چهارم ، شماره 1209 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 3 دوشنبه 13
|
|
...اما زيبا ، ;جديد نظام دوم سال عربي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هنرستانهاي متوسطه ، آموزش جديد نظام عربي 2 كتاب در كوتاه تاملي
كاردانش و حرفهاي و فني
علمي سرويس آموزشي بخش در آموزشي درسنامههاي بررسي درج;اشاره
صفحه در مرتب طور به اين از پيش كه بود مباحثي جمله از فرهنگي ،
و معلمان ديدگاههاي انعكاس.بوديم آن انتشار شاهد يازده
انتشار در متعددي درموارد مدرسهاي ، درون يادگيري امر دستاندركاران
برنامهريزي و پژوهش سازمان كارشناسان توجه مورد جديد درسي كتابهاي
درج رهگذر از مختلفي اصلاحات تاكنون و گرفته قرار درسي كتب تاليف
آمده پديد درسي كتابهاي در فرهنگي علمي صفحه در مختلف ديدگاههاي
حال در آموزشي درسنامههاي از ديگر بررسي يك ميآيد ، پي در آنچه.است
جديد نظام دوم سال عربي بررسي به مقاله مولف درآن ، كه است تدريس
.است پرداخته
خوب ارائه و مطالب پيوستگي دليل به نظامجديد ، دوم سال عربي كتاب
شامل كه درسي متون دقيق گزينش بخاطر نيز و بيان مناسب شيوه و آن
كتابهاي به نسبت است ، تربيتي -اخلاقي موضوعات در داستانهائي و حكايات
بسيار طراحي مسائل ، اين كنار در است ، داشته چشمگيري توفيق فعلي نظام
با متناسب و هماهنگ كه كتاب داخل جالب تصاوير كتاب ، جلد زيباي
از پارهاي در امااست بخشيده رونق آن جذابيت بر است ، متن موضوعات
و صاحبنظران مجدد عنايت و دقت كه ميشود مشاهده اشكالاتي موارد ،
در تعويض و تفحص حين ديگر ، مناسب فرصت در تا ميطلبد را محترم مولفان
اشكالات عنوان به ذيل در آنچه.ورزند اهتمام آن بازنگري به مطالب ،
ديگر گروهي بلكه نيست ، حقير اين نظر تنها ميشود ، يادآوري شده مطرح
صحه آن بر نيز ، بودهاند مشورت طرف كه استادان و محترم دبيران از
.گذاشتهاند
به بنا -(س 1 ص 30تمرين 5):العالم فاجابه(متون1 در (الف
صورت به(اجاب=) است فتحه (ه)ضمير ماقبل چون ضماير ، بحثاشباع
.العالم فاجابه= شود نوشته مضموم
جر حرف با فعلاستاذن-(س 2 ص 31 ، ):بانيدخل ستاذنايمان(2
و لغتنوشتهاند اين ذيل در لغتمعمولا كتب در.است نرفته بهكار
ذناللدخول طلب:عليه -الاذن 11و منه استاذن:آوردهاند چنين
(منجد).اليه
به استفهام ، علامت (؟) كارگيري به -(س 5 ص 61 ، ) السبب؟ فسالت(3
ندارد ، استفهام علامت به نيازي و نيست صحيح جمله دراين نگارش لحاظ
است مفعولي دو افعال از اينكهسال اطلاع به ومزيد است خبري جمله چون
.شود حذف مقال يا قرينهحال به ميتواند مفعولها يكياز و
:(س 1 ص 68 ، ):الاكرم الرسول زوجه خديجه هي بالرسول آمن من فاول (4
هي (ص) بالرسول آمنت من فاول:است چنين آن صحيح عبارت كه صورتي در
.(ص)الاكرم الرسول زوجه (س) خديجه
مجزوميات بهصورت بايد ياتي -(س 2 ص 114 ، ):لينا ياتي له فقل(5
آمدهباشد ، طلبي افعال از يكي فعلمضارع از قبل گاه هر چون.نوشتهشود
.(ج 4 العربيه مبادي) مجزومميشود وجوبا مضارع فعل
به بايد ممتاز-(س 1 ص 108 ، ):اخلاقهممتاز انالتلميذ(6
و ميشوند مونثاستعمال مفرد صورت به مكسر جمع چون.درآيد ممتازه صورت
.باشد داشته مطابقت نوع لحاظ از خبربايد مبتداو
-(ت 2 ص 49 ، ): بخشوع فيالصلهه قفن و المهذبات الطالبات (7
كهوقف چند هر درستنيست ، برپادارينماز براي لفظوقفن از استفاده
بيشتري كاربرد آوردننماز جا به براي اماقام باشد ، قام معناي در
و اقامالصلاه و دعا:صليصلاه:(يصلي -صلي)مشتقات از بايد يا و دارد
.ميشد استفاده...و الصلوه ويقيمون...:(يقيم -اقام) يا
:مطالب بيان و تمارين در (ب
دو يا همزه كه فعلي:است آمده (آخر س ص 35) سالم فعل تعريف در (1
كه ، صورتي در.ميشود سالمناميده فعل باشد ، نداشته يكجنس از حرف
يا جنس يك از حرف دو يا همزه كه فعلي:است چنين آن كامل تعريف
عله ذكرحرف لذا ميشود ، ناميده سالم فعل باشد ، نداشته عله حرف
.شود قيد بايد باشد نداشته
را فعلقلت حذف به اعلال قسمت (ص37) اعلال قواعد توضيح در:(2
مورد اين در.است شده ذكر(قولت) صورت به آن واصل آورده مثال
متاسفانه و ميشوند مطالب پيچيدگي و سردرگمي نوعي دچار دانشآموزان
مولفان كه حالي در.است تكرارشده مجددا نيز (ص 48) در مورد همين
را اعلال مراحل و ميكردند اشاره بازتر كمي را مطالب بود بهتر محترم
دانشآموزان سريع درك و فهم براي مسلما كه ميكردند ارائه گونه بدين
.(قلت-قلت -قالت -قولت).ميكرد بسياري كمك
انجام از پس و شده قلبي اعلال ابتدا فعل اين كه ذكراست قابل البته
در كه سوالي تنها امااست گشته مهيا ساكنين التقاء براي شرايط آن ،
فاء چرا كه است اين ميكند ، مشغول خود به را ذهندانشآموزان اينجا
صيغه از فاءالفعل بودن ضمه ملاك كه اين ذكر با است؟ گرفته ضمه الفعل
براي آن فهم است ، مضارع فعل اصلي حرف دومين بودن بعد ، مضموم به شش
.نميآيد دشوار چندان دانشآموزان
و است شده دربيعتتكرار صفحه ازهمين ديگر مثال در موضوع همين
مراحل حاليكه در (بعت -باعت-بيعت) است شده اينگونهنوشته آن
(بعت -بعت-باعت -بيعت:استاز عبارت آن اعلال
را (دعت -دعوت)فعل ، حذف به اعلال براي (ش 3 ص 56 ، ) اعلال قواعد در (3
فعل ، اين در كه است اين ميآيد پيش كه سوالي.است كرده ذكر مثال
!شود حذف عله حرف است ، تا نشده ساكنين التقاء
قلب به اعلال ابتدا كه شود بيان بهتراست موارد گونه اين در...و
:است گرفته انجام حذف به اعلال آنگاه و (دعات -دعوت):گرفته صورت
.(دعت-دعات)
كه است آمده (يرمون-يرمون -يرميون) فعل:(ش 3 ص 56 ، ) مثال در (4
ميشود آنان سردرگمي باعث و ميدارد مشغول خود به را ذهندانشآموزان
بدين مثال اين اگر ؟كه..چگونه يا و شد (يرمون)،(يرميون) چگونه كه
-يرميون).بود آسانتر و فهمتر دانشآموزانقابل براي ميشد ، گونهنوشته
.(يرمون - يرميون
از بعضي در (ص 52 ، 40 ، 41) تصريف درجدولهاي كه است ذكر به لازم (5
ضروري و لازم اعلال دو هر ذكر كه است گرفته صورت اعلال نوع دو فعلها ،
.ميرسد نظر به
معلمان بهويژه واقعي و صديق خدمتگزاريخدمتگزاران توفيق خاتمه در
بزرگ ، خداوند از را وپرورش آموزش دستاندركاران پرتلاشو دبيران و
.آرزومندم
گنبدكاووس عربي دبير - شادمهر o