چهارم ، شماره 1200 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 20 پنجشنبه 2
|
|
1900- قرن2000 گزارش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نوبل 1921 ادبي جايزه برنده فرانس ، آناتول
دسامبر 1921 10
فرانس آناتول
فرانس ، نويسنده آناتول استكهلم ، نوبلدر ادبي جوايز گزينش هيات
اعلام نوبل جايزه امسال برنده آثارش بهخاطرمجموعه را فرانسوي نامي
اما ميگيرد ، را ادبي معتبر جايزه اين حق به اگرچه فرانس آناتول.كرد
متعلق ادبي ديدگاههاي و نويسندگي سبك براي هم و سال و سن نظر از هم
و ميرود عقبتر نيز نوزدهم قرن ادبي تحولات از حتي و است گذشته نسل به
و فاخر شيوا ، نثر با را او بتوان شايد.دارد كلاسيكها در ريشه
معيارهاي با امروز تلاطم پر زندگي از كه فكورانهاي برداشتهاي
ياكلاسيك ادبي كهن ارزشهاي پاسدار يك دارد ، كلاسيك دوران خدشهناپذير
ميخواهد او انتخاب با نوبل جوايز گزينش هيات صورت اين در.ناميد نو
به بيتوجهي و چشمپوشي مفهوم به نوآوريها به ارجگزاري كه دهد نشان
.نيست بنيادها و ريشهها
كتابسروكار و قلم با عمري سالدارد ، اكنون 77 كه فرانس آناتول
ناشر يك با آغازجواني در و بود كتابفروش فرزنديك او.است داشته
اولين.يافت گرايش نثر به وسپس ميسرود شعر ابتدا.كارپرداخت به
آن از پس و فرانسويبود شاعر دووينيي دربارهآلفرد رسالهاي اثرش
سال در آنكه از پس.انتشارداد زرين باعنوانسرودههاي ديواني
تمدنهاي و ادبي پژوهشهاي به رسيد ، سنا مجلس كتابخانه رياست به 1880
.درآمد فرانسه فرهنگستان عضويت به سال 1896 در و شد علاقهمند باستاني
فرانسه آناتول آثار.مينوشت ادبي نقد نيز معتبر روزنامههاي در ضمنا
در را رمان شعرو تا ادبي تحقيقات و ازتاليفات كه است متنوع و متعدد
جنايتسيلوستر:است شده زيردستهبندي شرح به آنها معروفترينميگيرد بر
تائيس - (1889) بالتازار - (1882) من دوست كتاب - (1881) برنار
پنگوئنها جزيره - (1895) اپيكور باغ - (1894) سرخ لاله - (1890)
.(1912) تشنهاند خدايان - (1908) ژاندارك زندگي - (1908)
وابسته اما مستقل ، :ايرلند
دسامبر 1921 6
ايرلند براي حلي راه سرانجام تنش ، غالباپر و طولاني مذاكرات از پس
.دهد پايان منطقه در درگيري و بحران به ميرسد نظر به كه آمد دست به
ايرلند شد قرار است شده مورد اين در لندن كنفرانس در كه توافقي طبق
جمهوري يك بهعنوان جنوبي بخش و شود تقسيم شمالي و جنوبي بخش دو به
اين.شود شناسايي بريتانيا المنافع مشترك كشورهاي چارچوب در مستقل
ناميده ودومينيون دارد سابقه بريتانيا امپراتوري در خاص موقعيت
موقعيتي چنين از جنوبي آفريقاي و نو زلاند استراليا ، كانادا ، .ميشود
.برخوردارند
اجرائيه و مقننه قدرت وحكومت ، پارلمان جنوبي ، ايرلند مستقل كشور در
كشور اين.بود خواهد دولتدوبلين مركز و داشت اختيارخواهند در را
نيروي حال عين در و داشت ، خواهد را خود مسلح نيروهاي و ارتش جديد
ايرلند شمالي بخش گرفت خواهد عهده به را آن از دفاع بريتانيا دريايي
وابسته انگلستان به گذشته همچون هستند ، پروتستان آن اهالي اكثريت كه
.ماند خواهد
دريا و زمين آسمان ، در توفان
نوامبر 1921 7
در بويژه كوبيد ، درهم را شديد ، بلژيك بسيار و بيسابقه توفان يك
بندرگاهها درآورد بار به سنگين خسارات و فلاندر منطقه و دريا سواحل
واژگون را كشتيها و قايقها كه داشتند شدتي چنان دريا سهمگين امواج
اين در.ريختند دريا به را آنها بارهاي و لوازم و اثاثه و كردند
بارش.شدند غرق نيز مسافران و ملوانان از عدهاي طبيعت فاجعهبار معركه
و تلفات باعث نيز ساحل از دور مناطق در سخت بادهاي وزش و تگرگ
و افتادند مردم سر روي و شكستند قطور درختهاي.شد سنگين خسارات
.ديدند آسيب خانهها و ساختمانها
نشد حل امامعما شد ، اعدام به محكوم متهم
دسامبر 1921 اول
لاندرو هانري محاكمه
برگيهانري هزار قطور 6 بهپرونده رسيدگي مامور جنايي دادگاه
بهكار بود ، برپا ورساي كاخدادگستري تالار در هفته سه كه لاندرو
قتل به را زن ده از بيش كه بود متهم ميانسال مرد اين.داد پايان خود
اثري گونه هر آشپزخانهاش ، اجاق در آنها جسد سوزاندن از پس و رسانده
عيني مدارك اگرچه دادگاه اين وجود با.است كرده محو را جنايت از
و شواهد استناد به اما نداشت ، اختيار در جنايات و اثبات براي
به و است جنايتكار او كه شد معلوم قضايي ، ماموران و پليس تحقيقات
.شد محكوم مرگ
لاندرواز كههانري بود اين نشانميداد تحقيقات كه آنگونه ماجرا
شهرك يك از گوشهاي در مشكوكي و زندگيمنزوي بينالمللي جنگ اوايل
مختلف موارد در بار حدود 20 در وچون داشت نامگامبه به افتاده دور
نظر تحت با و كرد پيدا سوءظن او به پليس شد ، ظاهر ساختگي اسامي با
به قطار با سفري يكبار مدت چند هر او كه برد پي رفتوآمدهايش گرفتن
حالي در ميخرد ، قطار گيشه از بليت يك رفتن هنگام اما ميكند ، پاريس
گهگاه جنگ سالهاي در ضمنا.ميخريد بليت دو بازگشت هنگام كه
جنگي حوادث از ناشي كه ميرسيد پليس به زنان شدن ناپديد از گزارشهايي
جنگ پايان از پس اما نميگرفت ، قرار پيگرد مورد جدي و ميشد پنداشته
كارآگاهان از تيمي و يافت ادامه بانوان شدن مفقودالاثر ماجراي هم باز
و طولاني بررسيهاي از پس آنها.پرداختند معما حل براي تجسس به زبده
بهدست را قضيه سرنخ سرانجام بسيار ، گزارشهاي و پروندهها كردن زيرورو
درج طريق از يكبار ماه چند هر لاندرو كههانري شد معلوم.آوردند
داراي كه را بيوهاي يا مجرد بانوي روزنامهها از يكي در ازدواج آگهي
و ميانداخت دام به نداشت چنداني معاشران و اقوام اما بود اندوختهاي
ميبرد ، درگامبه دنجش خانه به خود همراه بيسروصدا زناشويي از پس
را جسدش و ميكشت را او و ميكرد خارج چنگش از حيله هر به را پولهايش
يك درج با را شيطاني برنامه اين دوباره ماه چند از بعد و ميسوزاند
.ميگرفت سر از تازه قرباني يك مورد در ديگر آگهي
تقريبامضمون كه روزنامه در آگهيهايازدواج رديابي با كارآگاهان
گيشه نفرياز دو بليتهاي خريد با تطبيقآنها و داشتند مشابهي
زمان مسالهبا دو اين ارتباط و توسطلاندرو پاريس راهآهن
دادگاه قضات براي ترديد جاي جنايتها اثبات در بانوان ، شدن مفقودالاثر
را اعدامش حكم كه لحظه آخرين تا لاندرو اماهانري نگذاشت ، باقي
را كسي اگر.بيگناهم من:گفت هميشگي خونسردي با هم باز شنيد ،
!كجاست؟ جسدش پس كشتهام ،
ميسوزاند را قرباني جسد جنايت از پس قاتل كه داشت عقيده پليس البته
صاحبنظران از جمعي اما است ، ميكرده نابود او از را نشانهاي هرگونه و
همه راز و رمز پر ماجراي اين در كه معتقدند قضايي و جنائي مسايل
اگرلاندرو اينكه جمله از است ، نشده روشن افتاده اتفاق واقعا آنچه
جنايات آثار و آنها جسد كشته ، را نفر چند است ، جنايتكار بهراستي
تصاحب قتلها اين انگيزه اساسا و برده ميان از چگونه را متعدد
است؟ بوده مبتلا جنون نوعي به وي يا بوده بانوان دارايي
فرانسه جنايي محاكمات جنجاليترين از يكي درباره پرسشها اين ظاهرا
.است شده روبهرو سكوت با بيستم ، قرن در
سال 1921 نوبل جوايز برندگان
و عمومي نسبيت فرضيه خاطر به - (آلمان)اينشتين آلبرت:فيزيك .
.نور ماهيت در كشفياتش
درراديو ارزنده پژوهشهاي خاطر به- (انگلستان) سادي.ف:شيمي .
.اكتيويته
.است انتخابنشده:فيزيولوژي و پزشكي .
در بشردوستانه فعاليتهاي براي - (سوئد)برانتينگ.هـ.ك:صلح .
.جهاني سطح