چهارم ، شماره 1207 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 1 شنبه 11
|
|
ايراني اصيل فرمهاي به نو نگاهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كه ايراني نقاشي سيحون درگالري نقاشي نمايشگاه برپايي از گزارشي
كشيدن تصوير به با شده آغاز نفيس كتابهاي تصويرگري با واقع در
است گرفته شكل ايراني اشعار و داستانها
بهمن تاريخ 25 از سيحون گالري در ميرالوند عارف آثار از نمايشگاهي
نقاشي صورت به كه آثار اين.شد برگزار تا 12اسفندماه
وي.است برخوردار خاصي سادگي و خلوص از شده ارائه (مينياتور)ايراني
و كرده شركت جمعي نمايشگاه چندين در است ، تجسمي هنرهاي ديپلمه كه
نمايشگاه دومين نمايشگاه اين و است بوده سال 1374 برگزيدگان جزء
.اوست انفرادي
خاص ، وجهي چند تركيبات رنگ ، غناي با (مينياتور) ايراني نقاشي
كامل هماهنگي و خطوط ظرافت و زيبايي تزئيني ، عناصر از زيبا استفاده
آقا و عباسي رضا بهزاد ، كمال‌الدين چون بزرگي نقاشان آثار در المانها
و داده قرار خود تاثير تحت را غرب هنرمندان از بسياري هنر...و ميرك
هنر اين.است بخشيده آنان به فضا با برخورد درنوع زيادي تحولات
قرار اروپايي هنرمندان تحليل و تجزيه مورد كه ميزان تاآن متاسفانه
شكاف با همچنان ما و.نيست ايراني جديد هنرمندان لطف مورد گرفته
.هستيم روبه‌رو ايران مدرن نقاشان و مينياتوريستها ميان عميق
سال از سپس نمود آغاز طبيعت از نقاشي با را كارهايش ابتدا ميرالوند
كارهايش درباره وي است ، آورده روي به‌مينياتور 1368
كارهاي بررسي و ايران هنر و روي‌فرهنگ بر بيشتر بامطالعه:مي‌گويد
ارتباط رنگها و طرحها كه صفويه دوره چون ايراني نقاشي مختلف دوره‌هاي
نزديكي من كار با كارها اين كردم احساس داشت ، طبيعت با مستقيم
در داشتم سعي و گرفت شكل آتليه در كارهايم بار اين و دارد فراوان
ميان از.باشم داشته ايراني اصيل فرمهاي به نو نگاهي نقاشيهايم
در من است ، داده قرار تاثير تحت مرا شديدا آقاميرك كارهاي نقاشان
ژاپني و چيني كارهاي بر حاكم خاص سادگي و بلند كادرهاي از كارهايم
.آميخته‌ام ايراني خاص آميزي رنگ و ظرافت با را آن و گرفته الهام
نقاشي.داشته تنگاتنگي ارتباط ادبيات با ادوار تمام در ايراني نقاشي
تصوير به با شده آغاز نفيس كتابهاي تصويرگري با واقع در كه ايراني
حالت اين:مي‌گويد وي.است گرفته شكل ايراني اشعار و داستانها كشيدن
خيام و حافظ چون بزرگي شعراي آثار با نزديكي‌آنان و آثار گونه شعر
و كار به بخشيدن سادگي با به‌آثار ، نو نگاهي با تا داشت آن بر مرا
اما كنم حفظ را اين‌آثار گونه شعر بيان گذشته چون خلوت و خلاصه ديدي
درسادگي من نظر ازبود من نظر مد نو شعر به آنها نزديكي بار اين
.باشد تاثيرگذار بسيار مي‌تواند كه دارد وجود جالبي بغرنجي
هجري هفتم قرن سنتي لباسهاي همان ميرالوند نقاشي شخصيتهاي فيگورهاي
سنت نبايد وقت هيچ:مي‌گويد باره اين در ميرالوند تن‌دارند ، به را
بسيار من نظر از دوره آن لباسهاي.كرد رافراموش قديم فرهنگ و
از كارهايم در من وجود اين با.ماست دوران لباسهاي از اصيل و زيباتر
خاصي فرمهاي با آنرا اماكردهام استفاده هم امروزي لباسهاي
اين ديگر تفاوتاست كرده نزديكشان سنتي لباسهاي به كه آميخته‌ام
استفاده سنتي لباسهاي در كه نقوشي.است آن نقوش نوع در لباس‌ها
قسمتي نقوش من كارهاي در كه صورتي در داشته تزئيني جنبه مي‌شده‌بيشتر
به فيگور كه لباسي كارها از يكي در مثلامفهوم وداراي هستند كار از
مواج فرم و مانند صدف كلاه فرم با كه شده ماهي‌تزئين نقش با دارد تن
است اشاره‌اي است فيگور كلاه روي بر پري‌كه يا دارد ، نزديك ارتباط بدن
پرسپكتيوي وجود.دارند مفهومي‌سمبوليك آنها همه واقع در پرواز ، به
ديگر تفاوت چهره‌ها حالت‌هاي‌روحي و كار كلي تركيب مسطح فضاي با دقيق
محكم فضاي با هنوز گرچه تشعير با او برخورد جديد نوع.اوست كارهاي
رانشان جواني نقاش شهامت اما دارد ، فاصله پيشين مينياتورهاي تشعير
.باشد داشته سرزمينش هنر به نو نگاهي مي‌خواهد بار اين كه مي‌دهد
