چهارم ، شماره 1201 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 22 شنبه 4
|
|
!قلعهسنگباران نوعي به يا كاميون فردا تا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نخالههاي حامل كمپرسيهاي و كاميونها آمد و رفت زمان كه شبها
ريز دانههاي ميشود ، آغاز تهران شرق سوي به صدر بزرگراه در ساختماني ،
و ميگيرد فرا را بزرگراه اين سرتاسر شن و خاك همراه به سنگ درشت و
.ميشود خطرآفرين سواري ، خودروهاي بهويژه خودروها رانندگان براي
درجايگاه شن و سنگ و خاك ازظرفيت بيشتر كه كاميونها رانندگان
بدونداشتن و زياد سرعت با انباشتهاند سنگين نقليه وسايل اين بار
واقع ودر ميكنند رها راه مسير در را محمولهخود از بخشي ايمني چادر
پوشش نبود و شديدكاميون تكانهاي اثر بر چهنخواهند و بخواهند چه آنها
را زمينه و ميگيرد رافرا بزرگراه سطح خاك ، و سنگ فرشياز حفاظتي ،
.ميكند فراهم خونين و شديد رانندگي وقوعحوادث براي
است عازمشهركاميد كه سواري يكخودرو راننده محمودبيگي پرويز
استفاده بر مبني لازم بارهاتذكرات و تاكنون:ماميگويد گزارشگر به
توري يا و چادر از ساختماني يامصالح و نخالهها حامل كاميونهاي
سهلانگاري دليل به اما است ، شده منعكس جمعي ارتباط وسايل در حفاظتي
پيمانكاران و آنها صاحبان همه از قبل و رانندگان قبيل اين مسئولان ،
ازرعايت مردم ، حقوق به بياعتنا ساختوساز ، طرحهاي در قرارداد طرف
در شب طول در خودرورا صدها رفتوآمد و خودداريميكنند ايمني موارد
دستگاههاي چرا ، براستي.مياندازند خطر به صدر بزرگراهشهيد مسير
ايمني پوشش از استفاده ملزمبه و موظف را كاميونها مسئولاين
ديگر شايد و بزرگراه اين در خودروها آمد و رفت امنيت و نميكنند
!ميافتد؟ خطر به آساني اين به شب هنگام به بزرگراهها
فوريتجابجايي ما ، گزارشگر با درگفتوگو كاميونها ، از يكي راننده
ميداند گرفتنمقررات ناديده و شتاب اين راعامل ساختماني نخالههاي
مصالح ، يا و ساختماني نخالههاي روي بر چادر دادن قرار:ميگويد و
!نميكند صرف مربوطه پيمانكار و رانندهها ما براي اين و است وقتگير
وآمد امنيترفت ميشود ، گرفته ميانناديده اين در كه آنچه ظاهرا و
دارند ، توقع مردم.بزرگراههاست در آن سرنشينان جان حفظ و خودروها
حفظ منظور به متخلف كاميونهاي بازداشتن براي لازم قانوني اهرمهاي
.شود گرفته بهكار شهروندان جان و سلامتي