چهارم ، شماره 1196 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 16 يكشنبه 28
|
|
قلب بدون مرداني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كوئن برادران ساخته فيلمفارگو درباره
برادران قبلي فيلمهاي از هيچكدام كه است يكدست و گسترده چنان فارگو
نيست مقايسه قابل آن با كوئن
واقعيت از تعبيري و انعكاسي تنها ندارد ، وجود واقعي داستان سينما در
ساخت حقيقي سينمايي يكروايت وجه بهترين به آن از بتوان تا وجوددارد
سوتا مينه در سال 1987 كهدر داستاني.است واقعي داستان يك اين
بهخواستبازماندگان بنا افراد اسامي فقطاست داده روي (Minesota )
.شده بازگو كامل بهطور ماجرا بقيه ازآن غير به.است كرده تغيير
تصاوير هنوز.ميشود گفته (Fargo ) فيلمفارگو ابتداي در مطالب اين
.مييابيم برادرانكوئن خاص درجهان را ماخود كه نشده شروع فيلم
شوخيهاي ازهمان ديگر يكي است ، بزرگ مبالغهگويي يك چيني مقدمه اين
اين در.ميبرند كار به فيلمهايشان همهي در كوئن برادران كه متداول
تصديق را نكته اين هستند آشنا آنها آثار با كه كساني همهي ميان
هنوز جوئل و اتان براي واقعيت.است ساختگي اينها همهي كه ميكنند
.نيست جذاب چندان
Simple)ساده فيلمخون در شـهرتـگـزاس ميتوان مثال براي
:كرد تفسير رااينطور فارگو فيلم مياني منطقهيغرب و (Blood
است ، حاكم خاصي قوانين آنها در كه شده كشيده تصوير دنياهاييبه
خلق بلكه نشدهاند دوربينكشف وسيلهي به كه ساختگي سرزمينهايي
.شدهاند
در.بيشنيست دروغي حقيقت در واقعياست داستان يك عبارتاين
واقعيت از تعبيري و انعكاسي تنها وجودندارد ، واقعي داستان سينما
حقيقي سينمايي روايت يك وجه بهترين به آن از بتوان تا دارد وجود
.ساخت
از خلاليكي در را دست اين از كوئنعبارتي برادران هم اين از پيش
كه هنگامي Raising Arizonaفيلم در.كاربردهاند به فيلمهايشان
از ميخواهد مخفيانه (تريويلسون بازي با) آريزونا ناتان
را آريزونا كارهايروزانهي دفتر زمينه پس در بزند ، اتاقنشيمنتلفن
.آوريل ميدهدچهارشنبه 12 مانشان به كه ميبينيم
شمال بر ژرف زمستان.است ناب و خالص بازمينهايسفيد فيلم يك فارگو
هم روشنايي كه است روزهايي در فيلم صحنههاي اغلبحكمفرماست امريكا
.است نفوذ غيرقابل شب تاريكي مانند درست گاه
-روشهايمعمول همان مثل درست -ظاهرميشود پرده بر فيلم تيتراژ
.تبديلميشود فيلم اول صحنهي به بالاخره سفيد ، كه زمينهي بر سياهي
و ابرها ، زمين آسمان ، ميان تفاوتي نميبينيم ، هيچ چيز هيچ ابتدا در
صحنهي اين ميان در بسيارضعيف نور دو بتدريج.وجودندارد افق حتي
فرا را صحنه كل ماشين چراغهاييك كم كم و ميشود محوديده
.ميگيرد
يكدلال (مكي.اچ ويليام ، بازي با)لوندگارد جري ماشين رانندهي
.بزرگ خواستههايي كوچكبا مردي ;است اتوميبل
تاكنونبا داده انجام آرزوهايش رسيدنبه براي كه برنامههايي همهي
را مشكلاتش تمام بتواند تا چيده نقشهيي جري حالا و است شده مواجه شكست
.كند حل
تاسرانجام بربايد گانگستر دو باكمك را جني همسرش ميخواهد او
بود خودش بهخواست اگر كه پولي.بگيرد پول متمولاو پدر از بتواند
جري داكوتا ، شمال در فارگو ، در ميخانه يك در.جرينميداد به هرگز
يك (باسكمي استيو بازي با) شووالتر كارل.ميكند ملاقات دوگانگستر با
مردي (استوماري پيتر بازي با )گريمزراد گاير و قامت كوتاه وحشي آدم
به جرياوست بيعاطفگي و زورگويي از حاكي چهرهاش كه هيكل قوي و خشن
آن بايد چيز هر از قبل.كند تشريح دو آن براي را كار تا ميرود آنجا
كنار سرراه از را سوءتفاهمات ساير و كند آرام تاخيرش خاطر به را دو
.بزند
زمان فارگو فيلم در آن اجراي تا كشيدهميشود نقشه اين كه زماني از
آپوليس مينه بهطرف راهشان در را گانگستر دو ما.ميكشد طول زيادي
و خانواده پدر عنوان به جري زندگي شاهد ميان اين در و ميكنيم همراهي
فيلم در ريـگان تام از ديگري شكل به او ميان اين در.هستيم تاجر يك
در سعي او همانند.ميشود تبديل (Millers Crossing) مـيـلر تقاطع
با ميكندو مبارزه مختلف جبهههاي در همزمان داردو نقشهاش كردن پنهان
است اين در شخصيت دو اين ميان تفاوت.ميكند بگومگو بيصبرش طلبكاران
طول در جري كه حالي در است مسلط اوضاع بر ماجرا پايان تا ريگان كه
.ميشود خارج كنترلش از چيز همه ماجرا
كه برنبامرا برني بايد ميلر فيلمتقاطع صحنهي مهمترين در ريگان
.بكشد كردهاست تقلب شرطبندي در
آزاد را اينكهتاماو تا بخشش طلب و التماسميكند شدت به امابرني
نظر به و كن رجوع قلبت كهبه ميگويد او به برنيمرتبا.ميكند
.است جمله اين مديون را كهزندگياش ميرسد
تام ازنقشههاي بخشي تام سوي از عملبخشش كه درمييابد بعدها ولي
.است بوده
ميگيردو قرار تام هفتتير مقابللولهي در ديگر بار برني آخر در
.ميكشد را او راحتي به تام
ريگانجواب تام و بود برني آخرينجملهي اين كن رجوع قلبت به
قلب؟ كدام:ميدهد
.قلب بدون مرداني چنين از است پر كوئن برادران سينمايي جهان
احساس ، ذرهيي بدون سريع توضيحي ، هيچ و بيمقدمه چگونه كه ميبينيم
جنايت انجام در.ميرسند قتل به كوئن برادران فيلمهاي در انسانها
.وجداني عذاب آنهيچ از پس و ندارد وجود كوچكترينترديدي
قرار گروه اين جزو تا شود قتل مرتكب خود جري كه نيست لازم البته
خطر به را همسرش زندگي خونسردي با چگونه ميبينيم وقتيگيرد
به نسبت چقدر ميزند ، كلك مشتريانش به حقهبازي با چطور مياندازد ،
جاذبهي.ندارد قلب هم مرد اين كه ميگيريم است ، نتيجه بيتفاوت پسرش
سينماي در كه ميبرد منطقهيي به را ما كه است اين در بخصوصفارگو
ميدانند بخوبي كوئن برادران.است نشده توجهي آن به حال به تا امريكا
.است دربارهيزادگاهشان فيلمي كهفارگو
منطقهيي چنين در دقيقا (ازاو كوچكتر سال سه) واتان متولد 1954 جوئل
هر ومادرشان پدر مينهآپوليس ساحل در يهودينشين ناحيه در.بزرگشدهاند
تاريخ مادرشان و درسميداد اقتصاد پدرشان.بودند عالي معلممدرسهي دو
.هنر
تحصيلاتمان ، پايان از پس تازه كهما است كرده تعريف جوئل زماني
.ميكنيم كار فيلمهايمان روي هم با و كردهايم آغاز را باهم همكاري
عنوان به اتان و كارگردان عنوان به جوئل دو ، اين نقش
مسئوليت احساس و همكاري زيرا دارد صوري حالت تهيهكننده ، بيشتر
كار به هم همكاري با و متقابل احساس همين با.آنهاهست در متقابلي
.ميپردازند فيلمنامه نوشتن
هموارهفيلمهاي و كردند شروع فيلمسوپر 8 با را فيلمسازيشان آنها
-لوئيس جري -بابهوپ حادثهاي كمدي وفيلمهاي تارزان -ديزني والت
.ميستايند را دي دوريس كرتيسو توني
فيلمبردارشانباري همراه به ساده خون فيلم ساخت براي كوئن برادران
از سوم ومرد ازبرناردوبرتولوچي.IL CONFORMISTAفيلم زوننفيلد
موقع در هم بار يك را فيلم دو اين كه است اين جالب)ديدهاند ريدرا
(.ميبينند RaisingArizona ساخت
دانشگاه سينمايي مدرسهي جوئل و كرده تحصيل فلسفه رشتهي در اتان
.است گذرانده را نيويورك
عنواندستيار به جدي و حرفهيي بهطور سينما در را تجربهاش اولين
.ميكند سامريميكسب كنار در تدوين
دوفيلمنامه او با و ميدهند ريميادامه با را همكاريشان آنها
سال در و شده ساخته ريمي بوسيله كه الفبايي ، يكيقتلهاي.مينويسند
.آمد سينما پرده روي به ساده ، خون از بعد يكسال 1985
كشوي در سال تقريبا 10 كه داشت نام فيلمنامهوكيلهادساكر دومين
و كوئن برادران نه را آن ساخت براي لازم بودجهي زيرا ماند ، باقي ميز
كوئن برادران بالاخره ولي.كنند تامين نميتوانستند هيچكدام ريمي ، نه
از يكي امروز تا فيلم اين ساختند ، سال 1994 در را فيلم اين
.است بوده آنها فيلمهاي پرهزينهترين
آنها.ندارند تعلق خاصي دستهي و گروه هيچ به كوئن اتان و جوئل
هستند ، مولف آنهاسينماگراني.ميكنند كار يكديگر همكاري با و مستقل
.دنبالنميكنند را تكراري و يكنواخت هيچوجهموضوعهاي به اما
شناسي زيبايي الفباي و هستند سبك صاحب سينماگراني كوئن ، برادران
.ميكند پيدا تازهتر مفهومي فيلم هر در آنها
قلب بدون مرداني هم كوئن برادران شايد كه ميآيد پيش فكر اين گاه
.باشند
فيلم مثل بزرگراهدرست از عبور به صحنههايمربوط فيلمفارگو در
زن كه حالي در وگاير ، ماشينكارل وقتي.است شده سادهتصوير خون
;ميشود گشتمتوقف پليس است ، توسط آننشسته عقب صندلي در شده ربوده
ديگر خياباني رابه جنازهيي مردي هم باز و ميشود جاري خون باز
(است برف از پوشيده اينبار كه) زمينه يك در كشمكش اين باز و ميكشاند
و سفيد قرمز ، به رنگ طيفهاي آن در كه زمينهيي.ميپذيرد پايان
از گاير فيلم ، اول باصحنهي مشابه صحنهي يك در.مييابد سياهتقليل
است تجربه با كهبسيار زن پليس يك توسط و ميشود شكارتبديل به شكارچي
.ميشود تعقيب
به و ميشود ظاهر فيلم ، شروع از بعد ساعت نيم كه گوندرسون مارگي
به تا كه است شخصيتي بيترديداصيلترين است ، فارگو فيلم قلب ميرسد نظر
.است شده خلق كوئن برادران حالتوسط
به آن متروكاطراف شهركهاي در كه برينرداست منطقهي پليس رييس او
و اطلاعات آوردن بهدست ماموريت او.است شده جنازهپيدا سه تازگي
عهده به است ، آدمربايي ماجراي يك واقع در كه را قتل قضيهي كشف
.ميگيرد
ديدن بهخاطر حقيقت در كه ميدهد دست بهاو تهوع حالت جنايت محل در
.است او بودن باردار خاطر به بلكه نيست جنازهها
كارش در او.سريع انديشيدنش ولي است آرام مارگي كردن صحبت و حركات
شغلي انگار كه ميدهد راانجام كارش خونسردي با چنان و است بسيارمجرب
از ردپايي سريع ميشودخيلي عمل وارد شخصا وقتي.ديگر مثلشغلهاي است
.ميكند جنايتپيدا عاملان
شاهد تنها شخصيتها ، از هركدام هم درفارگو ساده خون همانند درست
را دروني پيچيده ارتباطات تمام بيننده تنها و هستند ماجرا از بخشي
.است شاهد
اينكه ميرودبدون آنجا به ;دفترجريميرسد به زود خيلي مارگي پس
كارل به ديگر زمان يك در و.اوست ماجراها همهياين طراح بداند
روشن وليدارد قرار ماشينش در پول از پر چمدان يك كه حالي در ميرسد
.است زياد اينقدر چرا و آمده كجا از پول همه اين كه نميشود
استفارگو كوئن برادران پيشرفت نشانههايياز همه اينها هرحال به
قابل آن با قبليشان فيلمهاي از هيچكدام كه است يكدست و گسترده چنان
و دوز بدون است ، شده پرداخته آرام و متمركز كاملا فيلم.نيست مقايسه
.زيادهروي و كلك
شنله فرانك نقد از شده خلاصه
EPd Film مجله از
مهرزادفتوحي ترجمه