چهارم ، شماره 1197 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 17 دوشنبه 29
|
|
ميروند بر شدنميان پولدار براي آنها
كالا ، فروش پيش قلابي شركتهاي گردانندگان سوء فعاليتهاي بر مروري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
...و كامپيوتر
يك در اجتماعي عدالت كه ميزان هر به:اجتماعي مسايل كارشناس يك
تبهكاريها ، و بزهكاريها قبيل اين دامنه باشد ، نيرومندتر جامعه
است كوتاهتر
سالهاي در كلان درآمدهاي به رسيدن براي ميانبر و آسان راههاي برگزيدن
ما جامعه در كننده نگران حال عين در و جديد پديده يك صورت به اخير
برگزاركنندگان تا مضاربهاي شركتهاي گردانندگان.است رخنموده
بساط برپاكنندگان از برخي اخيرا و غيرمجاز فرهنگي گوناگون مسابقات
از...خودرو و رنگي تلويزيون كامپيوتر ، قسطي فروش عنوان تحت تازهاي
.هستند قماش همين
!ازما كار شما ، از پول
سوء جامعه باور و منش از حيرتانگيز نحو به مضاربهاي ، شركتهاي
دست نجومي ثروتهاي به مردم پساندازهاي جذب با و كردند استفاده
مشاركت قبيل از فريبدهنده عناوين تحت شركتها اين گردانندگان.يافتند
پراكنده نقدينگي جذب و جمعآوري به شروع...و تجارت صنعت ، توليد ، در
آقاي بودند گسترده زيبايي دام راه اين در آنها.كردند مردم كوچك و
:ميگويد مضاربهاي شركتهاي از يكي در سپردهگذاران از حسينس
راباز خودم دولت به وابسته سازمانهاي از يكي در خدمت سالها از پس
گرهي بتوانم ميآيد ، بدستم راه اين از كه پولي با تا بودم كرده خريد
تومان ميليون دو حدود كه مبلغ اين.كنم باز خانوادهام مالي مشكلات از
يكي پيشنهاد به اينكه تاميشد محسوب توجهي قابل رقم من براي بود ،
شد ، معلوم بعدها كه توليدي شركتهاي از يكي به را پول اين بستگانم از
ميليون حدود 4 نيز دهنده پيشنهاد فرد.سپردم ميكنند ، كار مضاربهاي
مقداري و خود اتومبيل فروختن با او.بود سپرده شركت اين به تومان
.كند فراهم را مبلغي چنين بود توانسته آن و اين از كردن قرض
در و روز يك قضيه ، اين از ماه يك گذشت از پس كه دارم خاطر به خوب
وقتي درآورد صدا به را ما خانه زنگ ناشناسي مرد جمعه ، صبح يك واقع
داد من به توماني هزار چك 200 يك خوشرويي ، با شدم ، روبهرو او با
او.كنم امضاء كه داد نشان را نامم مقابل و آورد جلو را دفتري وبعد
مبلغي هرماه بعد ، به اين از و است آمده توليدي شركت همان از كه گفت
را صورتش خوشحالي از.ميدهند من به پولم سود و كاركرد بابت را
بالاخره خوب ، :گفتم خودم پيش.نبودم بند پايم روي خوشحالي از.بوسيدم
...آمد ما سراغ به بخت هم بار يك
پولم ، اصل برابر تا ميتوانم ، ماه ، ده ظرف كه ميكردم حساب خودم پيش
سپردهام مبلغ ترتيب اين به و بگيرم بهره و سود بيشتر يا حالاكمتر
.برسم بيشتري سودهاي به تا ميبرم وبالاتر بالاتر را
ماه و تومان هزار سوم 110 ماه آوردند ، تومان هزار برايم 150 دوم ماه
نصيبم بيشتري سود كنم ، بيشتر را سپردهام اگر كه دادند اطلاع چهارم
افراد ميان در ميرسم ، بيشتري درامد به كه نداشتم شك چون.ميشود
ميليون دو توانستم تا شدم متوسل ميشناختم كه هر به بستگانم و فاميل
ماه يك هنوز.بدهم بحث مورد شركت به را آن و كنم جور پول ديگر تومان
من 400 براي برخورد خوش مرد همان كه بود نگذشته جديد سپردهگذاري از
...توماني ، هزار چك 400 يك يعني.آورد پول تومان هزار
رفتم ، بانك به چك كردن نقد براي وقتي چون شد ، شروع جا همين از مصيبت
حضور بانك در برآشفته و عصباني دست در چك و من مثل نفر دهها ديدم
طرف از نفر دو ظهر ، حوالي روز ، آن نداشت ، پول حسابش در شركت.دارند
جمله ، از طلبكاران از كدام هر به فراوان ، عذرخواهي با و آمدند شركت
در گفتند ، و كردند پرداخت نقدي صورت به طلب اصل سوم يك معادل مبلغي
اما است شركت حسابداري به مربوط كه آمده پيش فني مشكل يك مورد اين
راحت خيال با و شديم خوشحال ديگران ، هم و من هم ميشود ، برطرف بزودي
اما كرديم ، مراجعه بانك به بعد روز وعده ، 15 طبق.برگشتيم خانه به
كرديم ، مراجعه شركت دفتر به ندارد وجود پولي شركت حساب در ديديم ،
مدير نميآمد زمين به سوزن معروف قول به كه بود شده جمع جمعيت آنقدر
بود ، زده داد بس از و ميداد توضيح جمعيت به داشت نفر يك نبود ، شركت
!بود گرفته صدايش
به مضاربهاي شركت اين كلاهبرداري و شركت مدير فرار سروصداي خلاصه ،
.است رفته سرمان به گشادي كلاه چه فهميديم تازه ما و كشيد روزنامهها
اعظم بخش قسطي ، صورت به توانستهام ، دادگاه كمك به من ، خوشبختانه
شنيدهام ، امادارد ادامه نيز بقيه پرداخت و كنم دريافت را طلبم
مطالبات نتوانستهاند ، شركتها ، قبيل اين در سپردهگذاران از بسياري
از اعلانپول با كه بود شركتي عاقبت آخرو اين.كنند وصول را خود
!دادند فريب را من امثال نفر صدها و من ما از كار شما ،
راز و رمز برملاشدن از پس مضاربهاي شركتهاي كلاهبرداري و فريب شبكه
بردند پي مردم و شد افشا جمعي ، ارتباط وسايل در آنها سوء فعاليتهاي
سپردهگذاران و مراجعين غارت براي تلههايي زيباچه اسامي آن كهپشت
براي مضاربهاي شركتهاي كردن برپا طريق از كه كسانيبودند گذاشته
اين رسواشدن از پس ميكشيدند ، نقشه مردم اندك ربودنپساندازهاي
.آوردند روي ديگري بهشيوههاي شركتها ،
از تازهاي شگرد دام در كه قسطي ، رنگي تلويزيون متقاضي خانمر
:ميگويد بود افتاده اينكلاهبرداريها
صورت به رنگي تلويزيون فروش پيش عنوان تحت اعلاني خواندن از پس
دفتر رابه خودم سرعت ، به نمانم ، عقب قافله از اينكه براي قسطي ،
خواسته كه را مبلغي سپس و كردم دريافت فرمي و رساندم تهران شركتدر
ماه يك بود ، قرار.نمودم واريز بانك به تومان هزار حدود 50 بودند ،
تومان هزار حدود 5 ماه هر و بگيرم تحويل را رنگي تلويزيون بعد
تلويزيون قيمت كل.شود پرداخت كمال و تمام تلويزيون بهاي تا بپردازم
مراجعه بانك به من مثل خيليها.بودند كرده اعلام تومان را 100هزار
.بودند كرده
كه مضمون اين با رسيد دستم به پست ازطريق نامهاي ماه يك گذشت از پس
براي ما و ميباشد اندازه از بيش رنگي تلويزيون متقاضيان تعداد چون
كردهايم ، آماده عرضه براي تلويزيون محدودي تعداد اولينمرحله ،
متقاضيان عموم از بنابراين ميباشيم ، قرعهكشي انجام به ناچار
صندوق به كامل نشاني و نشده باطل تمبر همراه پاكت يك ميخواهيم ،
به برندگان نام قرعهكشي ، باانجام است بديهي دارند ، ارسال...پستي
اينكه با:ميگويد خانم اين..شد خواهد ارسال آنها براي نشاني همين
نشد خبري ماه گذشت 6 با شود ، اعلام روزه قرعهكشي 15 نتيجه بود قرار
تا ميكردند فردا و امروز ميكرديم ، مراجعه شركت دفتر به كه بار هر و
و كشيد دادگاه به كار..!ندارد حضور دفتر در هيچكس كه ديديم روز يك
را پول است ، قرار و شد دستگير هم قلابي شركت اصلي گرداننده ظاهرا ،
.برگردانند متقاضيان به
و بزرگ شركتهاي از غير) نيز قسطيخودرو فروش يا و خودرو فروش پيش
به كامپيوتر فروش اما.است داشته مشابهي وضعيت (مجاز معتبر
شركتهاي از تعدادي توسط فريبدهنده ، و جالب بسيار تسهيلات با صورتقسطي
باشند داشته كامپيوتر داشتند ، دوست كه را كساني از زيادي شمار قلابي ،
را ميانبر راه پولدارشدن براي كه را كساني ظاهرا.انداخت دام به
نقشههاي بعد ، و ميسنجند را جامعه تقاضاي و عطش اول كردهاند ، انتخاب
.ميكنند اجرا و طراحي مردم فريب رابراي خود موذيانه
شركتهاي اين از يكي قسطي كامپيوتر دريافت متقاضيان از يكي گفته به
در بود ، كرده معرفي قزوين در را خود نشاني اصلي ، اعلان در قلابيكه
!است فروشي مرغ يك اصل
با قلابي شركتهاي قبيل اين گردانندگان كه ميرسد نظر به طور اين
رديف و كامپيوتر عرضه و برايفروش پرطمطراق عناوين از استفاده
و انگليسي زبان به مدلكامپيوتر و نوع درباره اصطلاحات سري يك كردن
كار شگرد.كردهاند جلب را عمومي توجه فاكس ، و تلفن شماره چندين درج
فروش پيش قلابي شركت همان از نسخهبرداري نيز شركتها قبيل اين
اصل در كه كامپيوترهايي فروشندگان حتي مواردي در.است بوده تلويزيون
و كشاندهاند هم سال به 7 را ماهانه اقساط طول حتي نداشت ، وجود
ديگر و قزوين بوشهر ، اهواز ، بلكه تهران در نه را خود آدرسهاي
.بودند كرده اعلام شهرستانها
براي دراز و دور آرزوهاي اجتماعي ، مسايل كارشناسان از يكي گفته به
جامعه موجود استعدادهاي از بخشي رفاه ، از برخورداري و شدن ثروتمند
منافع با مغاير و اجتماعي ضد رويكرد اين و ميكشاند هرز راههاي به را
روز به روز درآمدها سطح اختلاف كه ميافتد اتفاق جوامعي در مردم ،
و زيبا كاخهاي صورت به نجومي و كلان ثروتهاي مظاهر و ميشود بيشتر
پاشهاي و ريخت و قيمت گران و شيك بسيار خودروهاي افسانهاي ،
.ميكند بروز حيرتانگيز
در برميآيند ، قماش اين با خود قياس درصدد كه كساني ميان ، اين در
استعداد با و باهوش اگر خصوص به و ميشوند ، گرفتار گردابآرزوها
.ميآورند روي ثروت دستيابيبه براي نامعقول بهشيوههاي باشند ،
موثرتري و نيرومندتر حضور اجتماعي عدالت قدر هر جوامع در است ، بديهي
و است كمتر تبهكاريها و بزهكاريها قبيل اين دامنه باشد ، داشته
صرف شوند ، گرفته كار به فريب و تقلب جهت در آنكه جاي به استعدادها
.ميشوند ملي منافع و جامعه به خدمت و سازندگي
مسئولان مطلوب بسيار اقدام از استقبال ضمن همشهري ، با گفتوگو در مردم
كالاها ، قسطي و فروش پيش آگهيهاي درج و اعلام كردن متوقف جهت در
:ميگويند
كه جرايم قبيل اين وقوع از كه باشد صورتي به قانوني اقدامات بايد
.گردد پيشگيري ميشود شامل را جامعه از توجهي قابل بخش آن زيان
جلوگيري و قانوني برخورد خواستار همچنين همشهري خوانندگان از تن چند
پارهاي ميگويند ، آنهاشدهاند غيرمجاز فرهنگي مسابقات ازبرگزاري
مطلوبي و موجه ظاهر كه مسابقات قبيل اين پوشش تحت ازسوداگران
سوء مردم باور و اعتماد از قلابي شركتهاي شيوه همان با واقع در دارد ،
و درآيد دقيق كنترل تحت مسابقات قبيل اين است لازم و ميكنند استفاده
.شود قانونمند