چهارم ، شماره 1210 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 4 سهشنبه 14
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بنبست در روسيه
آينده رئيسجمهوري را او رسانههايغرب كه لبد الكساندر:مسكو
است ، مسائل رسيده بنبست به كهروسيه گفت پريروز ميدانند روسيه
يكسوم حل به قادر فعلي دولت و است آنبيشمار اقتصادي - اجتماعي
باقي قدرت اريكه بر كه اين براي بنابراين ، .بود نخواهد هم آنها
داخلي مسايل از را مردم توجه تا است بحرانهايي ايجاد درصدد بماند
حادثهاي ديگر ، گوشه يك در فردا دولت نيست بعيد گفت وي.كند منحرف
اين نرود كنار بيمار يلتسين اگر كه كرد اخطار وي.بيافريند چچن نظير
.شود تجزيه روسيه كه دارد وجود احتمال
كارآيي تلويزيوني ، درعكسبرداريهاي شركت عليرغم يلتسين:گفت وي
كه لبدميكند اداره را روسيه نيستكه او و داده دست از را خود
كرد پيشبيني است كرده ديدن آمريكا از دوبار و فرانسه از اخيرا
كه بفهماند مردم به تا داد خواهد تغيير را وزير چند بزودي يلتسين
پايان در وي.بودند دستمزدها عقبافتادن و اوضاع خرابي مسئول آنها
جلوگيري براي كه دارند تكليف و وظيفه - ديگران و او - روس هر كه گفت
و خيزند بپا آن اجتماعي - اقتصادي اوضاع وخامت و وطن متلاشيشدن از
.بكنند كاري
اينترنت اشغال بوق مسئله حل راه
به دسترسي مسئله رويتر ، وينستونخبرنگار گزارشنيل به:لندن
است شده (تلفني اشغال بوق) ترافيك گرفتار حاضر حال در كه اينترنت
قابلحل تلفني خطوط جاي به كابلهايتلويزيوني از استفاده با تنها
.است
(PC)خانگي كامپيوتر اينك كه تلفني خطوط ظرفيت:است نوشته وينستون
ميكند متصلWWW جهاني شبكه به شبكه اين ازطريق و واسطه شبكه يك به را
ميان و شهري خطوطتلفني از اطلاعرساني استفادهبزرگراههاي.است محدود
شبكههاي تنها است ، نه كرده بيشتر را خطوط اين ايالتيمشكل و شهري
ميكنند ، تلف را مردم پول و وقت و شدهاند اشغال گرفتاربوق اطلاعرساني
بسياري در و شدهاند دچار وضعيت همين به هم تلفن معمولي مشتركان بلكه
.است شده دشوار ديگر منطقه به منطقه يك از كردن تلفن روز ساعات از
استفاده فن ، كارشناسان را مسئله اين راهحل وينستون ، نوشته به
.ميشوند كرايه شهرداريها كهاز ميدانند تلويزيوني شهري ازكابلهاي
هيئتمديره شوونگررئيس فرديناند:فرانكفورت.اجباري بازنشستگي
و آمريكاست موتورز بهجنرال متعلق كه كارخانهاتومبيلسازياپل
بازنشستگي سن كه شدن ساله بهدليل 70 ميآيد حساب به آلمان در آن شعبه
فرديناند.داد خواهد ساله گائب 60 ويلهلم به را خود جاي است اجباري
.خواهدداد ادامه خود كار به تاريخ آن تا و ميشود ساله ژوئيه 70 اول
فولكس ازكارخانه شد موفق كه آورد بهدست ازروزي را خود شهرت گائب
را شركت اين و رابگيرد اپل نقشههاي سرقت غرامت ميليوندلار يكصد واگن
آمريكا به را خود يدكي قطعات هم دلار ميليارد يك معادل كه كند وادار
.دهد سفارش
گوهاساپير ، پرفسور:بروكسل. حاصل بدون جهاني مسئله يك مهاجرت
اخير دهه دو در كه را ديگر كشور به كشوري از مهاجرت جامعهشناس ،
كه خواست و جهانيخواند بزرگ مسئله يك يافته ، چشمگيري گسترش
اين.كنند اقدام آن ساختن برايمتوقف بينالمللي سازمانهاي
مهاجران واغراقگوييهاي دروغها نتيجه را مهاجرتها از جامعهشناس ، بعضي
را ميزبان كشور خود ، براي امتيازي بهمنظوراثبات كه خواند قبلي
سبب درديگران كاذب اميد يك ايجاد با و ميكنند توصيف مكانيبهتر
سر در مهاجرت آرزوي وطن ، در پيشرفتخود مشكل حل جاي به كه ميشوند
فرد برايخانواده ، خطرناك وضعيتي اين و بگذارند ودسترويدست بپرورانند
با مهاجرين ازدواج نتيجه جابهجاييديگر.است (كشور جامعه) وطن و
قاچاق ساپير ، باندهاي پرفسور اظهار به.است بستگان ودعوت خود هموطنان
مهاجرت امر كه كرد تاكيد وي.دامنميزنند مسئله اين بر نيز مهاجر
.نيست -كشورمهاجرپذير و اصلي وطن مهاجر ، - هيچكس سود كشورهابه ميان
و پيشرفت ميتواند بهتر مانوس ميانفرهنگ و خودش جامعه در كس هر
.ناآشنا سرزمين يك در تا كند احساسسعادت