چهارم ، شماره 1203 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 24 دوشنبه 6
|
|
قدرت تمركزگرايي و بوروكراسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش ) مدرن دولت
كاركرد و وظايف در كه عمدهاي تغييرات به مقاله ، نخست بخش در:اشاره
ماركسيستها ، نظريه اينباره در.شد اشاره است ، آمده پديد مدرن دولت
مقاله ، ادامهاين در.گرفت قرار نقد و بررسي مورد وپولانزاس دوركيم
مطالعه مورد وبر ماكس و همچوناوفه حوزه اين نظريهپردازان ديگر آراء
اجتماعي نهادهاي و نيروها ديگر با رابطهدولت و ميگيرد قرار
مقالات سرويس.ميشود بررسي خصوصابوروكراسي
.گيرد صورت ماليات يعني غيرمستقيم درآمد اخذ با بايستي دولت خدمات
طبقه يا تجاري رهبران -دارند تسلط اقتصادي زندگي بر كه آنهايي اما
درآمد كسب براي كه دولت تلاش برابر در ايستادگي به اقدام -سرمايهدار
فعاليتميكند ، جامعه خدمات به بخشيدن بهبود مسير در نيازش مورد
وحفظ ايجاد جمله از) خدمات اين از كهبرخي است اين آن دليل.ميكنند
بود شده تقاضا حاكم طبقه سوي بيشتراز كه (مناسب نقل و حمل سيستم
مورد جامعه پايينتر توسططبقات ابتدا در (رفاهي خدمات ايجاد ازجمله)
ميان پايدار ، اوفه ، تنش گفته به كه آن نتيجه.است قرارگرفته استفاده
مينامد ، روابطاجتماعي در شدگي شيء از ورهايي اوشيءشدگي كه آنچه
رهايي.فروختهشود يا خريده ميتواند كه است هرمحصولي كالا.دارد وجود
به بازار ، از اجتماعي دورشدنروابط معني به شيشدگي از
كارگري احزاب.است ازاقتصاد ، غير معياري با آن كردن واسطهسازماندهي
كه هستند سياستهايي ياتعقيب ايجاد به مايل كل در ياسوسياليستي
بهداشت يا آموزشي افزايشفرصتهاي.دهند گسترش را روابطغيركالايي
ملاحظه احزاب.بود افرادخواهد به كردن توجه بر مبني رايگاننشانههايي
فلذا ميآورند ، دست متوسطبه يا پايينتر طبقات از را بيشترينحمايت كار
.آنهستند احياي حتي يا روابطكالايي صدد در
هدفشان كه ميباشد حكومتي سياستهاي مدنظر موردي چنين مثال ، عنوان به
قلمرو كه برنامههايي يا وام و قرض طريق از آموزشي هزينههاي پرداخت
مسير يك در اوفه ديدگاه نوعميباشد ميشوند كشيده خصوصي پزشكي به آن
.ميكند ارتباطپيدا رفاهي ماهيتدولت و شهروند حقوق مهم بحث به كلي
تمايل شده پديدهكامل پيراموناين بحث به صنعتي جامعه نظريهپردازان
به صنعتي دمكراسي ليبرال استوار نظم چارچوبدرآوردن به براي كه دارند
در خشونتطبقاتي كه دارند را نظر اين عده اين همچنين ;رفتهاست كار
.دارد حل راه موثري طور كرده ، به تحليل ماكس كه چه آن به نزديك شكلي
گرفتار طبقاتي خشونت در مزمني بهشكل بيشتر آنها من نظر به اما
رفاهي لذادولت ;باشند داشته را آن تخريب كهبناي اين تا شدهاند
فعلي ، زمان محافظهكارانه ، مانند وضعيت در.است شكننده نسبتا يكمحصول
در زيرا ;بود پيش دهه دو يا يك چهكه آن تا است راحتتر وضع اين ديدن
احياي زمينه در شده حمايت تلاشي كنوني حكومتهايمحافظهكار برخي
.است شده آغاز رفاهي خدمات حوزههاي كالاييكردن
تحليل به بنيادين طور به ماركسيست متفكران بوروكراسياگر و دولت
دو اما كردهاند ، كمك شد ، اشاره بالا در كه جنبههايي در مدرن دولت
يكي.داشتهاند آن به كمتري توجه كه دارد وجود آنها مباحث در زمينه
پيوند ديگري و اداري قدرت با كلي طور به و بوروكراسي با دولت پيوند
ما.است زور و نظامي قدرت با ملت -دولت و ملت ، با دولت
برايپوشش راهنما يك صنعتي جامعه نظريه باشيم داشته نميتوانيمانتظار
با گسترده بهگونهاي كه دليل اين به نمايد ، فراهم هم مسائل اين
وجود اين با.است شده درگير ريشهميگيرد ماركسيسم از كه تفكري سنتهاي
يك كسي چه ايدههاي كه ، دارد وجود اجتماعي درتئوري عمده مسئله يك
از وبر ، پيش ماكس:ميكند عرضه مسائلي چنين به شدن نزديك منبعبراي
برايبوركراسي عنوانمعادلي به معمولا اصطلاحبوروكراسي وبر ، ماكس
.ميكند اشاره دولت كاركردهاي چيزيبه چنين ميشد ، استفاده دولت
كرده پيدا ربط دولت با ويژه به بوركراسي پيراموندوام وبر نوشتههاي
اين جمله ميدهد ، از گسترش را اصطلاح اين توجهي قابل شكل به او اما;است
پيشرفت وبر ، گفته بهتعميمداد گستردهاي سازمان نوع هر به را آن كه
دو اين بين حلقه.دارد نزديكي پيوند گسترشسرمايهداري با بوروكراسي
مشخص ازجنبههاي مينامد هنجارهايعقلانيت وبر ، كه است آنچيزي در
:است آن عادي روال ويژگي گفتهوبر ، به سرمايهداري ، اقتصادي تشكيلات
نيروي و خام مواد ورود فرآيند طي وهزينه ، محاسبهسود به منوط توليد
باپذيرش فقط ميتواند عادي روال اين.ميشود كالاها ، وخروج كارگر
دقيق محاسبه وامكان عمل طرز كه چون باشد شده ايجاد غيرشخصي قوانين
تشكيلات ريشههاي كه نبود وبراتفاقي براي.ميكند مشخص را اقتصادي
اين ;است شده همزمان مضاعف باابداعدفترداري اروپا در سرمايهداري
ضروري روزمره اقتصادي فعاليت براي اقتصادي محاسبه ابزارهايواقعي
هدايت را سرمايهداري تشكيلات است ممكن قانوني -عقلي هنجارهاي.بود
سازمان چارچوب از وسيعي تقاضاي كل ، در آنها وبر ، گفته به اما كند ،
حقوق رسمي ، دستگاه يك قالب در هنجارها دولت ، در.دارند بوروكراتيك
براي رسمي قواعد شكل به سازمانها ديگر در ;شدهاند خلاصه -شده تدوين
با شده بوروكراتيزه سازمان.درآمدهاند گوناگون ويژههاي كار عمل طرز
در مسئله اين از وبر مشهور توصيف.است شده مشخص ويژه صفات سري يك
مفهومي -است آرماني يكنمونه عنوان به جامعه و عمدهاش ، اقتصاد اثر
.است داده آن به پايهاي نقش يك اجتماعي علوم به رهيافتش در او كه
كه ميباشد واقعيت معين جنبههاي از جانبه يك آرماني ، اغراق نمونه
بنابراين.باشد شده مقايسه واقعيت آن با ترتيب اين به است ممكن
را صفات يكسري بوروكراسي ، پيرامون وبر ايدهآلي نمونه صورتبندي
كاملا شكل در بايد حال عين در كه ;است تحقق قابل ندرت به كه ميطلبد
به كنيد نگاه) باشند شده پيدا فعالي سازمان هر در يافتهاي توسعه
اين.(كاليفرنيا ، 1987 دانشگاه باركلي ، جامعه ، و اقتصاد وبر ، ماكس
آن در كه شده تشكيل اقتدار مراتب سلسله هرم يك از ايدهآلي نمونه
براياستخدام رسمي شرايط ازجمله بودن وقت تمام و بگيري حقوق
و سرمايهداري بين ارتباط پيرامون وبر بحث در جنبه دو.است كارمندان
اين يكيهستند توجه شايسته اينجا در كه دارد وجود بوروكراسي
قرار بررسي جامعمورد بنياد يك بر را سرمايهداري تشكيلات تركيب كه
اوليه رشد بر ماركس كه آنچه بيشتراز فزايندهاي نحو به وبر.ميدهد
برايگسترش شرط يك عنوان به شده بوروكراتيزه يكدولت سازمانهاي
نظام و حقوقي نظام يك شكلگيري.ميكند تاكيد داشت ، نظر در سرمايهداري
سرمايهداري توليد ، توسعه براي اساسي پايه توسطدولت ، شده تضمين پولي
به مربوط جا ، دراين وبر ، بحث ويژگي مهمترين.بود وسيع گستره دريك
با جامعه ، از كلي نمونه يك عنوان به سرمايهداري ، سازمان رابطه
مبارزه رابه ماركسيستها وبر كه است جا اين.است بوروكراسي پيشرفت
مطلوبتر نظمي ميتواند جامعهسوسياليستي يك ميگويد كه را تزي و ميطلبد
كه ميكند استدلال وبر.فراميخواند چالش به كند ايجاد دموكراتيك نظم از
.ميگيرند قرار يكديگر با متناقض رابطه يك در دموكراسي و بوروكراسي
يك دستان در قدرت تمركزگرايي افزايش موجب بوروكراسي ماهيتش ، خاطر به
سلب به ماركسهستند سازمان راس در كه آنهايي يعني:ميشود اقليت
كنترل طريق از سرمايهداري ، جامعه يك در مردم تودههاي از مالكيت
و استثمارگرانهشان طبقاتي تسلط منبع عنوان به هم توليديشان ابزارهاي
جريان همه اما.ميكند توجه بورژوازي ، دموكراسي محدودكننده همويژگي
كرده ظهور طبقه ، خصوصي مالكيت باالغاي سوسياليسم كه بود اين به منوط
دست به خود را توليد ابزارهاي كارگرانكنترل سوسياليسم در.باشد
جايگزين شده دموكراتيزه صنعت از ناشي واقعي آزاديهاي و ميگرفتند
محكوميت معرض در را مفهوم اين وبر ، تحليل.ميشد آزادكار دستمزد
به منحصر توليديشان ابزارهاي كنترل از كارگران يد خلع.ميدهد قرار
نظام از رفتن فراتر با مسئله اين و نيست ، سرمايهداري شركت
بر كنترل دادن دست از وبر ، گفته بنابه.شد نخواهد محو سرمايهداري
اكثريت كه حالي در -تكراري عملكردهاي به كار وكاهش كار ، روندهاي
سطحي در شدن بوروكراتيزه مشخصه -هستند ماشين يك در تنهادندانههايي
بر و نيستند خودشان سرمايهداري ، نظام در صنعتي كارگران.است كلي
:نيست صنعت مختص اين اما.ندارند رسمي كنترل خود توليدي ابزارهاي
جمله از بوروكراتيك سازمانهاي پايينتر مراحل در حقيقت همين
خود در مشاركت مورد در و -دارد وجود دانشگاهها يا بزرگ بيمارستانهاي
در ريشه دموكراسي آرمانهاي ميكند ، تاكيد وبر.است صادق نيز حكومت
ميتوانستند شهروندان و بود محدود جمعيت كه جايي دارد ، كوچكتر جوامع
گستردهتر جوامع در.بپردازند سياسي قدرت اعمال به طبيعي طور به
تعميم فرد هر به فضيلت لحاظ از شهروندي حقوق كه حالي عين در معاصر ،
مدرن نظام.نميباشد شدن پياده قابل دموكراسي از نوع اين است ، يافته
فرض قبل از جامعه در را شدن بوروكراتيزه از بالايي درجه دموكراتيك
با نظامعقلاني بايستي مردمي ، انتخابات به دادن سازمان براي.ميكند
شده ايجاد مراقبت ، حال در شده بوروكراتيزه روشهاي با شده همراه ثبات
.است شده نهادينه و همآهنگ صحيح ، شكلي به انتخابات دهد نشان كه باشد
هستند ، شده بوروكراتيزه به متمايل قويا تودهاي سياسي احزاب علاوه به
اختصاص آنها به فرضي شكلي به دموكراتيك يا باز اهداف وجود اين با
آن در كه است حزب ماشيني يكيسياستهاي جديد ، عصر مبدا.است يافته
محدود صريحا سياسي تصميمگيريهاي كوران در عادي شهروند مشاركت ميزان
تئوري اوقات گاهي كه است چيزي آن بنيانگذاران از يكي وبر.است شده
از معيني ميزان مدرن ، دموكراسيميشود ناميده دموكراتيك نخبهگرايي
;ميدهد اجازه حاكم نخبگان روي بر راي ، حق طريق از افراد به را نفوذ
كنترل مردم كه حالي در مشاركتي اشكالدموكراسي مجدد احياء اما
موضوعيت نميتواند جا اين باشند ، داشته خود سرنوشت بر گستردهتري
مدرن ، سياستهاي و وبر ماكس بتهام ، ديويد به كنيد نگاه) باشد داشته
او براي.بود خواهد چيزها بدترين جمله از وبر نظريه در سوسياليسم
حيات در متمركز جهتگيري:شد خواهد مطرح بوروكراسي حوزه گسترش تنها
حتي است ، شده بوروكراتيزه حد از بيش دولت گسترش مستلزم اقتصادي
ارزيابي مجموع در.است سرمايهداري جوامع مشخصه كه چه آن از بيشتر
كه كرده باور او اما.است دموكراسي ، بدبينانه و كاپيتاليسم از وبر
بهوسيله كه ميگشايد را معيني دريچههاي لااقل ليبرالدموكراسي
شكل است ممكن نخبهگراييدموكراتيك.است نشده مسدود بوروكراسي
از بهتر حزبي چند نظام يك متن در اما باشد ، مشاركتسياسي شده محدود
پيدا گرايش انحصار سوي به كاپيتاليسم اگرچه جهت هر به.است هيچ
چارچوب در را رقابت قابل وضعيت يك كافي اندازه به ولي ميكند ،
توليد كه جايي در وضعيت اين كه ميگذارد باقي انتخاب مجاز آزاديهاي
.رسيد خواهد پايان به است ، گرفته قرار مركزي كنترل تحت