چهارم ، شماره 1197 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 17 دوشنبه 29
|
|
ما موسيقي در نبايدها و بايدها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
طلايي داريوش * روشنروان كامبيز *
جشنواره بهانه به كشور موسيقي كارشناسان و موسيقيدانان از پرسشي
فجر موسيقي
برگزاري بهانه به كه است نظرسنجي ادامه ميخوانيد آنچه:اشاره
قالب در كشور موسيقي كارشناسان و موسيقيدانان از فجر موسيقي جشنواره
مسئله مهمترين:بود اين ما پرسش دومين.است گرفته انجام پرسش دو
پرسش اين به موسيقي اهل پاسخ زير در چيست؟ حاضر شرايط در ما موسيقي
:ميخوانيد را
ميدان حاضر شرايط در ما اصلي مشكل:ني نوازنده موسوي ، محمد.
من نظر به.نكردهاند طي را هنري مراتب كه است افرادي به دادن
خصوصعملكرد اين در بايد موسيقي دستاندركار نهادهاي و سازمانها
.باشند داشته بهتري
سردرگمي مسئله مهمترين:تار سه و تار نوازنده پيرنياكان ، داريوش.
نميدانند فعلي شرايط در موسيقي اهل حقيقت در.ماست موسيقيدانان ميان
اجتماعي مسائل به بخشي موضوع اين البته.بكنند بايد چكار كه
تا من نظر به.آنهاست از لازم حمايتهاي عدم خاطر به بخشي و برميگردد
درست راه ما موسيقي نيايد بوجود مستقلي و مشخص سازمان موسيقي براي
بحثي ، موضوعي و مقوله هر براي كه ميبينيد شما.نميكند پيدا را
و صدا در !نه موسيقي خصوص در ولي ميشود برگزار ميزگردي يا سميناري
برنامهريزان و ميگيرند را سنتي موسيقي جلوي آگاهانه دستهايي سيما
موسيقي نوارهاي سرمايهگذاران ديگر سوي از.هستند ساكت كشور فرهنگي
خطرناك نيز آن كه ميدهند دخالت نوار يك تدوين در را خود سليقههاي
براي بايد كه است مسئلهاي ما موسيقي عرصه در سردرگمي اين خلاصه.است
.انديشيد چارهاي آن
آموزش در نارسايي اول وهله در:آهنگساز روان ، روشن كامبيز.
فقدانبرنامهريزي و دانشگاهها و هنرستانها سطح در موسيقي آكادميك
مسئله مهمترين موسيقي گروههاي و دانشكدهها در لازم گرايشهاي و منسجم
موسيقي تخصص بدون و آكادميك تخصص بدون افراد ورود سپس و ماست موسيقي
اينها كنار در البته.است مطرح رشته اين حرفهاي مختلف بخشهاي به
.دارد قرار كشور در موسيقي كلي سياست نبود
جايگاه درست موسيقي ميرسد نظر به:قانون نوازنده سعيدي ، مليحه.
درست و صحيح موسيقي كمتر امروزه يعني است داده دست از را خود اصلي
.است ناچيز و كم بسيار ميشود محسوب موسيقي واقع در آنچه و ميشنويم
خود مسير از ما موسيقي:شود آورده نامش نخواست كه آهنگسازي.
خود علاقه مورد موسيقي شنيدن براي خاصي افراد زماني.است شده منحرف
همه ميكني باز كه را تلويزيون و راديو پيچ امروزه اما ميدادند پول
چندين...يا است است ، تركي عربي نيست معلوم كه ميشنوي را موسيقيها آن
صرف موسيقي انواع توليد رابراي كلاني بودجههاي سيما و صدا است سال
توليدات اين در نميتوان را ارزش كاربا يك سال چند اين در ولي ميكند
را ديگر استادان و آهنگسازان خوب كارهاي بدوناجازه ولي.گرفت سراغ
.ميكند پخش
لطفي شريف *
نمودن فراهم:هنر دانشگاه موسيقي دانشكده رئيس لطفي ، شريف.
آهنگسازان آثار از متنوع و متعدد كنسرتهاي اجراي براي لازم امكانات
از جامعه گوناگون سليقههاي گرفتن نظر در با جهان و ما كشور برجسته
گروه ميتوان عمل اين با.است حاضر شرايط در موسيقي اصلي مسائل جمله
تا نموده فعال را اركستر رهبران و خوانندگان نوازندگان ، آهنگسازان ،
راستين موسيقي مشتاقان شنود و ديد معرض در آنان هنرمندي و هنر حاصل
.گيرد قرار
در افرادمتخصص كمبود يا نبود كلي طور به:آهنگساز پژمان ، احمد.
مهم مسئله يك جمعيت و وسعت اين با كشوري براي هم آن موسيقي حوزه
توليد نيز و نيستند متخصص اما ميكنند كار حوزه اين در خيليهااست
سي كم دست موسيقيدان نسل يك تربيت براي.ندارد كيفيت اما است زياد
ولي دارد وجود زياد استعداد حال هر به.است لازم وقت سال چهل يا
.ماست موسيقي اصلي مسئله ايننيست آنها براي برنامهاي
از يكي:موسيقي پژوهشگر و منتقد نقي ، ميرعلي سيدعليرضا
و استمجرد مفهومي سنتي ، موسيقي:فرموده معاصر خوب موسيقيشناسهاي
كلمات اين) ميكند پيدا عينيت و حضور كه است موسيقيدان وجود با تنها
فلسفه حوزه در معناييكه آن نه بگيريد نظر در مصطلحش معناي به را
ساده سوال اين پاسخ و كنم استفاده استاد گفته از ميخواهم.(دارند
جامعه اينندارد مشكلي موسيقي ، :بدهم خودم حد در را مشكل بسيار
!آواز نه آوازهخوان ، :سادهتر عبارت به.دارد مشكل كه است موسيقي
دست در هست ، استاد و خلاق موسيقيدان دستفلان در كه مصالحي و مواد همان
خود بين تفاوت دقيقا دو ، اين كار حاصل تفاوت.هست هم آماتور بهمان
عظيمي بسيار تحولات جبرا ما كه است اين تلخ واقعيت.است نفر دو آن
تحولات اين عصاره و جوهر نتوانستهايم اما گذاشتهايم پشتسر و ديده را
هنري محصول صورت به و كنيم خود يادروني كنيم ذوب خودمان در را
نگرش فقدان و شخصيت قحط و دانش فقر و تفكر در عجزمان.كنيم اجرا
موسيقي گردن به بگيريم عهده خود را آنها تمامي حقا بايد كه را هنري
تار دو بخواهيم چه.نبسته زمينهاي هيچ در را ما دست كسي.ميگذاريم
كه ميبينيم ولي.كنيم كار كامپيوتري موسيقي چه و بزنيم تركمني
هنرمندانه و اصيل خلاقيت نيست ، كه چيزي و كرباسيم يك سروته همهمان
.ميكنيم خراب بيشتر ميشويم ، (!)اصطلاحمدرنتر به هرچه بهخصوص.است
نخبه و قديميمان نوازهاي رديف به رحمت صد هم باز كه جاست اين
حال در هستند همنسلي آنها كه) فعليمان مقامي موسيقي نوازندگان
:گفت ميشود بازهم ولي است معالفارق قياس گرچه.(انقراض
.ماست مسلماني از هست كه عيب عيبيهر ندارد خود ذات به اسلام
وجود هم با مسئله چند من نظر به:آهنگساز فخرالديني ، فرهاد.
بشود تربيت هنرستانها در بايد كه است هنرجو تربيت مسئله اول.دارد
كه داريم دخترانه هنرستان يك و پسرانه هنرستان يك تنها كشور در كه
برنامهريزي دوم.نيست كافي اصلا جمعيت و وسعت اين با ما مملكت براي
خاص سياستهاي دانشگاهي هر و دارد اشكال دانشگاهها در موسيقي رشته
سال در آزاد دانشگاه كنكور در موسيقي رشته مثال براي.دارد را خود
را موسيقي درباره اظهارنظر صلاحيت كه افرادي.است شده حذف جاري
فكر هيچ و ميآورند بوجود را مسائلي و ميدهند نظر مورد اين در ندارند
و كشيدهاند زحمت بخش اين در برنامهريزي براي گروهي نميكنندكه
آيا.ميكنند تلاش است سالي چند رشته اين در شركت براي جواناني
.كرد برخورد چنين موسيقي چون متعالي هنر يك با ميشود
مشايخي عليرضا *
نبودن مشخص ما موسيقي اساسي و اصلي مسئله:آهنگساز مشايخي ، عليرضا
توجهي كم موضوع اين كه است طبيعي و.است جامعه در موسيقي مكان
به را راستين هنر ارائه و اجرا نهايتا و تربيت و تعليم با درارتباط مسئولان
:موسيقي هنرستان سرپرست و خواننده نوربخش ، حميدرضا..دارد دنبال
سيما و صدا به نوعي به آنها تمام البته كه دارد وجود مختلفي مسائل
به ميشود پخش سيما و صدا از كه موسيقي كه معني اين به.ميشود مربوط
موسيقي برنامههاي و توليدات چون و ميكند ذائقهسازي مردم براي نحوي
خاصي انتظارات موسيقي از رفته رفته همه مردم نيست ، جدي سيما و صدا
تاثير ما موسيقي توليدات تمام در گرايش اين طبعا ميكنند طلب
ذائقه دنبال به موسيقي بخش سرمايهگذارهاي و شركتها كه چرا.ميگذارد
.هستند مردم
همه.است بهشكست محكوم اصيلي و جدي كار هر شرايط اين در بنابراين
ماست موسيقي اصلي دستمايههاي از يكي خاصش معني به آواز كه ميدانند
اين ووقوع.ميشود حذف دارد ايراني موسيقي توليدات در آواز كمكم ولي
هر به آنكه ديگر نكته.بود خواهد ما موسيقي مسئله بزرگترين بيشك امر
در ميشود سنتي اطلاق كند جلوه موجه اينكه براي ايراني موسيقي نوع
واقع در.است ديگري نوع يا و جاز پاپ ، موسيقي آنها از بعضي كه صورتي
.است رفته بين از هم از ايراني موسيقي انواع تفكيك و تشخيص ملاكهاي
ندارد وجود موسيقي پخش براي مشخص زمانبندي هيچ سيما و صدا در همچنين
در سيما و صدا سياستهاي به نوعي به اينها تمام گفتم كه همانگونه و
.است مربوط موسيقي بخش
;مهمدارد عامل سه به نياز سازندهاي حركت هر:منتقد مصفا ، مجيد.
حاضر شرايط در.مشخص برنامه و مناسب سرمايه و امكانات متخصص ، نيروي
از ما موسيقي.ندارد وجود شده ذكر عوامل از هيچيك كه ميرسد نظر به
تالارهاي نظير كافي امكانات و سرمايه.ميبرد رنج متخصص نيروهاي فقدان
كم بسيار فني تجهيزات و پرتحرك دانشگاههاي فعال ، هنرستانهاي مناسب ،
در شدهاي تعريف و مدون برنامه هيچ اينكه بدتر همه از و است ناچيز و
.نداريم سراغ خصوص اين
درويشي محمدرضا *
!:مسئله مهمترين:موسيقيشناس و آهنگساز درويشي ، محمدرضا
گسترش موسيقي ، عرصه در ما فرداي شايد و ديروز امروز ، مسئله مهمترين
، ميتواند گسترش اين نگاه اين با.است بيقيدي و بيهويتي روند
عدهاي !آيد حساب به نيز موسيقي عرصه در گذشته سال اتفاق مهمترين
.است منفيبافي و است غلط امروز موسيقي مورد در تفاسير كه ميگويند
خود از است ، خلاقيت هست ، معرفت هست ، بسيار تلاش امروز كه ميگويند
شده انجام كارهاي معدل مشاهده اما !هست نو ايدههاي و نيست بيگانگي
تختهاي و شلنگ هر بعضيها نظر از.دارد ديگري چيز از حكايت من براي
به ما فرهنگ كه كردهايم فراموش ما !خلاقيت و معرفت حاوي و است تلاش
موسيقي از بخشي نيز ما موسيقي و جهاني فرهنگ از بخشي بالقوه ، شكل
تفحص !ما خود تا دارند باور بيشتر غربي فرهيختگان را اين.است جهاني
اهميت بيشتر غربي متفكرين براي ايران فرهنگ و موسيقي در پژوهش و
!ما خود تا دارد
را اول پيشنهاد فقط اضافهگويي ، از پرهيز براي اما دارم پيشنهاد چند
است هنري و فرهنگي مهم شاخههاي از يكي موسيقي اينكه پذيرفتن:ميگويم
.انساناست براي معنويت بروز مهم جلوههاي از يكي و
ايران در موسيقي اصلي مسئله:تار سه و تار نوازنده طلايي ، داريوش.
تبعات امر اين.است تخصص يك عنوان به حرفه اين شناختن رسميت به
بهترين به مسئوليتها و برنامهريزيها آنكه اول.دارد دنبال به مختلفي
تخصص اين آموزش امر در ;دوم.نميشود سپرده رشته اين متخصصين
حد از بيشتر هنرجويان مثلا ميگيرد ، صورت غيرمنطقي برنامهريزيهاي
آموزش امر به صلاحيت كم معلمين و ميشوند پذيرفته آموزشي امكانات
رعايت عدم با و نميشود موسيقي در مولف حق رعايت ;سومدارند اشتغال
گرفته موسيقيدانان از جديد كارهاي ساختن براي مهم انگيزه حق اين
صلاحيت كم افراد براي را ميدان و شده منزوي حرفه اين بزرگان و ميشود
ميشود مصرفي و تبليغاتي استفاده تنها موسيقي از ;چهارمبازميگذارند
.نميشود توجه آن هنري جنبه به و