چهارم ، شماره 1196 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 16 يكشنبه 28
|
|
همشهري به تلفن
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
!ندارد تلفن و مدير كه مدرسهاي
پوشيدهنيست ، تهران استان پرورش آموزشو مسئولان بر كه دلايلي به
در پرورش و آموزش يك منطقه از ميلاد مديردبستانغيرانتفاعي
است مقرر و شده معلق ازخدمت صدف روبهرويبازار اقدسيه خيابان
بهدليل مدرسه تلفن طور همين.ايشانشود جايگزين ديگري مدير بهزودي
وبسياري است شده قطع شركتمخابرات طرف از تلفن قبضمكالمات پرداخت عدم
هم پرورش ، و تحقيقاهمآموزش كه مدرسه اين درمورد ديگر ناگفتنيهاي
كهتا است اين سوال اينكآگاهيدارند آنها از مربيان و انجمناولياء
قبول كيميتوان تا و كرد؟ اداره مسئول بدونمدير را مدرسهاي ميتوان كي
و باشد نداشته ارتباط براي تلفن شاگرد ، تعدادي با مدرسه يك كه كرد
كناراين از بيتفاوت تهران پرورشاستان و آموزش آيا كه آخراين دست
ميگذرد؟ مسائل
مدرسه اولياء انجمن عضو
خاش در گاز كمبود
توزيع عاملين متاسفانه است ، ناياب مايع گاز سيلندر خاش شهرستان در
تا ميدهند تحويل خود ايادي به را آنها گاز تحويلسيلندر گازهنگام
در مايع گاز كپسول يك حاضر حال در.بفروشند آزاد بازار چنديدر از پس
.ميشود فروخته تومان پانصد و هزار تا حتي آزاد بهطور خاش شهرستان
عاملان بخواهندميتوانند اگر حكومتي سازمانتعزيرات شعبه برادران
كپسول كه كنند اتخاذ ترتيبي و شناسايي آنهارا محتكر همكاران و فروش
.واقعيبرسد مصرفكننده دست به مايع گاز
شهنوازي امين محمد
نميشود پيدا كوپني شكر و قند
تجريش ميدان از است ، شده اعلام اخيرا كه كوپني شكر و قند خريد براي
كوپني شكر و قند از اما گذاشتم پا زير را تهران از وسيعي بخش تا
تعاوني فروشگاه در فقط شد گفته علت جستجوي در سرانجام.نبود خبري
هم آنجا به ناگزير ميشود ، توزيع آهن راه ميدان در شكر و قند سازمان
لقايش به را شكر و قند عطاي كه بود آنچنان ازدحام اما كردم مراجعه
از شكر و قند سازمان چون كه بود آن از حاكي شنيدههايم اما.بخشيدم
نيز فروش عاملان ميكند ، مطالبه قيمت التفاوت به ما فروش عامل هزار 12
و بدر در مصرفكننده وسط اين و نميپردازند را التفاوت به ما اين
!است مانده بلاتكليف
محفوظ نام
همسايگان مزاحمت و سازي ساختمان
به طبقه پانزده برج دو كوچه طرف دو در آفريقا خيابان گلنار ، كوي در
و ساختماني مصالح را كوچه مساحت از نيمي است شدن ساخته حال بالادر
هيچ.ميكنند كار هم روز و شب و كردهاند اشغال واحد دو اين ماشينهاي
بالا از آجري اگر و نشده گرفته كار به آنها در هم ايمني وسيله نوع
شب جرثقيلها.عابران حال به بدا و ميافتد كوچه وسط به درست شود رها
از يكي بند پريروز.ميبرند بالا آجر و تيرآهن و دارند فعاليت روز و
كسي كه بود خوب چه.گرديد رها كوچه وسط تيرآهنها و شد پاره جرثقيلها
شبها بگويد اينها به بايد كسي چه.نميكرد عبور آنجا از لحظه آن در
حداكثر ايمني وسائل از هستند مسكوني منطقه در چون و.نكنند كار
بكنند؟ را استفاده
تدين احمد