چهارم ، شماره 1213 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 9 يكشنبه 19
|
|
طبيعيو سوانح شناخت براي همگاني آموزش
آن با مقابله راه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
با همراه بيماريها دام رهايييافتهاز جانهاي روزگار اين در هنوز
.ميشوند طبيعي سوانح داراييشانشكار
نه بروز ، عامل نه نميشناختند ، را بيماريها انسانها روزگاري
بيماريهاي به مبتلايانرا راهدرمان نه و پيشگيري ، راه نه عاملشيوع ،
همهگير از ناشي عمومي وكشتار بودند مرگ به محكوم طاعون سختيمانند
شيراز خودمان برويم ، درشهر نميخواهد دوري راه.بيماريگريزناپذير شدن
وبايي ، سال بود ، مانند گرفته قرار تاريخ مبداء بعضيبيماريها بروز سال
هر در شهر وسيعجمعيت كشتار تلخ خاطرات.سالآنفلوانزايي و حصبهاي سال
و پدربزرگها كه بود تاثرآور و عميق موردبهقدري سه اين از يك
يادشده سالهاي با را ديگر برخيوقايع سن ما هاي مادربزرگ
.ميسنجيدند
بيماريبلا گرفت ياد كه رسيد روزگاري و دانشآموخت جامعه كمكم
بروز از حتي و يافت نجات مرگ از و كرد درمان آنرا ميتوان بلكه.نيست
.كرد پيشگيري آن
هم روستاها به تلويزيون و دامنهراديو كه روزي از خودمان كشور در
تقريبا رسانهها اين از بهداشت مداوم آموزش سايه در گسترشيافته ،
همهروزه و بردهاند پي درماني و بهداشتي مسايل اهميت به مردم اكثر
درمان براي كه است جمعيتي از مملو بهداشتي مركزهاي و درمانگاهها
.ميكنند مراجعه فرزندانشان مايهكوبي براي يا و خود بيماريهاي
و رنج دوردست روستاهاي از كه خانوادههايي نيستند كم ميان اين در
نوبت انتظار در شب نيمه نزديكي تا گاهي و ميكنند تحمل را سفر هزينه
.سرميبرند به كاردان و كارآزموده پزشك ديدنيك براي
جانهاي روزگار اين در هنوز نيست ، ميسر بال يك تنها با پرواز اما
سوانح شكار همراهباداراييهايشان بيماريها دام از رهايييافته
از بهعنوانبلا هم رسمي مراجع در حتي هنوز كه سوانحي ميشوند ، طبيعي
بهجا را اثرها وحشتبارترين زلزله ميان اين در.ميشود ياد آنها
:مثل بنابر.است بيعدالتي كنيم تشبيه طاعون به آنرا اگر و ميگذارد
زند جان بر ترا تنها بد را ما ميانه 1 حاشيه 0:شعرموازي-:311
زند برايمان و جان بر بد يار
و دارد جاني تلفات فقط اولي چه است ، بد يار زلزله و بد مار طاعون
نتيجه گاهي كه را زيست آثار و امكانات هم و ميگيرد را جانها هم دومي
.ميكند نابود را تلاشانسانها قرنها
دانشمندان متخصصانو فعاليت راه از بيماريهاتنها با مبارزه آيا
اگرعموم ببرد؟ بهجايي ميتوانستراه خودشان دربستهدرميان بهطور
با را درمان و بهداشت مربوطبه پديدههاي گوشههايگوناگون مردم
زحمت و تلاش آيا بودند ، نشناخته گروهي رسانههاي از مستمر آموزش
آيا ببرد؟ جايي به راه ميتوانست پزشكي علم دانشمندان و پژوهشگران
را همهگير بيماريهاي ميتوانستند مردم همكاري و آمادگي بدون ايشان
همه در است منفي پرسشها اين همه پاسخ اگر كنند؟ مهار و بزنند لگام
وضع همين است ، طبيعيروبهرو حادثههاي با انسان كه هم ديگري ميدانهاي
.است برقرار
متخصصان ايشان ، همياري و مردم عموم پذيرش بدون است ممكن چگونه
اين شناخت و آگاهي بدون هم مردم ببرند؟ پيش از كاري هررشتهاي
مال و جان حفظ راستاي در ميتوانند چگونه مربوطه پديدههاي و حادثهها
هماكنون كه بفشارند؟همانطور را انديشمندان و پژوهشگران ياري دست خود
در همگاني آموزش به حق به تلويزيون و راديو وقت از هفتهساعتها هر
راهحلها و مشكلها و دارد اختصاص درماني و بهداشتي گوناگون زمينههاي
بايد هم بهويژهزلزله و طبيعي سوانح درباره ميدهند ، ارائه مردم به را
.شود داده مردم به آگاهيلازم شيوه همين به
پيش ماه چند كه طبيعي بلاياي كاهش و -زلزله -فارس استان سمينار در
سيصددقيقه جاري سال در كه دادهشد نويد شد برگزار شيراز در
مژده اينبود شاهدخواهيم را زلزله تلويزيونيدرباره برنامه
بسنده فرهنگي كار مقياس اين به نميتوان ولي است ، آغاز براي خوبي
.كرد
در اكنون خواندگان ، درس سطح در حتي ما طبيعي ، سوانح به نسبت
آنها كه ميبريم بهسر بيماريها به نسبت پيش قرن يك حدود فرهنگي وضع
آموزشي برنامههاي امروزه همينقياس به پس.ميدانستند بلاهايناگزير را
گستردهتر بايد آنها با راهمقابله و طبيعي سوانح شناساندن همگانيبراي
رشته دو اين بين باورنكردني تافاصله باشد ، درمان و بهداشت ازآموزش
به كيفي و كمي ازنظر آموزشيبايد برنامه اين.شود برداشته ازميان
كوتاه نسبتا زمانيمعقول دوره يك در جامعه كه شود اجرا تهيهو گونهاي
يابد دست زلزله بهويژه طبيعي سوانح به نسبت همگاني ازآگاهي سطحي به
و برسد ايمن زيستگاههاي احداث براي لازم آمادگي حداقل مرز به كه
وپشتيباني مشاركت با ساز و ساخت امر به دادن سروسامان برنامههاي
.بپوشد عمل جامه مردم
و وعلل سوانح وقوع چگونگي مردم كه است ممكن هنگامي مرز اين از عبور
جلو ميتوان كه بگيرند ياد بشناسند ، را آن از ناشي ويرانيهاي وسعت
كار همين به خدمت در مهندسي علوم كه دريابند گرفت ، را ويرانيها اين
برسانند ، ممكن حداقل به و كنند مهار را آسيبها كه بستهاند همت كمر
آن ويرانيهاي به تسليم و طبيعي سوانح از وحشت جاي به كه كنند درك
داوطلبانه را بيخطر زيستن و بگيرند بهره امكانات اين از ميتوانند
كهسرمايههاي شوند اميدوارسازند ممكن آينده نسلهاي و خود براي
رعايت درصورت بعد به اين از ميرود ، برباد باسوانح هرساله كه هنگفتي
خواهد بهكار پيشرفتهتر جامعهاي و بهتر زندگي درراه مهندسي موازين
.روزگاري چنين بهاميدافتاد
طلوع محمدهادي مهندس