
معرض به را آنها دورهگرد فروشنده صورت به بيكاري ساعات در و كردند
فروشنده صدها داراي ناگهان شهر ، و گذاردهاند !قيمت هر به فروش
جنس فروش براي را پيشنهادي هيچ كه است شده وغيرماهر تازه دورهگرد
.نميكنند رد خود
چين خارجه وزارت سخنگوي كلام در تنفر نمايش
باخبرنگاران معارفه مراسم در خارجهچين وزارت تازه سخنگوي:پكن.
شراب انسان درجمجمه كه خواند مردي را پكندالائيلاما مقيم خارجي
به كه ناميد فردي را تيانانمن ميدان تظاهرات رهبر ووانگدان مينوشد
اين براي او.كرد اقدام وطنش منافع ضد بر جاهطلبياش ، حس ارضاء خاطر
دردسر كشورش براي كه شد حاضر شود منتشر خارجي رسانههاي در نامش كه
.شود ريخته هموطنانش خون و كند درست
به كهبالاخره خواند مردي را چينكلينتون خارجه وزارت جديد سخنگوي
.تايوانپيبرد قبال در آمريكا سياستديرين بودن اشتباه
كه آنطور را حقايق كه پكنخواست مقيم خارجي خبرنگاران از وي
يا و كشورشان سياستهاي با را آنها و كنند منعكس ميشنوند و ميبينند
درك و شود سوءتفاهم ايجاد مردم در تا نكنند مخلوط خود احساس و عقايد
:گفت چين خارجه وزارت سخنگوي.نياورند دست به چين وضعيت از درستي
متنفر ما از حتي و باشد نداشته دوست را ما روزنامهنگار يك است ممكن
كافي باشد مومن است حقايق انعكاس كه خود حرفه به اگر اما باشد ،
.است