چهارم ، شماره 1203 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 24 دوشنبه 6
|
|
تبادل و ژاژخايي سالم شهروند سالم ، شهر
تجربهها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
چشم پيش در را دردناك رويآمدي خود دستنوشتههاي در بنيامين والتر.
گرفته ما از بود ما با كه چيزي اطمينانبخشترين:ميگشايد جهانيان
تاراج به را تجربهها آنچه اما...تجربهها مبادله توانايي:است شده
دارد پيامبرگوش دانيال بهتعبير كه است انساني سردرگريباني ميدهد ،
.نميبيند و دارد چشم و نميشنود و
را خود گلايههاي درخوردرنگ دقتي با زمانه فرهيختگان از خوانندهاي
در سالم ستونشهر با تلويزيون پنج شبكه تلفني برنامهمسابقه از
تجربه ، اين اميدواريم و ميآوريم پي در آنرا از بخشي كه گذاشته ميان
در و نشود كرده اشاره آن به بنيامين والتر كه فاجعهاي آن دچار
.شود گرفته كار به فرهنگي گسترههاي
آنان از يكي آنبهويژه مجريان اجراي شيوه از و مسابقه اين ديدن از
ميدارد ، عرضه هنري كالايي بهعنوان وبيهودهگوييرا كهتندگويي
برداحتمالي براي كه را طلبم زياده ونفس لعنتفرستادم برخود
سرزنش باد به كرد ، برايمصادر محكوميتناشنيدنيها حكم جايزه ،
.گرفتم
:شد پرسيده شركتكننده از
محترم مجري اين است؟و سلطنتي كاخ بزرگترين صاحب جهان شهر كدام
:گفت و كرد پيشدستي
:شد پرسيده شركتكننده از وقتي وآبپز قورباغه رودخانه كنار-
مجري آن بازهم ، كياست؟ درميآيند صدا به كه براي زنگها كتاب نويسنده
.عمهام:فرمود و كرد پيشگويي
نوعي همينگوي ، وارنست نامپكن ذكر بهجاي شده ياد پاسخهاي آيا
مانندشيم عبارتي تكرار آيا نيست؟ نويسنده اين و شهر آن به اهانت
نيست؟ نوعيبيهودهگويي حضار ، زدن دست براي شپلهبالا شو بل
و راديويي ومتعدد گوناگون شبكههاي داشتن شهر ، ملاكسلامت تنها
گفتار سلامت هم ، شهروندش كه سالماست وقتي شهر.نيست تلويزيوني
در راديو از تقليد به شهر كودكان كه است سالم وقتي شهر.باشد داشته
.بپرس از 118 برو نداري ، باور اگه:نگويند خود بزرگترهاي پاسخ