چهارم ، شماره 1213 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 9 يكشنبه 19
ساز تاريخ نخبگان و احزاب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(1) -سياسي امور كارشناس و پژوهشگر حجاريان سعيد دكتر با گفتوگو
و راپذيرفتند تكثر و پلوراليسم كهنوعي بودند كسي اولين (ره)امام
كردند مبارزموافقت روحانيت جامعه مبارزاز روحانيون انشعاب با
اشاره
عوامليباعث چه كشورمان تاريخي درشرايط چيست؟ احزاب تشكيل شرايط
ساختارها احزاب ، تشكيل جهت ميان ، اين بود؟در خواهد احزاب ظهور
از كه درگفتوگويي كارگزارانتاريخي؟ و نخبگان يا تعيينكنندهاند
وجوه تبيين فوق ، ضمن پرسشهاي به توجه با شده ميگذردسعي نظرتان
عوامل به برسد ، نظر مهمبه احزاب شكلگيري براي كهميتواند متفاوتي
.است شده توجه نيز وتهديدكننده تحديد
مقالات سرويس
دارد؟ انقلابي حركت با چهتفاوتي و چيست حزبي حركت كاركرد
و جهتمطالبات در اهرمهايي اعمال ايجادو از عبارت حزب كاركرد
كشور درتصميمگيريهاي تاثير براي عمومي درصحنه سياسي درخواستهاي
طرح منتهي ميكند ، مطالبات طرح حيث اين از فيالواقع انقلابنيز.است
.است براندازانه و راديكال همهگير ، تودهوار ، صورت به كه مطالباتي
كل نميخواهد زيرا.ميكند فعاليت مستقر رژيم قوانين چارچوب در نظام
و اساسي قانون چارچوب در ميپذيرد بلكه كند ، سرنگون را مستقر نظام
فيالواقع كند ، مبارزه (نظام درون در) مستقر نظام بر حاكم مقررات
حركت دليل همين به نظام ، سياسيبر مبارزه نه سياسيدرنظام مبارزه
حالي در اصلاحگرايانهدارد ، و محافظهكارانه ، مسالمتجويانه ، خصلتي حزبي
پذيرش با حزبي است ، حركت برخوردار مخرب و خصلتيراديكال از انقلاب كه
صورت به را قدرت جابهجايي و كرده مطرح را خود موجودميخواهد نظم
يك واژگوني با ما انقلابي ، حركت در حاليكه در ببرد ، پيش مسالمتآميز
ميشود ، متحول درانقلاب ساخت لذا مواجهيم ديگر قدرت جايگزيني و قدرت
و كارگزاران بلكه متحولنميشود ، ساخت حزبي رقابتهاي كهدر حالي در
.ميشود عوض جايشان برنامهها
حزبي نظامچند يك ايجاد منظور به مناسبتاريخي زمينه وجود به شما
وجود مستلزم ابتدا امر اين اما داريد ، اعتقاد ايران در واقعي
از برميآيد قرائن و شواهد از آنچنانكه است ، آن براي لازم زمينههاي
اقتصادي ، قدرت به توجه با بايد كه گروهها از بسياري نيز ساختاري نظر
نيامدهاند ، وجود به و باشند خود طبقه نيازهاي پاسخگوي مذهبي و سياسي
مايلم باشد ، فوقالذكر مسايل بر مبتني احزاب ايجاد براي ما مفروض اگر
بدانم؟ ايران در احزاب ايجاد موانع درباره را شما تحليل
سياسيپيدايش و اجتماعي دربارهزمينههاي كه متعارفي بحثهاي در
شرايط بهدليل ما كشور ميشود عنوان ميگيردمعمولا صورت احزاب
تعبير به احزابنيست ، پرورش مستعد ميبرد ، بهسر آن در كه تاريخي
نويسندگان ، ساختاريهستند ، موانعي ايران ، در موانعتحزب ديگر
ادعاي صحت بر رادلايلي زير عوامل نظريه اين طرفداران و صاحبنظران
قدرت ساختار ايران ، در استبدادي ساختار ديرپايي -ميدانند1 خويش
ايراني نوع جباريت و (آسيايي استبداد) شرقي دسپوتيسم پادشاهي ، مطلقه
يك تشكيل اجازه ميشد ، صادر او ناحيه از تصميمگيريها و قدرتها همه كه
فرهنگ مذكور سياسي ساختار -نميداد20 را حزب مانند عرض هم قدرت
كه آورده بوجود را غيررقابتي و غيرمشاركتي فرهنگ يعني خود با متناسب
.ميشود مشخص نياكانگرايي و تبعي ويژگي با عمدتا
را فرهنگضدحزبي ايران ، معاصر درتاريخ مخرب تحزب نوع دو سابقه -3
وابستگي كهمعمولا بعد به بيست شهريور اولاحزاباست كرده تشديد
سرنوشت مقابل بيمسئوليتيدر و بيتعهدي يا قدرتهايبيگانه به آنها
كور راديكاليسم دوم.بود محرز اجتماعيشان پايگاه و هواداري پايگاه
در گريزي سياست به منجر شدت به و بوده ما احزاب دامنگير معمولا كه
:حزبي نظام در غيردموكراتيك مناسبات توليد باز -است ، 4 شده مردم
-ميكرده 5 عمل حزب داخل در كوچك شاه يك مانند حزب رهبر همواره مثلا
ميآمده ، چنگ فرا كه منافعي ازاي به يعني -كارحزبي هزينه بودن بالا
ميشده پرداخت برايش شاه زمان در عليالخصوص ميبايد بالايي بسيار هزينه
مبين انقلاب از بعد فوق عوامل تداومنسبي معتقدند صاحبنظران بعضي
در حزبي نظام پيدايش براي را مساعد و مناسب بستر ما كه است اين
از ما دارند اعتقاد كه كساني البتهنداريم و نداشته كشورمان
نداشتهايم ، حزب ما نميگويند نيستيم ، برخوردار حزب ايجاد زمينههاي
منطبق حزب يك با زيادي فاصله انقلاب از بعد و قبل احزاب معتقدند بلكه
دو شاهديم ، دوم پهلوي زمان در مثلا.دارند شده پذيرفته معيارهاي با
در فراكسيون دو بهعنوان و بودند فعال مردم حزب و نوين ايران حزب
يك به و قربان فراكسيونچشم يك به مردم اما داشتند حضور نيز مجلس
موضوع اين درباره توفيق فكاهي مجله ميگفتند ، قربان همبله فراكسيون
:كه مضمون اين به بود ساخته شعري
باد پاينده نوين ايران حزب
باد زنده مردم حزب هم اندكي
بود اين هم دليل بهترين فرمايشيبودند ، احزاب و فراكسيونها يعني
رامنحل خود آنها بياورد بهوجود تكحزبي نظام يك تصميمگرفت شاه كهوقتي
يك براياينكه صرفا شاه.پيوستند حزبرستاخيز به حزب دو هر و كرده
به كه بدهد غربنشان به و بكشد استبدادي روينظام دموكراسي زرورق
زمان در بود آورده بهوجود را احزاب اين است تكثرقايل و پلوراليسم
و گروهها ذينفوذ ، بود ، گروههاي رايج سياسي فعاليت از شكلگيريهم
حزبي نظام كه ميشوند زمانيفعال گروهها اين بودند محفلهافعال
قالب در را خود سياسي معمولاكار لذا و باشد شفافيوجودنداشته
حزبي سياه جريانات عنوان به ذينفوذ گروههاي.ميكند متجلي اينگروهها
تاثير تصميمگيري نظام و پارلمان در سياستگزاريها روي بر
.ميگذاشتند
ميگرفتكه صورت نظام ضد توسطاحزاب سياسي فعاليت سوم نوع
در براندازينظام و معارضه به وعمدتا ميشدند محسوب اپوزيسيون
لذا ميانديشيدند احزاب جاي به چريكي گردانهاي هنگهاو تشكيل چارچوب
سياسي فضاي در صدا يك و شاه يك فقط تا نبود خالي كاملا سياسي فضاي
.باشد ايرانطنينانداز
چريكي گردانهاي و هنگ و فرمايشي شكلگيرياحزاب ميرسد نظر به البته
ديگر عبارت به نمود ، تحليل بايد زماني و سياسي شرايط به توجه با را
سرمايهداري نظامسركوبگر برابر در جهاني چپ نظامي و چريكي راهحلهاي
را حكومت سيطره تحت فرمايشي احزاب هم و نظامي سوم ، همهنگهاي جهان در
را خطمشياي چنين شرايط تاثير تحت اسلاميهم احزاب برخي حتي ميطلبيد ،
.ميكردند دنبال
ولي شدند كشيده شاه با براندازانه ضديت به نيز اسلامي جريانات بله
پادشاهي مطلقه استبداد به براندازانه ، نظامي حركتهاي پيدايش مهم علت
باقي مسالمتجويانه حركتهاي ابراز براي را كانالي و مجرا هيچگونه كه
فلسطين جنبش و لاتين امريكاي در چريكي جنبش ميشد ، مربوط بود نگذاشته
اما داشتهاند ايران چريكي جنبشهاي در بهسزايي تاثير خاورميانه در
نوع هيچ طرح اجازه كه بود مطلقه استبداد سياسي ساخت آن از مهمتر
به و مرداد كودتاي 28.نميداد حزبي و قانوني مجراهاي از را مطالباتي
اينامر مويد ملي ، جبهه و آزادي نهضت چون احزابي حركت رسيدن بست بن
نيز (ره)خميني امام حتي.نداشت وجود براندازي جز راهي هيچ لذا بود ،
راههاي با شايد كه اميد اين به ميكردند توصيه و نصيحت ابتدا
انباشت حال هر به ايجادشود ، ساختارها در تحولي قانوني و مسالمتآميز
وجوه از پارهاي به نسبت سياسي يافتگي توسعه تاخر حاصل كه ناملايمات
.است اسلامي انقلاب موجد علل از يكي بود اقتصادي يافتگي توسعه
اين و ضرورتدارد مردم مشاركت كردن نهادينه اسلامي ، انقلاب تكامل براي
آن در مختلف وگروههاي مردم رفتار كه دارد سازمانهايينياز به خود امر
پديدميآيند ، منظور اين به احزاب.شود پيشبيني قابل و منسجم ، قانونمند
بال جرج ايجادمينمايد؟ را حزبي نظام عوامليمقتضيات چه شما نظر به
به سرمايهداري نظم در انقلابايران كه بود معتقد كميسيونسهجانبه عضو
نيز نظمي چنين و خواهدشد مستحيل بودن تجاري و دليلسنتي
ايران چون پيرامون دركشورهاي مستقل خواهاناستقراردموكراسي
سخن اين امريكاييها دارد؟ ازاعراب محلي بال جرج سخن اين نيست ، آيا
آنها.كردند مطرح گوادالوپ كنفرانس در هم ديگري نحو به را بال جرج
به وابسته شدت به فرهنگيايران و اقتصادي ساختار معتقدبودند
كار سر بر كه ديگري هررژيم و است بينالمللي نظامسرمايهداري
به بعدها.بكند طي را همينمسير بود خواهد ناچار بيايدكمابيش
ساختاري تحولاتي اسلامي منانقلاب نظر به.بردند پي خود اشتباهتحليلي
استبدادي نظام به كهبازگشت جايي تا آورده بهوجود ايران رادر
تاثير مناست غيرممكنكرده و ناميسر را متروپل وابستهبه
دلايل در حزبي نظام ايجادمقتضيات و شكلگيري در را تحولاتساختاري
مسيرنهادينه در انقلاب جوشش و كنونيكهغليان شرايط در -زيرميدانم1
خود (ره)امام البته.است طبيعي روند يك روندتكثر ، گرفته قرار شدن
امر اين لااقل پذيرفتند ، تكثررا و پلوراليسم نوعي كه كسيبودند اولين
روحانيتمبارز جامعه از مبارز انشعابروحانيون با (ره)امام باموافقت
يك معني به الله حزب ميكردند خيال كهاغلب تصور اين و.افتاد اتفاق
لذا.رفت ميان شوداز انشعاب آن در نبايد و يكپارچهاست و تمام حزب
از اساسي ، قانون درچارچوب رهبري پذيرش با كه ميتوانيمبپذيريم
نظامو مصالح از مختلفي وقرائتهاي باشيم برخوردار رقابتسياسيهم
درانتخابات اينكه ضمن.باشيم كشورداشته اداره در متفاوت سليقههاي
جمهوري رياست انتخابات در و رسيديم سياسي چهارجريان به پنجم دوره
رياست انتخابات تا.بود خواهيم مواجه تكثر و تنوع اين با نيز
داشتيم جمهوري رياست يككانديداي هميشه رفسنجاني ، هاشمي جمهوريآقاي
بازيميكردند ، را حاشيهاي يا دوم نقشدست فيالواقع كانديداها وبقيه
ديگر و شده ايجاد ساختاري تكثر و تنوع نوعي ميكنيم احساس اكنون اما
-نيست 2 پيشبيني قابل جمهوري رياست انتخابات نتيجه گذشته مانند
.نداشتيم مشخصي فراكسيون (اول مجلس از غير به) مجلس داخل در تاكنون
آنها رهبريهاي و گرفتهاند شكل فراكسيونها اين پنجم ، دوره در اما
دارند سعي و شده منظم بايكديگر فراكسيونها جلسات معلومشدهاند ،
يكياز معتقدند سياسي جامعهشناسان.كنند مطرح را مشتركي مطالبات
هستند ، برفراز پارلماني همينفراكسيونهاي احزاب پيدايش بسترهاي
پنجم مجلس در همچنين.گرفت خواهند شكل تشكلاتحزبي فراكسيونها ، اين
سياسي دستهبنديهاي و شده كمرنگتر استاني و محلي قومي ، دستهبنديهاي
احزاب شكلگيري براي بخش نويد عامل يك خود نيز امر اين شدهاند قويتر
.ميرود شمار به
.داشتهاست خود همراه به را مزايايمهمي اقتصادي نظام تحولات -3
ازجمله مختلف بازارهاي كه داشته حسنرا اين تعديل برنامههاي
وميتوانيم كرده ايجاد را...و سرمايه ، كار كالا ، پول ، بازار
به.بيايد بهوجود نظام اين هم سياست دربازار كه باشيم اميدوار
.دارد دموكراسي اسم به همزادي و لازم تعديل نظام پذيرش ديگر عبارت
شده فراهم تعديل برنامه توسط نيز احزاب شكلگيري مادي زمينه لذا
.است
دارد ادامه