چهارم ، شماره 1195 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 15 شنبه 27
|
|
قانون به احترام سالم شهروند سالم ، شهر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است ، اجتماعي قوانين محاصره در سو همه از كه شهري در زيستن لازمه
يك حقوق به انسانها تعدي بر را راه كه است قانونمنديهايي دانستن
است حياتي آنجا به تا اجتماعي قوانين از آگاهي ضرورت.ميبندند ديگر
نيست مجاز كسي فرانسه فرانسويدر فيلسوف سارتر پل ژان تاكيد به كه
.باشد بياطلاع قانون از
ازگسترههاي بسياري در اما وحقوقي اجتماعي قوانين از ناآگاهي
از بياطلاعي دليل به كه كساني نيستند كم و ميآيد چشم به زيستي
تاكيد به قوانين ، به بياعتنا جامعه و:ميزنند تخلف به دست قوانين ،
حكيم كنفوسيوس ، كه روزي ميگويند.جرمآفرين است جامعهشناسان ، جامعهاي
به كه ميگذشت جنگلي از خود مريدان جمع در چين ميلاد از پيش چهارم سده
اينهمه انگيزه پرسيد او از.هراسيدهبرخورد و برآشفته پيرزني
چيست؟ برآشفتگي
از تنيچند و شوهر و فرزند پلنگتيزچنگ جنگل اين در:گفت پيرزن
جنگل چرا همه بااين كه پرسيد كنفوسيوسدريدهاست را او نزديكان
قانون شهر در زيرا:داد پاسخ پيرزن نميآيد؟ شهر به و نميكند ترك را
به:گفت خود مريدان به خطاب و انديشيد لحظهاي كنفوسيوس.ندارد وجود
.است ناامنتر درنده ، پلنگ با جنگلي از بيقانون ، شهر كه راستي