چهارم ، شماره 1206 فوريه 1997 ، سال اسفند 1375 ، 27 پنجشنبه 9
|
|
قرآن در اخلاقي جاذبه‌هاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
افراد و آن‌مي‌گسترد بر نافذ نگاهي كريم قرآن كه مهمي موضوعات از يكي
كريم قرآن.است رفتاري و جاذبه‌هاي‌اخلاقي مي‌دهد توجه آن به را جامعه
از سخن هرجا همين‌رو از و دارد ، نگرشي‌اجتماعي موضوع اين به
وآثار جامعه در آن نقش‌آفريني به مي‌آورد ميان به جاذبه‌هاي‌اخلاقي
.دارد نظر مي‌نهد برجاي كه ارزشمندي ونتايج
.كرد تقسيم دودسته به مي‌توان را اخلاقي جاذبه‌هاي درباره قرآن آيات
به اتصاف با آنان موفقيت رابطه و الهي پيامبران به مربوط اول دسته
مربوط و دارند عام خطابي و نگاه دوم دسته.است اخلاقي جاذبه‌هاي
ترغيب اخلاقي بكارگيري‌جاذبه‌هاي به را آنها و.است جامعه افراد همه به
.مي‌پردازد اول دسته آيات به‌بررسي نوشتار اين.مي‌كند دعوت و
كه مي‌رساند به‌اثبات را واقعيت اين زيبا اشارتهايي با كريم قرآن
پيروزي و موفقيت رمز پيامبران دررفتار جاذبه و اخلاقي ارزشهاي وجود
و سعادت راه موانع و مشكلات با مقابله و مردم توده‌هاي رهبري در آنان
از حق رسولان و پيامبران اگر كه گونه‌اي به.است بوده انسانها رستگاري
خطير و سنگين رسالتهاي انجام در هرگز نمي‌بردند بهره جاذبه‌ها اين
.نمي‌كردند حاصل توفيق خويش
مسئوليت كه است جاذبه‌نيرومندي وملايمت قرآن‌نرمخويي ديدگاه از
و انرژي از صحيح بهره‌وري و مردم مختلف جذبتوده‌هاي و جلب بزرگ
و پويا و جامعه‌اي‌سالم نهادن بنا براي را آنان بالقوه استعدادهاي
.مي‌بخشد تسهيل توانمند
مشهود الهي به‌پيام‌رسانان قرآن خاص خطابهاي در خوبي به واقعيت اين
.است
حضرت اسلام رسول‌گرامي به خطاب آيات اين از يكي در متعال خداوند
:مي‌فرمايد (ص)محمد
حولك من لانفضوا فظاغليظالقلب كنت ولو لهم لنت من‌الله رحمه فبما
(159-عمران آل)
دل سخت و تندخو اگر.شدي نرمخو مردم توده‌هاي با الهي رحمت بركت به
مي‌شدند پراكنده تو اطراف از مردم بودي
نيرومندي جاذبه با(ص)اكرم پيامبر شريفه ، آيه اين مضمون به توجه با
مختلف توده‌هاي حرارت‌بخش ، و فروزنده شمعي بسان نرمخويي و ملايمت چون
چرخش و حركت به خويش گرد به دلباخته و شيفته پروانه‌هاي چون را مردم
سامان و نظم به عرب روز آن جامعه شد باعث كه بود جاذبه همين.درآورد
به را خود جاي جاهليت ، ضدارزشهاي و گرايد توحيد به شرك از و آيد
نهاده بنيان يافته رشد جامعه‌اي و بدهد انساني و الهي والاي ارزشهاي
.شود
اين.دارد اشاره(ص)پيامبراكرم اخلاقي جاذبه به قرآن از ديگري آيه
رسول اخلاقي والاي صفات و مجموعه‌فضايل و است فراگير و كلي اشاره ،
:برمي‌گيرد در را (ص)خدا
(قلم4) عظيم خلق لعلي انك
داري بزرگ و عظيم خويي تو كه براستي
به را اسلام پيامبرگرامي روش و سيره و اخلاق اگرچه شريفه آيه اين
پسنديده رفتار و اخلاق به مي‌شمارد ، لكن بزرگ و مي‌ستايد كلي طور
استواري قبيل از او مواجهات و معاشرت و دارد نظر حضرت آن اجتماعي
خطاكاري‌ها ، برابر در اغماض و عفو مردم ، آزار برابر در استقامت برحق ،
.مي‌دهد قرار تمجيد و مدح مورد را اينها امثال و مدارا و سخاوت
يك عنوان به والا ارزش اين از و مي‌دهد به‌تواضع فرمان سوم آيه
:مي‌نمايد ياد اجتماعي اخلاق در جاذبه
(آيه 215-شعرا سوره) من‌المومنين اتبعك لمن جناحك واخفض
و تواضع به باايمانت پيروان تمام بر را خويش مرحمت بال و پر
بگستران فروتني
محسوب اجتماعي روابط در اساسي نياز يك عمل ، و سخن در فروتني و خشوع
با توجهي قابل ميزان به برخوردها و معاشرتها طراوت و سلامت و مي‌شود
.دارد ارتباط رفتاري و اخلاقي شيوه اين اتخاذ
و كه‌تعاون اهميت‌است داراي همان‌گونه جاذبه اين به توجه ضرورت
حذف كه ترتيب همان به نيز ، و مي‌باشد نقش‌آفرين و ساز حركت همياري
تهي مي‌آفريند ، ركود و ضعف و زيان جمعي ، زيست از مشاركت و تعاون عنصر
زيان و آفت يكديگر ، برابر در فروتني و تواضع از اجتماعي روابط شدن
معاشرتها سلامت از و مي‌آورد همراه به دلمردگي و سردي و مي‌رود شمار به
.مي‌كاهد كارها شتاب و
خداوند كه باعث‌مي‌شود افراد روابط در اخلاقي جاذبه اين اثربخشي
وسيله به خويش مرحمت پر و بال به‌گشودن دعوت را خويش پيامبر متعال
جاذبه اين به خاص توجه ضرورت بر ترتيب بدين و كند وفروتني تواضع
.ورزد اصرار اخلاقي
خاكساري و مظهرفروتني الهي ، فرمان اين از تبعيت به (ص)پيامبراكرم
به و مي‌شود ظاهر تواضع اوج مواجهه‌هادر و معاشرتها در و مي‌گردد
.مي‌كند اسلام تعاليم رامجذوب همه وسيله همين
افراد و كودكان حتي همه ، به دادن سلام در تواضع ، شدت از بزرگوار آن
ببندند خدمت به كمر ديگران و بنشيند اينكه ازميگرفت پيشي فرودست ،
:مي‌فرمود و مي‌جست شركت كارها در و برمي‌خاست جا از خود و بود متنفر
ديگران به نسبت خود براي كه ببيند را بنده كه دارد كراهت خداوند
است شده قائل امتيازي
عمل اين از و مي‌شد ناراحت كند حركت ركابش در كسي اينكه از حضرت آن
و مي‌نمود برخورد متواضعانه بسيار بردگان با.مي‌كرد جلوگيري شدت به
بنده عنوان كسي اينكه از.نمي‌شد قائل ديگران و آنان بين تفاوتي
را همه و مي‌نمود نهي كند ، خطابشان اينگونه و نهد برآنان كنيز يا
كه اعتقاد اين با و مي‌دانست يك‌خانواده اعضاي و وبرادر خواهر
آدم‌فروشانند ، خدا نزد مردم بدترين و شغلهاست برده‌فروشي‌بدترين
مساعد كامل طور به بردگان براي‌آزادي را ممكن تسهيلات و لازم زمينه‌هاي
(1).نمود آماده و
از كريم قرآن كه اخلاقي‌است جاذبه‌هاي از ديگر يكي ومهرباني رافت
:مي‌كند ياد (ص)پيامبراكرم در والا صفت و فضيلت يك عنوان به آن
(توبه128) رحيم روف بالمومنين
است مهربان و رئوف مومنان به پبامبر
زندگي و قراردارد ديگران رافت و مهر تاثير تحت شدت به انسان
.است كدر و تيره و حياتي‌نامفهوم عنصر اين وجود بدون او دنيايي
ص172 نوبت ، و وحي مطهري ، شهيد استاد -يادداشت‌ها1
دارد فتح‌آبادي‌ادامه رضا
