چهارم ، شماره 1213 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 9 يكشنبه 19
|
|
كنيم؟ برخورد خود رئيس با چگونه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يادداشت را آن قبلا بگوييد خود رئيس به را نكته‌اي مي‌خواهيد اگر
كه كنيد پيشنهاد او به راه چند هميشه كه باشيد متوجه ضمن در كنيد ،
باشد داشته انتخاب حق
برروي بدي تاثير ظاهرا نيستند مشكلات‌خود حل به قادر كه كارمنداني
مي‌دهند هدر به بيهوده نيز را وقت‌آنان و مي‌گذارند كارفرمايان
تا گرفته شركتها پائين رتبه كارمندان از كه مي‌دانيم بخوبي
دارند رئيس يا كارفرما همگي سازمانها و ادارات اجرائي ارشد مقام‌هاي
و سلامتي زندگي ، مشي خط برروي مي‌تواند آنان با برخورد كه‌نحوه
دوستانه و خوب روابط برقراري.بگذارد تاثير انسانها آرامش‌خيال
حياتي و ضروري امري پيشبردكارها ، براي كار محل در خود باروساي
برقراري براي تلاش در ونيز خوب روابطي داشتن منظور به حال.است
رسيدن‌به براي كه نمود ايجاد مي‌بايد را شرايطي كار ، محل در محيطآرام
.باشد مناسب هدف
كمك‌زيادي مي‌گذرد ، خوانندگان ازنظر ذيل در كه راهنمايي مورد ده
ايجاد كار محل در را نظر مورد شرايط و دست‌يابيم هدف به تا مي‌كند
:نمائيم
.دهيد گوش دقت خودبه مافوق مقام گفتگوهاي به.1
كه‌مثلا گاهيميدهيم گوش كه وانمودمي‌كنيم تنها ما اوقات اغلب
كاغذهاي و نامه‌ها به حواسمان مي‌كند ، ماگفتگو با سرپرست يا رئيس
.نمي‌دهيم مي‌گويدگوش او كه آنچه به دقيقا مي‌شودو متمركز او ميز روي
غيرمستقيم اشارات حتي‌درك و رئيس حرفهاي شنيدن به‌معني خوب دادن گوش
قادر صحبت‌ها پايان از پس است‌كه معني بدان اين.است به‌خودمان او
.دهيم پاسخ آن به زيركانه نموده‌و خلاصه را شده مطرح بحث‌هاي شويم‌تا
كنيد فراموش را گذشته عصبانيت هرگونه منظور اين براي چگونه؟ ولي
متمركز مي‌شود ، گفته شما به كه آنچه روي بر تنها را خود ذهن و
اهميت شما براي او حرفهاي كه بفهمانيد او به كردن نگاه باكنيد
رئيس صحبتهاي كه هنگامي.اوهستيد حرفهاي ادامه منتظر نيز وشما دارد
به را او حرفهاي كه دهيد نشان او به و كنيد تامل كمي يافت پايان شما
موردسوال دو يا يك است بهتر پايان‌گفتگو از پس.مي‌سپاريد خود ذهن
به‌ياد و بازگونمائيد برايش است ، شده شماگفته به را آنچه خلاصه و كنيد
اشاره يك با كه اهميت‌قائلند افراد از دسته آن روسابراي باشيد داشته
آنها براي دوبار را يك‌مسئله نيست لازم ديگر و مي‌شوند همه‌چيز متوجه
.بيان‌كنند
كنيد بيان وار خلاصه را خود مسائل.2
پس‌مسئله.است وقت مديران چيزنزد باارزش‌ترين و گران‌قيمت‌ترين
به كردن خلاصه‌واربيان.مي‌آيد به‌شمار امري‌ضروري مذاكرات در اختصار
ارائه كوتاه يك‌گفتگوي در را لازم اطلاعات كه‌همه نيست معني اين
واضح بطور و مستقيم گزيده ، را خود مطالب كه است معني بدان بلكه دهيد
خود سرپرست به مي‌خواهيد كه را خود يادداشتهاي است بهتر.كنيد بيان
.كنيد خلاصه صفحه يك در تنها دهيد تحويل
.كنيد استفاده مناسبي ازشيوه خود ، نظرات بيان براي3
موارد برسانيد خود ارشد اطلاع‌مقام به را نكته‌اي مي‌خواهيد اگر
دهيد راارائه آن طوري و كرده ترتيبيادداشت به را آن به مربوط
كه آنجا تا سعيكنيدشود متوجه براحتي را منظورشما و قصد وي كه
كامل بطور را نكته آن مورد در خود نظر تا دهيد اجازه او به مي‌توانيد
اينكه عوض در يعني دهيد انتخاب حق خود رئيس به.كند بيان شما براي
دهيد ، پيشنهاد او به يا گذارده او پاي پيش را مشخصي شيوه يا روش يك
او به را ومعايب محاسن همه شامل احتمالات فهرستي‌از است بهتر
روسا اقداماتي چنين بااجراي.كند انتخاب را يكي تاوي دهيد ارائه
بامسائل نيز شما و كنند اتخاذ نهايي‌را تصميم تا مي‌يابند اجازه
شده مطرح مسئله از طرفين اينكه بالاخره و خواهيدكرد برخورد راحت‌تر
.برد خواهند سود
.نمائيد حل را خود مشكلات.4
بر بدي تاثير ظاهرا نيستند مشكلات‌خود حل به قادر كه كارمنداني
هدر به بيهوده نيز را وقت‌آنان و مي‌گذارند كارفرمايان روي
كرد خواهد كمك شما به خصوصي مشكلات با كردن نرم پنجه دست‌و.مي‌دهند
اعتبار و ارزش اينكه مهمتر و گذارده نمايش به را خود مهارتهاي تا
.شد خواهد بيشتر نيز ديدكارفرما از شما
.دهيد معتبرجلوه و خوب را خود رئيس.5
در.دهيد قرار توجه مورد را او توانائيهاي و مثبت موارد كنيد سعي
مثلا.ندهيد ارائه جديدي اطلاعات دارد حضور آن در شما رئيس كه جلسه‌اي
تا دهيد قرار او اختيار در را كافي اطلاعات و حقايق جلسه شروع از قبل
داشته ياد پس.نمايد گفتگو مسائل اين مورد يابددر اجازه شما رئيس
خواهد شما شخصيت اين برسد ، نظر به خوب شما رئيس شخصيت وقتي باشيد
و موقعيت مي‌يابد ، ارتقاء او سمت وقتي و مي‌رسد نظر به خوب كه بود
.كرد خواهد پيدا افزايش ارتقاء براي نيز شما شانس
.چشم‌پوشي‌نكنيد يكديگر مثبت موارد از.6
خود موفقيت كه هستند خوش‌بيني افراد از دسته آن موفق كارفرمايان
يك مثلاميكنند جستجو خود زيردست كارمندان و افراد در را
يا و همچون‌مشكل ، بحران واژگاني از ندرت به خوب كارمند
مبارزه‌طلبي نوعي را اوضاع‌مشكل وي كه چرا مي‌كند تنزل‌استفاده
حل و برخورد به مناسب يافتن‌راههاي و برنامه‌ريزي با بعد و توصيف‌كرده
به كه است اين كرد توجه آن به بايد كه ديگري مسئله.مي‌پردازد آنها
را آنان خوب و مثبت موارد هميشه كارمندان ديگر درباره هنگام‌گفتگو
منفي موارد درباره توضيحات ارائه از و برسانيد خود رئيس اطلاع به
سوي از و مي‌كند مستحكم‌تر را شما موقعيت امر اين.كنيد اجتناب ديگران
مي‌كند برخورد خوبي به ديگران با كه فردي به‌عنوان شما از همگان ديگر
.كرد خواهند ياد
(شويد خودحاضر سركار موقع به) نكنيد دير.7
ازسوي و است كار به شما علاقه و بيانگرشوق سركار در موقع به حضور
كنيد سعي شد ، خواهد كار به شما متوجه‌علاقه‌مندي نيز بخش رئيس ديگر
كاري اضافه كه بدانيد را اين و بياييد كار محل به زودتر دقايقي حتي
آنچنان كاري ساعت پايان از پس كار محل در ماندن بگوييم بهتر يا و
تازه‌اي نيروي سركار موقع به حضور با نيست كار به شما شوق نشانگر
:مي‌گوئيد خود با مي‌آئيد زود وقتي مثلا.مي‌شويد خسته ديرتر و مي‌گيريد
و حال:مي‌گوئيد رسيدن دير صورت در ولي.كنم شروع را كار تا آماده‌ام
.ندارم را كار حوصله
.كنيد عمل خود قولهاي به.8
ولي دهيد انجام بخوبي را كاري مي‌توانيد كه مي‌كنيد وانمود شما اگر
در حاضر ارشد مقام كار اين با مي‌مانيد ، ناكام آن انجام از بعد مدتي
مي‌كند ترديد و شك كار آن انجام در شما توانائي و لياقت به كار محل
اين وقت اسرع در برنمي‌آئيد كاري انجام پس از كه مي‌شويد متوجه وقتي
به او ناراحتي كه باشيد مطمئن و برسانيد خود رئيس اطلاع به را موضوع
در ولي دهيد انجام را كاري شما كه بود خواهد هنگامي از كمتر مراتب
.كنيد وفا خود قولهاي به بنابراين نباشيد موفق آن انجام
.بشناسيد را خود سرپرست9
بود كه‌دانا هر بود ديگرتوانا به‌عبارت.است قدرت آگاهي و علم
كار ، به مربوط كار ، عادات محل در خود سرپرست سوابق‌گذشته كنيد سعي
اگر مثلا.بدانيد را او وبديهايي خوبي‌ها و كار انجام اودر اهداف
روزي فرداي كه نباشد عاقلانه شايد است ، فوتبال طرفداران از شما رئيس
صحبت او با كار مشكلات و مسائل مورد در خورده ، شكست او محبوب تيم كه
قضاوت چيزي مورد در بيهوده تا كنيد دقت كه است اين ديگر مسئله.كنيد
به اصلا شما سرپرست اگر مثلا.نكنيد نتيجه‌گيري بيخودي و نكرده
است ممكن شما نيست برخوردار دانشگاهي تحصيلات از و نرفته دانشگاه
چيز موضوع ولي‌شايد كند حسادت شما فوق‌ليسانس مدرك به كه كنيد احساس
با كارمندي كه افتخارمي‌كند خود به شما سرپرست يعني‌اينكه باشد ديگري
.دارد بالاي‌دانشگاهي مدرك
.كنيد حدنزديك از بيش را خود ارتباط.10
در طرفين كه برسد مرحله آن به رئيس ، نبايد اخلاقيات و سوابق شناختن
و شما باشيدكه داشته ياد به.باشند مداخله‌داشته يكديگر خصوصي زندگي
حق‌مساوي از هيچوقت هستيد كار به كه‌مشغول سازماني در شما رئيس
صميمي‌گاه دوستي‌هاي كه است شده اغلبتجربه.نيستيد برخوردار
سرپرست صميميت‌با و حد از بيش باارتباطاست شده نيز مخاطره‌انگيز
امر اين و يابد كاهش شما به همكاران ديگر اطمينان است ممكن خود ،
و زده هم بر را شما خوب موقعيت تا نمايند تلاش ديگران كه گردد باعث
رابطه يك برقراري كه بگوييم است لازم پايان در و.سازند مواجه خطر با
مانع‌از كه برسد مرحله آن به سازمان‌نبايستي يا و اداره رئيس با خوب
براي‌رئيس مي‌توانيد شما كه چيزي بهترين.گردد كارمند سودمندي و خلاقيت
ضمن شماست ، محوله‌به وظايف و كار انجام آوريددرستي ارمغان به خود
بيشتر تا مي‌كند شماكمك دوي هر به مناسب برخورد خوبو رابطه اينكه
آن نيك عواقب و اين‌رابطه از نيز افراد ديگر و واقع‌شويد موثر
.شد بهره‌مندخواهند
Reader,s digest:منبع
مددي فرزاد:ترجمه
