چهارم ، شماره 1195 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 15 شنبه 27
|
|
برخوردكنيم؟ كودكانمان حسادت با چگونه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
جملاتي گفتننكنيد سرزنش و نرانيد خود از حسادتش بهخاطر را بچه
تو مثل اصلا بزرگت ياخواهر ميكنند حسادت بد بچههاي فقط:ازقبيل
بهخاطر كه ميكند احساس بچه بلكه بود نخواهد مفيد نهتنها نيست حسود
نخواهد نشان را خود واقعي احساس ديگر و نداشته دوست را او حسادتش
داد
بياموزيدچون شراكت خود كودك حسادت ، به بروز از جلوگيري براي
بگوئيد او به شوند شريك ديگري با را چيزي نميتوانند بچهها معمولا
ميدهد توپس به سپس و كرد خواهد بازي تو عروسك با مدتي دوستت
ميدانيمكه و چشيدهايم را تلخحسادت طعم بهحال تا ما از يك هر
آن با فرزندانمان نخواهيم كه است طبيعي پس نيست خوشايندي تجربه
خواهناخواه كودكي هر و است طبيعي كاملا احساس اين البته.شوند درگير
با برخورد راه مادر و پدر بهعنوان است بهتر پس ميكند ، تجربه را آن
.بدانيم را آزاردهنده حس اين
.است كودك نشاط و شادي بردن بين از حسادت پيامدهاي بدترين از يكي
بازي از واقعا نميتواند ميكند ، حسادت دوستش جديد عروسك به اگر مثلا
و قوي نيروي به ميتواند حسادت ديگر ازطرف.ببرد لذت خود عروسكهاي با
اگر.ميكند خراب را كودك زندگي در موجود روابط كه شود مخربتبديل
هرچند گامي بود خواهيد قادر كنيد پيدا را مسئله اين ريشه بتوانيد
.برداريد ناخوشايند حس اين تقليل جهت در ناچيز
:نمونه چند
قاپ او دست از را اسباببازي دوستش با بازي هنگام سالهام چهار پسرo
كه طوري كند ، بيان ديگري طور را ناراحتياش كه بگوييد او به.ميزند
براي بخواهد دوستش از آرامي به مثلا باشد داشته كمتري تهاجمي حالت
چيز به را او توجه اصلا يا.بدهد او به را كوكي ماشين دقيقه چند
ادامه خود روش اين به بخواهد اگر دهيد تذكر او به و كنيد جلب ديگري
.كرد نخواهند بازي او با و داشت نخواهد دوست را او بچهها دهد
بناي كوچكش برادر با من مشاهدهبازي با سالهام سه دخترo
ديگر بچه به توجه بگوييد او به.ميگذارد را داد و جيغ و ناسازگاري
سخنان.نداريد دوستش يا نميگذاريد محل او به كه نيست معني اين به
باشد درك قابل برايش بگوييدكه سادهاي جملات و كلمات قالب در را خود
هم كوچكت برادر به وليبايد دارم دوست را تو هم هنوز من:مثلا
اورا هستيد كوچكتر بچه با مشغولبازي وقتي كنيد سعي.رسيدگيكنم
.است آن رفعپيامدهاي از بهتر ازبرخورد پيشگيري.دهيد بازي هم
ازاو كلاس در دوستانش وقتي رفتهاست ، اول كلاس به تازه پسرمo
دركلاس خوبي وضع ميكند فكر و حسادتميكند احساس.ميگيرند پيشي
و سايريننيست باهوشي به كند فكر بچه استكه طبيعي كاملا.ندارد
دهيد ، تغيير را موقعيت نميتوانيد وقتي پس.كند حسادت مورد اين در
به توجه با او و نيست قوي زمينهها همه در هيچكس كه كنيد روشن برايش
است ، محبت با خيلي مثلا.دارد ديگري فراوان مثبت خصوصيات علايقاش
و تعادل برقراري موجب كار اين.ميشود برنده بازيها در و است سختكوش
.ميشود او اعتمادبهنفس تحكيم
ميكندكه بغل محكم چنان را برادركوچكش معمولا سهسالهام دخترo
نسبت كه نميداند شمااصلا دختر بهاحتمالزياد.درميآورد را اشكش
دارد دوست را برادرش اگر بگوييد ساده خيلي.است حسود برادرش به
كنيد سعي.است كوچك خيلي هنوز او چون كند ، بغل محكم را او نبايد
.باشيد داشته او به خاصي توجه حتما
بازي وقتي خصوصا ميكند دعوا دوستانش معمولابا چهارسالهام پسرo
يا و بازنده در را حسادت حس ناخودآگاه سني هر در رقابت.ميبازد را
دعوا پيروزش دوستان با شما فرزند بدينسبب.برميانگيزد ضعيف طرف
هستي ، عصباني باختي را بازي كه اين ميدانماز:بگوييد او به.ميكند
كن سعي اما باشد ، بازنده ندارد دوست هيچكس است طبيعي كاملا خوب
دوست بيشتر را تو دوستانت اينصورت در بزني لبخند و باشي خوشاخلاق
.ميكنند بازي تو با هم باز و دارند
و نرانيد خود از حسادتش بهخاطر را بچه باشيد داشته توجه غول با نبرد
:ازقبيل جملاتي گفتن.نكنيد سرزنش
.بديداري رفتار چه كه باشد ، حواست.ميكنند حسادت بد بچههاي فقط
.بود نخواهد مفيد اصلا.نيست حسود تو مثل بزرگترتاصلا ياخواهر
را او شما ميدهد نشان خود از را حسادت علايم كه زماني كند حس بچه اگر
.داد نخواهد نشان را خود واقعي احساس ديگر نداريد ، دوست
اگر ندارد ضرري هيچ.است احساسي نوع حسادتچه ميدانيد بگوييد او به
اما.شدهايد حسادت دچار گاهي هم شما كه كنيد اعتراف و باشيد صادق
تلخ كامتان به را زندگي و دهد آزار را شما احساسات اين نداديد اجازه
با صورت اين در چون بزند حرف احساسش مورد در كنيد تشويق را بچه.كند
موضوع اگر نكنيد فكر.ميآيد كنار خود احساس با و ميشود مواجه واقعيت
احساس از حسادتميشود حل خود خودي به مساله بگيريد ناديده را
سعي ميدهد بروز را نشانههايحسادت كودك وقتي پس ميشود ناشي ناامني
.كند بيشتري امنيت احساس تا باشيد داشته رفتاري كنيد
حسادت مالكيت سر بر كه بچههاييبياموزيد كودك به را شراكت
او بهشوند شريك ديگري با چيزيرا نميتوانند معمولا ميكنند
.شود شريك ديگر طفلي با را اسباببازي ميتواند چگونه كه بياموزيد
به را آن سپس و كرد خواهد بازي عروسك با مدتي براي بچه آن كه بگوييد
.بازميگرداند او
طبيعي بهطور بعضيهادارند همتفاوت با بچهها كه بپذيريد
تحريكشود ، حسادتشان كه گيرند شرايطيقرار در وقتي و.حساسترند
كودكان بين تفاوتهايفردي اين.داد نشانخواهند شديدتري عكسالعمل
كار اين با چون بچههابپرهيزيد ساير با او مقايسه ازاست طبيعي
.ميكنيد حسودتر اورا
وارد تازه ورود -
ناامني بزرگتراحساس بچه جديد ، نوزاد باورود كه است طبيعي كاملا
بودهايد او به دربستمتعلق شما تابهحال.يابد رفتارشتغيير و كند
تعجب جاي پس يابد ، ادامه روال همان زندگيبه دارد اوانتظار و
دلش در شايد.كند ناامني احساس جديد برادر يا خواهر ورود با كه نيست
اندازه به من آيا خواستهاند؟ ديگري بچه پدر و مادر چرا:كند فكر
ديگري بچه آنها كه كردهام بدي كار چه نبودم؟من خوب برايشان كافي
ميمانم؟ جا بدون من و ميگيرد مرا اتاق جديد بچه آيا خواستهاند؟
به درعلاقه خللي دوم بچه داشتن كهدوست ميدانيم مادرها و پدر ما
براي و نميكند درك را نكته اين بچه اما.واردنميكند اول بچه
با ميتوانند والدين.دارد كافي وقت و تجربه به نياز شدن متقاعد
بچهها بين سالم و خوب رابطهاي پايهگذار بزرگتر فرزند كردن آماده
زود هم آنقدر و ندهيد خبر دير داريدخيلي راه در نوزادي اگر.باشند
گذشته بارداري زمان از هفته چند تنها كه نكنيد اعلام را او وجود
متفاوت بزرگسال يك برداشت با دارد زمان از كودك كه برداشتي.باشد
در و.نكند درك را ماه يك و هفته يك ميان فرق هنوز او شايد.است
آغاز زماني را جديد نوزاد معرفي.شود خسته طولاني انتظار از نتيجه
آمده جلو كمي شكم و كرده تغيير كمي ظاهري نظر از بدن وضع كه كنيد
به آرامش و خونسردي با را موضوعبشود تغيير اين متوجه بچه كه بهحدي
از درضمن.كند درك بتواند او كه باشد درحدي حرفهايتان.بگوييد او
بهتر است خردسال طفل اگر.بپرهيزيد اول وهله در اضافي اطلاعات دادن
كوچولو بچه يك ديگر ماه سه تا.دارم برايت خوب خبر يك:بگوييد است
كه بگوييد آنقدر اما دهيد پاسخ را او سوالات.ميشود ما مال و ميآيد
.بيشتر نه ميپرسد ، و دارد لازم
وبخواهد بيايد خوشش شايد خواهدداشت ، متفاوتي عكسالعملهاي بچه
.افتد گريه به و شود هيجانزده هم شايد كند ، صحبت زمينه اين مدامدر
.بعدها چه و وقت همان در چه باشيد او سوالات و عكسالعملها آماده
در را امنيت احساس و دهيد صحيح جواب همواره كه باشيد داشته بهخاطر
تو خوب:بگوييد ميخوابد؟ كجا بچه:پرسيد اگر مثلا.نبريد ازبين او
يك برايش شايد ميكنيم ، فكري هم او براي ميخوابي خودت جاي تو كه
در يا ببريد ديگري اتاق به را بچه داريد قصد اگربگيريم گهواره
را كار اين قبل ماه چند از كنيد ، باز تازهوارد براي جايي او اطاق
از.دارد را او كردن بيرون قصد وارد تازه نكند فكر او تا دهيد انجام
براياو هم نو چيز چند و بخواهيد نظر نوزاد وسايل انتخاب در او
حتما ميكند ملاقات را جديد برادر يا خواهر بزرگتر بچه وقتي.بگيريد
نوزاد به هديهاي هم او بگذاريد و بدهيد او به هديهاي نوزاد طرف از
با خوبي رابطه ابتدا همان از ميكند كمك او به هدايا تبادل اينبدهد
.كند برقرار تازهوارد
خانه آنكهدر به كامل و خاص يكديگرتوجهي به دو آن معرفي از پيش
متنوع بابرنامههاي را معيني ساعت روز هر مثلا.دهيد نشان داريد
به ديرتر مثل شويد برايشقايل امتيازاتي نيز و اختصاصدهيد او به
پدر با كردن خلوت بزرگترهاست ، مخصوص كه كارهايي انجام رفتن ، رختخواب
.است بزرگتر فرزند حالا او چون ويژه ، گردشهاي به رفتن يا
به دايم يا شود پرخاشگر شايد.نگراننشويد داد نشان حسادت كمي اگر
بزند بچگي به را خود هم شايد.شويد خارج ديدش از نگذارد و بچسبد شما
چقدر هر كنيد سعي است طبيعي عكسالعملها اين.درآورد را بچهها اداي و
دعواي و عصبانيت.نشويد عصبي باشد ، خردكن اعصاب او كارهاي كه هم
نوزاد از كمتر را او شما كه).ميكند تشديد را او بيمهاي تنها شما
عوض هيچچيز و داريد دوستش كه بگوييد او به باشيد صبور (داريد دوست
.نشده
دارد ادامه