چهارم ، شماره 1197 فوريه 1997 ، سال بهمن 1375 ، 17 دوشنبه 29
|
|
بداريم پاس را خادمان خدمات روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شهر در گفتوگويي در شوراياسلامي مجلس خارجي كميسيون محترم رئيس نايب
مخابره جهان سراسر به و نقل را آن رويتر انگليسي كهخبرگزاري لندن
دولت كه است گفته ايران آينده جمهوري رئيس اولويتهاي پيرامون كرده ،
وي.كند اجرا كشور در را اقتصادي اصلاحات برنامه بايد ايران بعدي
رياست آينده انتخابات در ايشان دلخواه جناح اگر كه است افزوده
خواهد تازه جاني را كشور اقتصاد ايران آينده دولت شود ، پيروز جمهوري
حاكم نظم بانكها بر كرد ، خواهد اجرا را محكمي پولي سياست بخشيد ،
خواهد تقويت را خصوصي بخش افزود ، خواهد را سرمايه امنيت شد ، خواهد
كوچك را آن ابعاد و بازداشته اقتصادي امور در تصدي از را دولت كرد ،
.كرد خواهد
ازدولت تلويحا همچنين گفتوگو دراين اسلامي ، شوراي مجلس نماينده
خوانده وناشايست كرده راآماس ايران ساختاردولت و انتقاد كنوني
يك اتخاذ عدم را بردولت وارده اتهامات و جملهكوتاهيها از و
قرار اولويت در و مركزي بانك استقلال نگرفتن جدي محكم ، پولي سياست
.است كرده عنوان خصوصيسازي فرآيند ندادن
متبادر ذهن به را يافته تحركسازمان يك خط كه مشابه حركتي در
يادداشتيتحت در تهران ، عصر روزنامههايهمجناح از يكي ميكند ،
بهگمان متهم علنا و رسما را جمهوري محترم رياست عنوانواقعبيني
رئيس اظهارات برخلاف كه است نوشته و كرده انقلاب دستاوردهاي از نادرست
رياست و نرسيده خود اهداف همه به انقلاب بيگانه ، رسانههاي به جمهوري
و انگاشته ناديده را واقعيات مساله صورت كردن پاك با جمهوري محترم
.دادهاند جلوه ديگر گونهاي به
آنهم اينتحركات كه اينجاست توجه نكتهجالب اظهارات ، اين تمام در
معظم مقام حكيمانه فردايتاكيد در درست كاملابينالمللي ، سطحي در
انتخابات در دشمن برابرفتنهگريهاي در هوشياري لزوم بر رهبريمبني
به عصر روزنامه همان شماره همان در كه گرفته صورت جمهوري رياست
.است يافته انتشار اول صفحه نخست تيتر عنوان
مصاحبه ميتوانهرگونه دنيا ، اين در.غريبياست دنياي سياست ، دنياي
و كرد محكوم را خنثي صورت به حتي بيگانه رسانههاي در نظريات وانعكاس
و - داخلي رسانه همه اين خود وقتمقتضي در اما خواند ، گناه و توطئه
انتقاد به و رفت لندن شهر به و كرد رها را - صداوسيما آنها راس در
.پرداخت ايران دولت از
و شعارها در ناهنجار ايندوگانگي طرح ما هدف اينجا در اما
كهخدمات است شگفتي غريبي طرح اينگفتار ، هدف.نيست عملكردها
سردار اين رياستجمهوري زمان در حتي - هاشميرفسنجاني آقاي دولت
تمام كه است اين واقعيت.است آمده دچار بدان -سازندگي بزرگ
در اسلامي شوراي مجلس خارجي سياست كميسيون محترم رئيس نايب وعدههاي
كه است سياستهايي همان ايشان ، موردپسند دولت درخشان عملكردهاي مورد
تمام در و شد دنبال هاشمي آقاي دولت در فعالانه گذشته سال تمام 8 در
جناح كسالتبار بعضا گلهگزاريهاي و انتقاد مورد دائما گذشته سال 4
دولت اين گذشته ، سال تمام 8 در مثلا.داشت قرار ايشان با مرتبط
و سرمايهگذاري روندهاي به بخشيدن سرعت با ميخواست كه بود هاشمي
نيز چنين رسمي اسناد گواه به و ببخشد دوباره جاني را توليد ، اقتصاد
و سرعت اين بر نظر مورد جناح مدت ، اين تمام در حال عين در اما كرد ،
ميگرفت پي را سرمايه كهامنيت بود هاشمي اين ;زد موثر لگامي سمتوسو
خود براي سرمايهگذاري فضاي ناامنكردن جز ديگر گروهي متقابلا و
بخشخصوصي كردن فعال كه بود اينهاشمي ;نميشناختند ديگر رسالتي
گروهيديگربخش متقابلا و ميكرد دنبال واقعيرا خصوصيسازي و مولد
و ميديدند بازرگانانمتجلي و بازاريان و دردلالان تنها را خصوصي
خوش چندان را مولد و مردمي خصوصي بخش حركت عمل در و ميبينند
آن بازداشتن و دولت برايكوچككردن كه بود هاشمي دولت اين;نميدارند
مقابل در و پرداخت انساني نيروي تعديل به ناشايستگي و ازآماس
در مردم آراء كردن درو هدف با و احساسات موج بر سوار ديگر ، گروهي
....;كردند ايستادگي آن برابر
زمان در كهحتي كنوني دولت محترم ازمنتقدان حاضر گفتار عمده پرسش
آن دستاوردهايشگرف دادن جلوه وارونه آنبه حضور و صدارت
اين اگر استكه اين (است دولت اين اوجغربت اين و) پرداختهاند
تمام 4 در چرا پس- هست كه - است بايسته و رهنمودهالازم و سياستها
بودند؟ آن بر زدن درصددلگام فعالانه و جانانه چنين گذشتهاين سال
آقاي توسط سياستها عملياين اجراي زمان در كه است جزاين آيا
بهره كار گريزناپذير عمدتا سختيهاي بر خردهگيري از منتقدان هاشمي ،
ميجويند؟ بهره سياستها اين ثمرات از اكنون و ميگرفتند بر
دولت وشگرف ارزنده خدمات بهثمرنشستن زمان در كه اكنون علاوه ، به
معمار و خدمات اين جمهوريبر محترم رياست هاشميرفسنجاني آقاي
آيندهاي در كه هست آيااميدي ميشود ، داشته روا جفا آنچنين بزرگ
از ملتيكه نيست ، چنين اگر پاسبداريم؟ را خدمات اين ونزديك دور
پرورش به قادر آيا نكند ، ياد نيكي به خود مردانخدمتگزار و فرزندان
ترديد و تكذيب معرض در خود آيا و بود خواهد آنها امثال دوباره
ايستاد؟ نخواهد آيندگان