چهارم ، شماره 1199 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 19 چهارشنبه 1
|
|
ما خلاق گوناگوني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
كه را انساني عامل جمعي ، و ارزشگذاريفردي نظام مقام در فرهنگ
است ، انگيزهها و باورها ارزشها ، عقايد ، از پيچيدهاي آميزه همان
براي منبعي و است انسان رفتار و افكار شكلدهنده فرهنگ.ميگيرد دربر
.ميرود شمار به جامعه نيروبخش و فردي خلاقيت
گستردهشدن با و است بديهي كنونيامري جهان در فرهنگي گوناگوني
كه بهطوري است ، شده نزديكتر اينچندگونگي حس ارتباطات ، دامنه
.نيست ممكن آن از گريز
فرهنگهاي صلحجويانه كوشيد ، همزيستي آن بر بايد آنچه بنابراين
امروز انسان كه ضرورتي به باتوجه امر اين و است مختلف جوامع
آنپروژههاي خاطر به و ميكند خوداحساس زندگي شرايط بهبود براي
.ميكند بيشتريپيدا اهميت است ، گرفته بسياريآغاز انساني توسعه
حكومتهاي دوام و داخلي جنگهاي شاهد ما امروزه استكه اندوه بسي جاي
است برآمده فرهنگي كشاكشهاي به دامنزدن از كه چيزي هستيم ، استبدادي
است ، گرفته صورت انساني توسعه منظور به كه تلاشهايي هميندليل به و
انسان عامل ناديدهگرفتن آشكار پيامد همه ، اين و بوده ناموفق اكثرا
.است
بايد آموخت ، را يكديگر به بردبارينسبت و متقابل احترام بايد
را فرهنگ جايگاه و بكوشيم دستآوريم ، به ميخواهيم برآنچه همدلانه
يك سنت و فرهنگ چگونه برد پي ميتوان آنگاه.دريابيم انساني توسعه در
تكنولوژي و اقتصادي علمي ، نوگرايي با ميتواند آسيبپذيري بدون جامعه
بهره زندگي والاتر مراتب از يكديگر كنار در همگي و گردد همگام
.گيريم
خواهد پاورقي بصورت همشهري فرهنگي علمي صفحه در پس اين از كه متني
انتشارات از ما خلاق عنوانگوناگوني با است كتابي ترجمه آمد ،
زير توسعه و فرهنگ جهاني كميسيون اعضاي توسط كه سازمانجهانييونسكو
است شده تاليف متحد ملل سازمان اسبق دبيركل دكوئيار پرز نظرخاوير
يونسكو به جهان فرهنگي مسائل زمينه در كميسيون اين گزارش حقيقت در و
.ميشود محسوب يونسكو سال 1996 گزارش كتاب اين.است
كار دستور يك داراي برآن وعلاوه شده تدوين فصل ده در كتاب
جهاني آيين از است عبارت كتاب دهگانه فصول عناوين.است بينالمللي
مملو جهان چالشهاي اجرايي ، قدرت و خلاقيت چندگانگي ، به التزام نوين ،
توسعه ، براي فرهنگي ميراث وجوانان ، كودكان فرهنگ ، و جنسيت رسانه ، از
.تحقيقي نيازهاي و فرهنگي سياستگذاريهاي بازانديشي محيط ، و فرهنگ
با كتابمنطبق اين تاليف آراءدستاندركاران تمامي كه است بديهي
در اما ايراننيست ، چون انقلابي كشوري معيارهايفرهنگي و هنجارها
و دانشجويان كار بسياربه كه است مفيدي حاويانديشههاي كتاب مجموع
.ميآيد كشور فرهنگي امور مسئولان و دستاندركاران نيز و انديشمندان
انشاءالله
سليمزاده سوسن:ترجمه
مفاهيم به ازفرهنگ انسانگرايي مفهوم به فرهنگ كه مقدمههنگامي
بهمنزله فرهنگ كه جنبه اين از بخصوص دادهنشود ، تميز انسانشناختي
و فلسفي مباحث در است ، جامعه يك يا مردم كلي و مشخص زندگي شيوه
از صحبت آخر ، ديدگاه به باتوجه.ميآيد پيش بسياري سردرگميهاي سياسي
فرهنگي از بخشي اقتصاد زيرا است بيهوده اقتصاد و فرهنگ ميان ارتباط
انگارگاني موضوع جمله ، اين ابهامات حقيقتا ، ...ميرود بهشمار ملت يك
و فرهنگ جهاني كميسيون كه ميكشد پيش به را بزرگي (ايدئولوژيكي)
ابزار يا ازتوسعه جنبهاي آيافرهنگ:است دستبهگريبان آن با توسعه
هدف آيافرهنگ است؟ مادي پيشرفت معناي به توسعه صورت ، اين در و آن ،
موجوديت شكوفايي بهمفهوم بنابراينتوسعه و است سرمنزلتوسعه و
بود؟ خواهد همهجانبه بهطور و خود متعدد شكلهاي در انسان
ساهلينز مارشال
معاني و هستند شكلپذيري مفاهيم توسعه و توسعهفرهنگ از ديدگاه دو
با اين ، وجود بادارند گيجكنندهاي گوناگوني با نيز گاهي و گريزان
محدود توسعه از مختلف نگرش دو به را خود ميتوانيم فعلي ، هدف به توجه
و سريع گسترش يعني اقتصادي ، رشد فرايند توسعه اول ، ديدگاه ازكنيم
بر آن ، لازم شرط بهعنوان گاهي ، ) است سرانه و باروري توليد ، مداوم
براساس.(ميشود پافشاري رشد اين از آمده بدست منافع وسيع گسترش
كميسيون نيز و برجسته اقتصاددانهاي از بسياري كه دوم ديدگاه
سالانه انساني توسعه گزارش طبق متحد ملل سازمان توسعه برنامهريزي
را مردم موثر آزادي كه است فرايندي توسعه دارند ، اعتقاد آن به خود ،
از ديدگاه اين.دربرميگيرد دارند ، ارزشگذاري حق آنچه اتحاد براي
(ميگيرد قرار اقتصادي توسعه محدود معناي دربرابر كه) انساني توسعه
اجتماعي و اقتصادي پيشرفت نسبتبه مشروط نگرشي فرهنگي ، نقطهنظر از
ضروري خدمات و كالا كمبود متضمن فقط زندگي فقر ديدگاه ، اين طبق.است
موجوديت انتخابيك براي موقعيت و فرصت فقدان بلكه نيست ،
همچنين انتخاب اين.شدهاست نهاده ارج و رضايتبخشتر ، ارزشمندتر
ومبتنيبر متفاوت راهي توسعه ، متفاوتاز سبكي براي ميتواند
برخوردارند ، سرانهبالايي از اكنون كه ازكشورهايي متفاوت ارزشهاي
مشاركت و بازار انتخابهاي آزاديخواهي ، سازمانهاي اخير گسترش.باشد
ساخته قادر را گوناگون فرهنگهاي و گروهها افراد ، شركتها ، مديريت در
.كنند انتخاب خودشان براي تا است
سلامتي ، تغذيه طولاني ، عمر از زندگيعبارتند كيفيت مختلف شاخصهاي
فقدان معلومات ، جهاني ذخيره به دسترسي امكان و تحصيلات مناسب ،
به دسترسي خودمختاري ، اجتماعي ، و سياسي آزاديهاي جنسيتي ، نابرابري
بر كه مهمي تصميمگيريهاي و اجتماع فرهنگي زندگي در مشاركت حق قدرت ،
از مجموعه هر بوضوح ، .ميگذارند تاثير كشور يك مردم كار و زندگي
كمتري غناي از انساني توسعه مفهوم نسبتبه زندگي كمي شاخصهاي
بر كه ديدگاهي -دوم ديدگاه در موارد اين البته ، .است برخوردار
فقط كه -دارد توجه ايشان انتخابهاي بسط و مردم تواناييهاي افزايش
.هستند اهميت داراي نميگيرد ، درنظر را مادي فراوردههاي توسعه
در.دارد نقشمتفاوتي شده ، ارائه دوتفسير اين از يك هر در فرهنگ
و ندارد اساسي نقش ميشود ، فرهنگ تكيه اقتصادي رشد كهبر ديدگاهي
به.است اقتصادي سريع رشد از جلوگيري يا ارتقا براي وسيلهاي صرفا
سرمايهاندوزي ، پسانداز ، كنفوسيوس ، و پروتستان مكاتب در دليل ، همين
شركت تاسيس روشهاي نيز و زندگي ، بهداشتي عادات و بهداشت زياد ، كار
خللي اقتصادي رشد در نهادها و فرهنگي روشهاي كه هنگامي.ميشود تشويق
فرهنگ تحليل ، و تجزيه اين در.برد بين از را آنها بايد كنند ، ايجاد
بلكه نميگردد ، وارد است ، ارزشمند خود خودي به كه چيزي منزله به
اقتصادي پيشرفت حفظ و ارتقاء اهداف به دستيابي منظور به وسيلهاي
.ميرود بهشمار
است بااهميت و توجه قابل بسيار فرهنگ وسيلهانگاري ديدگاه اين بيشك ،
.قائلميشوند وافري ارزش رشداقتصادي روند براي بهطوركلي زيرا
رشد و كهمصرفگرايي دارند وجود ثروتمند درجوامع گروههايي البته
ساده استاندارد خواهان آن ، بجاي و نميپذيرند را ونامحدود نامعلوم
فرهنگيان ، از پارهاي شامل گروهها اين.هستند شايستگي و بسندگي
اما.هستند جمعيتها از بعضي و عمل گروههاي اعضاي ديني ، نمايندگان
ميآيد پيش سوال اين مينهند ، ارج اقتصادي رشد به كه آناني براي حتي
و شد قائل ارزش خودش وجود صرف به اقتصادي رشد براي بايد آيا كه
اينكه يا نهاد ارج وسيله منزله به فقط را فرهنگ ازجمله آن ، وسايل
فرهنگي جنبههاي نسبتبه كه ميشود شمرده وسيلهاي فقط خود خودي به رشد
كه ارزشي كه درمييابيم تعمق با.دارد كمتري بنيادي نقش انسان ، زندگي
در آنها كه است نقشي بخاطر هستند قائل خدمات و كالاها براي مردم اكثر
.دارند مينهيم ، ارج بدان كه شيوهاي به كردن زندگي براي ما آزادي
نقشي در كامل بهطور را فرهنگ ميتوان كه ديدگاه اين پذيرش همچنين
ارزشگذاري حق ما آنچه مطمئنا.است دشوار كرد ، محصور وسيلهاي صرفا
.باشد فرهنگي موضوعي بايد خود -فرجام آخرين دادگاه -داريم را آن بر
ارزش بنابراين و ميبخشد ارتقا را اقتصادي رشد تحصيلات ، مثال ، براي
دروني ارزش و است فرهنگي رشد ضروري بخش حال ، عين در و دارد وسيلهاي
حاشيهاي ، موقعيتي داشتن به فقط را فرهنگ نقش نميتوانيم ما پس ، .دارد
.دهيم كاهش اقتصادي رشد صرف ارتقادهنده منزله به
در را فرهنگ دستنيافتني و وسيلهاي كاركرد كه است مهم بنابراين ،
درخصوص كه قضاوتهايي در كه بدانيم بايد حال ، عين در و بپذيريم توسعه
آن ، علاوهبر.نيست آن نقش تنها فرهنگ كاركرد اين ميگيرد ، صورت توسعه
.ميبخشد معنا ما موجوديت به كه است مطلوب غايت خود خودي به فرهنگ
و دارد كاربرد اقتصادي رشد ارتقاي متن در هم فرهنگ ، دوگانه نقش اين
نگهداشت فيزيكي ، محيط حفظ مانند هدفها ، ساير با ارتباط در هم
.غيره و جامعه يك در مدني نهادهاي از حمايت خانوادگي ، ارزشهاي
پارهاي و ميكنند كمك هدفها اين ارتقاي به فرهنگي عوامل از پارهاي
خاص هدفهاي اين براي ارزشگذاري حق ما كه آنجا تا و هستند ، مانع ديگر
نهادن ارزش براي را -وسيلهاي و شده منتج زمينههاي -زمينههايي داريم ،
ميسازد ، ميسر را اهداف اين تحقق كه فرهنگي وجوه و روشها آن به
بپردازيم اساسيتر پرسش اين به بخواهيم كه زماني اما.داريم دراختيار
رشد هدفهاي ازجمله) كنيم تمركز خاص هدفهاي اين روي بر چرا كه
فرهنگ ،(غيره و زندگي محيط نگهداري و حفظ نابرابريها ، كاهش اقتصادي ،
اين درخدمت نبايد يعني شود مقوله اين وارد اساسيتر شيوهاي به بايد
.ميرود بهشمار هدفها اين خود اجتماعي پايه بلكه باشد ، هدفها
معنايبعد فرهنگ ، نقش دو اين از يك هر به توجه بدون نميتوانيم
.كنيم درك را توسعه فرهنگي
توسعه و فرهنگ
مربوط تكتكانسانها به است ، شده توسعهانساني از بالا در كه تعريفي
يا آلات مهمترين از هميكي و هستند توسعه نهايي همغايت كه ميشود
خوب ، تغذيه با كرده ، ماهر ، تحصيل هوشيار ، كار نيروي.وسايلآن
اين ، وجود با.است جامعه يك سرمايه بارورترين شايسته انگيزه و سلامتي
به و رقابت همكاري ، كار ، يكديگر با بلكه نيستند ، اتمها مانند مردم
پيوند يكديگر به را آنها كه است فرهنگ اين.ميكنند تعامل مختلفي طرق
كه است فرهنگ اين ترتيب ، همين به.ميسازد ممكن را فردي رشد و ميدهد
را گيتي ساير و زمين كره فيزيكي ، زندگي محيط و طبيعت با مردم ارتباط
و ابراز را خود روشهاي و حالات آنها طريق از ما و ميكند تعيين
.ميكنيم بيان حيواني و نباتي زندگي شكلهاي ساير به نسبت را عقايدمان
در انسان رشد جمله از توسعه ، شكلهاي كليه كه است مفهومي چنين در
خواهد بيمعنا حقيقت ، در.ميگردد تعيين فرهنگي عوامل راه از نهايت
منزله به توسعه و فرهنگ ميان دربارهارتباط ديدگاه اين از اگر بود
يا بخشي اقتصاد و توسعه زيرا آوريم ، ميان به صحبتي جداگانه مفهوم دو
پيشرفت براي وسيلهاي فرهنگ اين ، بنابر.هستند مردم فرهنگ از جنبهاي
موجوديت شكوفايي همانا كه است هدفتوسعه و غايت بلكه نيست ، مادي
.ميباشد كل يك منزله به و شكلها تمامي در انسان
دارد ادامه