چهارم ، شماره 1212 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 8 شنبه 18
|
|
قدرت مهم منابع ;اجتماعي منزلت و حزب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) جديد عصر در اجتماعي قشربندي
تنوع داراي قشربندي كه مينمايند بيان چنين يافته انجام تحقيقات
ديگر بخش و تضاد پايه بر آنها از بعضي كه ميباشد ازعلل وسيعي
.دارند قرار همكاري برپايه
وبر ، منزلت آراء براساس(Social status):اجتماعي منزلت (21
اقتصاد پايه طبقهبر همچنانكهاست ديگرقدرت مهم اجتماعيمنبع
يك كه است شاني نتيجه منزلت.است اجتماعي امري منزلت ، دارد ، قرار
تولد:بوسيله شان.ميدارد دريافت اجتماع يك در ديگران جانب از فرد
رفتن پرمنزلت ، همسايگان كنار در زندگي متنفذ ، بسيار خانواده يك در
بالا ، منزلت با انجمنهاي يا گروهها به پيوستن يا مشهور ، مدرسهاي به
توجه مورد كه مصرفي كالاهاي خريدن با افراد همچنين.ميآيد بهدست
خود شان بر لوكس اتومبيلهاي و مجلل خانههاي مثلا ، .است ديگران
خريدن و دادناعمالي انجام بهوسيله منزلت خلاصه ، بهطور.ميافزايند
افراديكه.ميآيد بهدست ملاحظهاست قابل ديگران كهبراي كالاهايي
وسيله به ميتوانند كهآنها چرا دارند نيز هستند ، قدرت منزلت داراي
آنها.قراردهند تاثير تحت توجهدارند ، آنها به كه را آنافرادي
يك با ازدواج يا و بهتر شغل آوردن بهدست براي تاثير اين از ميتوانند
براي قدرتشان از بنابراين و نمايند استفاده پرمنزلت ثروتمند خانواده
.كنند استفاده ثروت افزايش
شخص يك.هستند احزاب نظروبر از قدرت منبع احزابسومين (31
يا ملي محلي ، احزاب در سياسي فعاليت بهوسيله اجتماع در ميتواند
ويژه ، منافع گروههاي طريق از را قدرت يا و شود قدرت صاحب دولتي
براي تصميماتي آنها در كه سازمانهايي انواع ساير يا و ويژه انجمنهاي
در قدرت توسعه با.بياورد بهدست ميشود ، اتخاذ معيني اهداف به رسيدن
و دهند افزايش احترام كسب با را منزلتشان ميتوانند افراد احزاب ،
خود اجتماعي طبقه بر است سودشان به كه اهدافي به رسيدن بهوسيله
منزلت.دارند نزديكي ارتباط هم طبقه ، منزلتوحزببا.بيافزايند
ثروت.باشند ثمر مثمر افزايشثروت جهت دوميتوانند هر حزب و
امر اين و گيرد استفادهقرار مورد مصرفي خريدكالاهاي جهت ميتواند
بهانجمنهايي پيوستن براي عاملي ويا بيانجامد منزلت بهافزايش
عامل سه اين معهذا.دهد افزايش را سياسي قدرت و باشد بالا شان با
زندگي حاشيه در يا هستند مجرم كه ثروتمندي افراد.هستند مانعهالجمع
آنان متوجه احترامي اگر هستند بهترغيرطبيعي بيان به يا و ميكنند
.هستند پاييني منزلت داراي نباشد
و فقير است اجتماعممكن رهبران و اساتيددانشگاه وزيران ، كشيشان ،
ازموقعيت كه احزاب رهبران.بالاييباشند منزلت داراي عينحال در
عمل طريقي به درمواقعي ميكنند استفاده افزايشثروت جهت خود
منزلتشان هم و شده كمتر آنها به نسبت احترامات هم كه مينمايند
.ميگردد خدشهدار
اجتماعي قشر در افراد دادن اقتصاديجاي -اجتماعي منزلتهاي -2
جايگاهي بر ميتوانند حزب و طبقه منزلت ، كه جهت بدين است دشوار معيني
مشهور بسيار استاد يك بيوه آيا.بگذارند ميشونداثر داده قرار كه
كه نامهرسان يك با ميگذراند را زندگي اندكي بازنشستگي درامد با كه
در كه يكپزشك آيا ميگيرند؟ قرار طبقه يك در دارد مقداردرامد همين
دارد پزشكي به نسبت كمتري ودرامد ميپردازد فقرا بهطبابت روستا
چنانچه دارند؟ قرار طبقه يك در ميپردازد ، طبابت به شهرها در كه
يك در كه فردي.است دشوار بسيار طبقات مرزهاي كردن مشخص ميبينيد
جايگاه ديگر ، مقولات در است ممكن است بالايي جايگاه داراي مقوله
حل براي داد؟ قرار كجا در بايد را فرد اين پس.باشد داشته پايينتري
مطرح را اقتصادي -اجتماعي منزلت مفهوم جامعهشناسان مشكل اين
تشخيص هنگام به فرد يك شغل و تحصيلات درامد ، اينجا در.نمودهاند
دارد درامد درسال دلار هزار كه 50 فردي.ميشود گرفته نظر در او منزلت
.ميكند اشغال بالاتري رده دارد درامد دلار هزار ده كه فردي به نسبت
رده دارد متوسطه تحصيلات كه فردي به نسبت دانشگاه يكفارغالتحصيل
نسبت دارند حرفهاي مديريتيو مشاغل كه افرادي همچنين.دارد بهتري
رده داراي دارند -ارزشي نگرشي از صرفنظر -يدي كار كه كساني به
وجود منزلت از مقوله سه اين بين هماهنگ الگوي يك اغلب هستند بالاتري
واجد كه ميآورند بدست را مشاغلي بيشتر ، تحصيلات داراي افراد.دارد
اين در جامعهشناسان براي كه مشكلي اماهستند بيشتري منزلت و درآمد
ناهماهنگ منزلت داراي كه را افرادي چگونه كه است اين ميآيد پيش مورد
در اندك درامد و بالا تحصيلات با فردي مثال براي كنيم؟ بندي رده هستند
دارد؟ قرار رده كدام
اجتماعي قشربندي نظريههاي -3
وسيعي درحد سوال اين به دارد؟ قشربنديوجود جوامع در چرا
آنها متفاوت نظرات ونقطه دادهاند جوابهايي جامعهشناسانپيشين
معتقد (18951820)اسپنسر.است زده موضوعدامن دراين را مناظراتي
آن حال رهبرانشوند جزء خود باپرورش ميتوانند قوي كهافراد بود
او.بمانند باقي جامعه قسمتتحتاني در بايد افرادضعيف كه
كه كسي و توسعهمييابد تكاملي فرايند بهواسطه جامعه:ميگويد
قرار فوقاني قسمت در باشد شايستهتر -اصلح بقاي -طبيعي برايانتخاب
بيان او.است مفيد اجتماعي پيشرفت براي طبيعي انتخاب...ميگيرد
چنين مخالف ديدگاهشود امر اين مانع نميتواند جامعه كه ميدارد
به منجر سرانجام قشربندي بود اومعتقدشد مطرح ماركس جانب از نگرشي
در كار براي را كارگران صنعتي جوامع بالاتردر طبقه.ميشود انقلاب
به و نموده استثمار سود براي را آنها و ميكند اجير خود كارخانههاي
فقيرتر كارگران اينكه ضمن در:ميافزايد ماركس.ميافكند فقر دامن
اين.مينمايند انقلاب ميگردندو آگاهتر خود وضع به نسبت آنان ميشوند
مشهود نظريه دو بر توجهي قابل تاثير -ماركس و اسپنسر -ديدگاه دو
.ميپردازيم آن تشريح به زير در كه نهاد قشربندي
كاركردي -ساختاري نظريه (13
جامعه (الف):است معتقد كه را اسپنسر انگاره كاركردي -ساختاري نظريه
(ب)است كننده محافظت وخود كننده تنظيم خود انداموارهها ديگر مانند
نمودن حفظ براي را كاركردهايي كه شده تشكيل مرتبطي بخشهاي از اينكه
نگرش اين طبق بردادند قرار تصحيح مورد دارد ، كل يك عنوان به نظام
صنعتي پيچيده نظامهاي.است ضروري جامعه كاركردهاي حفظ براي قشربندي
كه ميگيرد قرار افرادي دست در قدرت و دارند شدن متمركز به احتياج
پيشرفته ، آموزش نيازمند رهبريت.باشند داشته را شدن رهبر شايستگي
شايستگي كه كساني به جامعه.ميباشد مسئوليت پذيرش توانايي و سخت كار
دو هر كه منزلت و ثروت.ميدهد پاداش ثروت وسيله به دارند را رهبري
وسيله به كه كساني بنابراين.ميشوند منتهي قدرت به كميابند منابع از
قدرتمندي افراد مينمايند ، خدمت بهجامعه نادر مهارتهاي دادن نشان
ارتباطي و وجودميآيد به خاطراحتياججامعه به نابرابري پس.ميشوند
مشاغل يا كارها تماميانواع براي جامعه اگر.ندارد افراد اراده به
.ميشدند برابر هم با نيز آن اعضاي تمامي پس ميداشت يكساني نياز
تضاد نظريه (23
معتقدند و رومينمايند را كاركردي نظر نقطه تضاد ، پردازان نظريه
منابع به دستيابي براي افراد نتيجهخواستههاي نابرابري افزايش
اين آوردن دست به جهت يكديگر با تنيده درهم گروههاي و است كمياب
خاطر به شدن ثروت صاحب نگرش اين طبق بر.رقابتميپردازند به منابع
اجبار توارث ، عامل به اين بلكه نيست مسئوليت تواناييپذيرش استعدادها
گروه يك كه مينمايد بروز هنگامي نابرابري ، .وابستهاست استثمار يا
كه هنگامي به.گيرد اختيار در ديگر بهگروه نسبت را بيشتري منابع
مشروع را آن تا مينمايد ميآورد ، سعي دست به را قدرت مسلط گروه
آموزش ، واسطه مردمبه جذب و تبليغات وسيله به امر اين.بنماياند
را تودهها ميكندتا تلاش همچنين.ميپذيرد انجام سياست و جمعي رسانههاي
و.متقاعدسازد كشور سعادت براي حاكم گروه رهبري ازضرورت حمايت جهت
در كمونيستها همانند دشمناني شر از را كشور كه ميشود متعهد
جلب جهت را خود پايههاي است ممكن حاكم گروه همچنين.اماننگهدارد
الهي ادعايمصلحت و سازد استوار مذهبي يا اخلاقي زمينههاي بر حمايت
داشته را آزاد انتخاب نظام بودن يااخلاقي و پادشاهي نظام بودن
.باشد
دچار بگيرد ، قرار تاثير تحت بالاتر طبقه تبليغات وسيله به توده اگر
به عقيده آن مطابق و است ناميده كاذب ماركسآگاهي كه آنچهميشود
شكل دارد را حكمراني وشايستگي بوده قدرتمند بالا طبقه اينكه
و بنمايد رد را بالاتر طبقه تبليغات توده اگر ديگر طرف از.ميگيرد
از نظر صرف رسيده طبقاتي آگاهي به يابد خودآگاهي استثمار به نسبت
داشته رضايتمندانهاي وزندگي باشد شغل داراي توده اگر آگاهي ، اين
هنگامي صرفا تضادجدي.داشت خواهد وجود تضادي اندك هم باز باشد
محروم طبقاتي آگاهي از و بشود استثمار شديدا توده كه مييابد گسترش
.باشد
ديدگاه دو اين بين تلفيقي تلاشهاي - 4
تضاد ، و كاركردي ديدگاه بين تا ميكنند سعي جامعهشناسان از بعضي
مينمايند بيان چنين يافته انجام تحقيقات.بياورند بهوجود را تلفيقي
پايه بر آنها از بعضي كه ميباشد علل از تنوعوسيعي داراي قشربندي كه
نظام يك مثال براي.دارند همكاريقرار برپايه ديگر بخش و تضاد
ياد واز اجتماع بردركبيشتر كه ممكناست مذهب پايه بر قشربندي
جمعآوري يا زمين برمالكيت ديگر نظامهاي يا و نمايد تاكيد خود ، بردن
در.كنند شخصي وتلاش رقابت به معطوف را توجهشان و نمايند تاكيد پول
كه روشنميگردد ميشود ، بيشتر قشربندي طبيعت از ما آگاهي اينكه ضمن
به فرضشيوه بر ميگيرد قرار تاثير تحت متعددي عوامل وسيله به قشربندي
ميزان آن ، توزيع و امكانات به دستيابي نحوه خوراك ، آوردن دست
هستند عوامل اين از شماري فراغت اوقات صرف چگونگي و شده ثروتجمعآوري
.دهند انجام ديگران از بهتر را معيني مشاغل قادرميسازد كه