چهارم ، شماره 1201 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 22 شنبه 4
|
|
همشهري به لاريجاني جواد محمد پاسخ
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در اسلامي ، شوراي مجلس محترم نماينده لاريجاني محمدجواد آقاي سوي از
به پاسخي پنجشنبه بعدازظهر گذشته‌همشهري چهارشنبه سرمقاله به پاسخ
:مي‌گذرد نظرتان از كه شده ارسال روزنامه
ازافراد يكي معالجه به كمك انگلستان‌براي به حقير اخير سفر -1
از.شده‌اند سختي‌مبتلا كسالت به متاسفانه بوده‌كه اينجانب خانواده
و روزنامه در عزيزمن همكاران كه مي‌خواهم خداي‌منان درگاه
.باشند تندرست و سالم همواره خانواده‌هاي‌آنان
وظيفه‌خود بلكه و حق ايران جمهوري‌اسلامي شهروند يك عنوان به -2
نامزد جهت دراين و باشم فعال جمهوري انتخابات‌رياست در كه مي‌دانم
گذاشته‌اند درمعرض را خود كه بزرگواراني ازميان را نظر مورد
بدين عزيز ملت براي معرفي.نمايم اقدام آنان معرفي راه در و برگزينم
شايد و بوده درست من انتخاب كه كنم قانع را آنان كه است خاطر
در نظر مورد نامزد اگر كه است خاطر بدين دنيا براي معرفي و بپذيرند
.باشد آشنايي چهره جهان براي شد پيروز انتخابات
رفسنجاني ، آقاي‌هاشمي جناب جمهوري نامزدي‌رياست دوره دو هر در -3
تبليغ براي داخل در دههاسخنراني:كرده‌ام مشابهي حقيرفعاليتهاي
دنيا رسانه‌هاي با گفتگو در فرصتهايي‌كه در و نموده‌ام آن‌بزرگوار
معرفي دنيا به را ايشان افكار كرده‌ام تلاش ممكن حد تا مي‌آمد بدست
.كنم
كه‌همه دارد ضرورت ما نوپاي نظام‌مدني سلامت براي هستم معتقد -4
كنند دارد ، انتقاد كاستي مي‌كنند فكر جهاتي‌كه و وضعيت از بتوانند
ما كشور در بدانند كه است مهم بسيار هم ما خارجي‌نظام وجهه براي و
.دارد وجود تسامح انتقادازوضعيت‌ومسئولين به نسبت
انتخاب با روزنامه در برادراني اگر داشت نخواهم تعجبي من البته -5
.كنند انتقاد ازآن و باشند نداشته موافقت كارمن نحوه با يا من
بر را خود شعار ابتدا از كه روزنامه‌اي كه است اين از من شگفتي
و رود در كوره از چنين اين است گذاشته كثرت‌گرائي و تسامح از طرفداري
و سخيف عبارات كينه‌توزانه برادرانه ، و سازنده و اصولي نقد جاي به
قرار......كه مي‌افتم مردي داستان ياد به.برد به‌كار زشت اتهامات
تو عفت حفظ بخاطر باش ، ساكت:مي‌گفت برمي‌آورد ، فغان چون و بود داده
!مي‌كنم را شنيع كار اين
تازه انتخابات كه‌ماراتان بود شده اشاره‌اي سرمقاله انتهاي در -6
خود جاي نفس:مي‌گويم.نشود بريده نفسها كه بود بايد مواظب و شده شروع
!نبريد ترمز فعلا دارد ،
.شد حذف و بود عمومي عفت منافي آن درج كه زشتي عبارت
سازنده و اصولي لاريجاني‌ازنقد آقاي برادرمان منظور نمي‌دانيمo.
از را خود انتقاد ديگر يكبار اطلاع‌ايشان براي چيست؟ وبرادرانه
پرسش دو قالب در انگليسي خبرنگاران با مصاحبه در ايشان اظهارات
:مي‌كنيم مطرح
شاخص چهره‌هاي از جنابعالي كه اخيرجناحي سالهاي طي كه حالي در -1
زمينه‌هاي در دولت سياستهاي منتقد انحاءگوناگون به هستيد ، آن
كه مدعي‌مي‌شويد چگونه بوده‌است ، ..پولي‌و خصوصي‌سازي ، سياستهاي
به كافي اهتمام موردانتقاد ، شما همان‌زمينه‌هاي‌بزعم در كنوني دولت
اجراخواهد بهتر را سياستها شمااين جناح ونامزد است خرج‌نداده
كرد؟
چرا زمينه‌پشيمانيد ، اين در خود ازعملكرد كه بپذيريم اگر حتي -2
آياانگليسي‌هااز.مطرح‌نمي‌كنيد داخل در را تغييرديدگاه اين
مردم‌شريف‌ومسلمان‌ايران‌براي‌جناح‌شمامحرم‌ترند؟
همه‌زمينه‌ها در تقريبا كه آقاي‌لاريجاني جناب براي اينكه آخر كلام
خود براي نيز را همه‌عرصه‌ها در ورسالت‌آموزگاري مي‌نمايند اظهارنظر
جاي به خودي ، مطبوعات پاسخ‌به‌مطالب در نيست قائل‌اند ، زيبنده
درروزنامه‌هاي كه انتقادهايي به وپاسخ‌دادن نقد محتواي به پرداختن
مثل‌اسرائيل ، نوشتن‌عباراتي و گفتن به تنها شده‌است ، مطرح داخلي
...مردي‌مي‌افتم داستان گذاشته‌است ، بياد كار سر را دوستان‌مطبوعاتي
با برخورد در بالاخره همچون عبارتي.نمايند نبريد ، اكتفا وترمز
گفت سخن آنان ذائقه ومطابق كرد رعايت را ملاحظاتي غربي‌هابايد
شگفتي لكن است ، ايشان مشربسياسي جزو است‌كه تسامح با مطابق طبيعتا
اخلاق و مراعي‌آداب ايشان كه كه‌برخلاف‌گذشته ، است اين در
از فارغ رويه از خود ايراني مخاطبان به پاسخ در بار اين بوده‌اند ، چرا
!جسته‌اند؟ بهره نزاكت
