چهارم ، شماره 1204 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 25 سه‌شنبه 7
|
|
صدا يك شنيدن مثل
هفت‌ثمر گالري در عكس نمايشگاه برپايي از گزارشي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
عناوين‌من مجموعه‌با سه شامل توكلي عكس‌شهريار آثار از نمايشگاهي
من نبيني مرا تو گريستي ، اگر محدود روشنايي توبراين زدم كبريت
گالري پيش‌در چندي از نيست من تمام‌حافظه اينها وتازه هم‌نمي‌بينم
.شد برگزار هفت‌ثمر
به هنرمشغول دانشگاه عكاسي رشته ودر متولد 1348 توكلي شهريار
.اوست انفرادي سومين‌نمايشگاه اخير ، نمايشگاه.است شده تحصيل
مي‌ورزيدم عشق سينما به شدم ، آشنا باهنر سينما طريق از من:مي‌گويد وي
مطالعه زمينه اين در كنم ، تحصيل سينما رشته در كه بود اين نيتم و
.مي‌نوشتم نيز نقد و فيلمنامه گاهي و مي‌كردم بسياري
تكميل را ظرفيتش سينما كردم شركت دركنكور من كه سالي آن در اما
آنهايي.عكاسي و تئاتر رشته ماند ، باقي برايمان راه دو و كرد اعلام
آنهايي و آوردند روي تئاتر رشته به بودند علاقه‌مند بازيگري كار به كه
من ترتيب اين به.شدند عكاسي جذب بودند علاقه‌مند آن بصري بخش به كه
نكرده عكاسي هم فريم يك حتي آن از پيش و كردم انتخاب را رشته اين
.بودم
به جهت‌دهي در ميزان چه تا كه‌دانشگاه سئوال اين به پاسخ در وي
آنجا مي‌كند ، فراهم محيطرا فقط دانشگاه:بوده‌مي‌گويد موثر او كار
شكلي هر به آن در مانميكند هدايت اما است مناسب بستر فقطيك
واقع موثر كارمان در كه بودند استاداني البته.بيائيم بالا مي‌توانيم
ما به جهان بزرگ عكاسان كار ديدن و كتابخانه همه از بيشتر اما شدند ،
شكل ما نگاه كه بود آثار اين ديدن خلال در واقع در.آموخت چيز
.گرفت
وا تامل رابه چشم كه مي‌شود ديده وسادگي خلوص توكلي كارهاي در
با مجموعه‌ها حكمفرماست ، برتمام كارها برتمام سكوتي.مي‌دارد
و نكرده جذبش بصري فضاي كه‌تنها ذهني بي‌آلايشي موضوعات‌متفاوتشان ،
است شده گذاشته شي‌ء هر در جاري زندگي به كه احترامي با همراه سكوت
.مي‌شود ديده كارها تمام در
در همانطوركه اما طبيعتم عكاس مي‌كنندمن تصور همه:مي‌گويد وي
نوع چه كه اين‌سئوال به نيست ، طبيعت مي‌بينيم‌اينها نمايشگاه اين
دارم ، مجموعه سه من.بدهم پاسخ درستي به هستم‌نمي‌توانم عكاسي
من برخورد نوع.بزرگ پدر فوت ومراسم مجموعه‌هاي‌چراغ ، جاده
photography"نام به شده معنا مقوله‌اي‌است انگليسي زبان به عكاسي به
.ندارد معادلي ايران در اما است ، مشخص تكليفش و "Fine art
وي.است به‌موضوع مخصوص توجه مي‌خورد ، چشم به كه چيزي توكلي آثار در
را خودم من تا است موضوعات‌دليلي مي‌كردم فكر درابتدا:مي‌گويد
خودم هم همزمان طور به كه رسيده‌ام اين‌نتيجه به حالا اما كنم ، بيان
در موجود جوهره.نيستند تفكيك قابل هم از دو اين.موضوع هم هستم ،
شنيدن مثل من عكاسي.هستند اهميت داراي اندازه همان به شي‌ء و موضوع
توست شنوايي حوزه داخل كه صدايي كوچكترين نشسته‌اي ساكت تو صداست ، يك
به را تو موضوع يك هستي ، رفتن راه حال درميكند تحريك را تو گوش
موضوع اين دروني روابط به كه هستي مجبور تو مي‌خواند ، فرا خودش سمت
بيرون را موضوع داخل زندگي كه است آن من تلاش تمام.بگذاري احترام
ثانوي درجه در من براي بصري روابط كه است جهت همين به شايد بكشم ،
.نمي‌كند ارضاء مرا تصوير زيبايي تنها واقع دردارد قرار
تحت كه مجموعه‌اي‌برمي‌خوريم به اين‌نمايشگاه مجموعه‌هاي ميان از
عكسها تمام.است شده گذاشته به‌نمايش پدربزرگ فوت عنوان‌مراسم
چشم يك پشت از تصاوير اين كه مي‌رسد نظر به چنين است ، شده گرفته فلو
.مي‌شود ديده اشكبار
در ويدادهاست قرار خود كار راموضوع متفاوت مجموعه سه توكلي
:مي‌گويد مي‌كرده كار موضوع‌را سه اين چگونه كه اين‌سئوال به جواب
من نظر از مي‌كردم ، كار همزمان و هم موازات به را موضوع هرسه
موضوعات و ديد نوع بين وابستگي نوعي و نيستند جدا هم از هيچكدام
.دارد وجود آنها
كه‌تقريباهشتاد زماني من:مجموعه‌چراغ‌مي‌گويد مورد در وي
يوسف پيراهن فيلم‌بوي ديدن به بودم كرده عكاسي را مجموعه اين درصد
مسئله اين و داشتم آن با شديدي نزديكي احساس فيلم طول تمام در رفتم ،
كه شدم موضوع اين متوجه كار ادامه از پس بود ، كرده مشغول مرا ذهن
اين مانند چون بود چراغم مجموعه مي‌كرد نزديك فيلم اين به مرا آنچه
به را مجموعه‌ام اين اساس برهمين.است شده گرفته شب در تماما فيلم
.كردم تقديم يوسف پيراهن فيلم‌بوي سازندگان تمام
جوان عكاسان از متفاوتي عكاسي اخيرنمايشگاههاي سال چند در ما
بود خواهد حركتي نمايشگاهها اين آيا كه سئوال اين داشته‌ايم ، ايران
علي‌رغم:توكلي‌مي‌گويد.مي‌شود مطرح رشته دانشجويان‌اين پويايي جهت در
Fine art photography نمايشگاه چند ما اخير درماههاي اينكه
و ومي‌روند مي‌رسند پايان به برگزارمي‌شوند ، اينها اما داشته‌ايم ،
و مي‌كنيم آغاز كارمان‌را پشتوانه بدون ما همه.نمي‌شوند ثبت جايي
است همه‌فردي حركتها مي‌دهيم ، راادامه راهمان روشن بدون‌چشم‌انداز
.است كرده مشكل را ما كار حد اين تا است‌كه همين شايد و
