چهارم ، شماره 1215 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 11 سهشنبه 21
|
|
جمع تئاترمان براي تماشاگر دعوا ، با
كرديم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خياباني تئاتر سراسري جشنواره سومين كارگردانان و داوران با گفتوگو
كه بودند داوراني جمله از افشار وحميدرضا راضي حسين:اشاره
بااين.كردند قضاوت فجررا تئاتر سراسري جشنواره سومين نمايشهاي
گفتوگو جشنواره برگزيدهاين كارگردان سه با وهمچنين داوران
:ميخوانيد كه انجامدادهايم
ايران در چيست؟ خياباني افشارتئاتر حميدرضا با گفتوگو
و تعزيه ايراني ، درام.داريم برزن و كوي تئاتر كه است قرن سه از بيش
كه مدوني تئاتر.است دراز بسيار ايران در عمرش ايراني ، كمدي همچنين
.نميگذرد عمرش از بيشتر قرن دو آمده ايران به اروپا از ادبي لحاظ به
در نمايش نوع اين كه ميشويم متوجه كلي جمعبندي يك در و خلاصه طور به
.است داشته رواج بگيرد خود به علمي شكل خارج در اينكه از پيش ايران
را مداوم فرهنگي جريان يك نتوانسته گذشته دوران اينكه دليل به اما
.است شده خودش خاص معضلات دچار هردورهاي در خياباني تئاتر كند حفظ
تئاتر ضروري لوازم بدون كه تئاتراست از نوعي خياباني تئاتر
تئاتر درميشود اجرا..و ولباس نور گريم ، دكور ، مثل صحنهاي
و جسارت با و امكانات وبدون برزن و كوي در هنرمند خياباني
مطرح را آنها و ميكوشد اجتماعي معضلات رفع براي تمام گستاخي
.ميكند
.راميزند اول حرف آن در كهبداههكاري است تئاتري خياباني تئاتر
نشود حرفيزده و نگيرد انجام صورتبداههكاري به آن در كه تئاتري
.نيست خياباني تئاتر
چيست؟ خياباني تئاتر جشنواره از شما تعريف
.ابريشماست جاده مثل وليعصر كهچهارراه ميبينيد كنيد توجه اگر
طرف از.است مردم عاطفي حتي و واجتماعي اقتصادي گذرگاه اينجا
متوسط ديگراقشار و كاسبها دانشجوها ، وليعصرگذرگاه چهارراه ديگر
خياباني تئاتر جشنواره برگزاري روزهاي در.هست هم جامعه بالاي حتي و
دانشجو تخممرغ ، كارتن يك با را مردي پارچه ، طاقه يك با را پارچهفروش
مشتاقانه كه ديدهايم جارو با را پارك نظافتچي حتي و دست به كتاب
براي جشنواره پويايي از تعريف اين وهستند خياباني تئاتر تماشاگر
.است كافي ما
خياباني تئاتر جشنواره سومين اجراشدهدر كارهاي از شما ارزيابي
چيست؟
تئاترخياباني بخش داور عنوان كهبه بود سالي نخستين من البته
كيفيت از گذشته سال به نسبت امسال نمايشهاي و كردهام فعاليت جشنواره
.بودند برخوردار برتري
بود؟ چه در اجراها اساسي مشكل
تئاتر كه است اين در ما هنرمندانجوان اجراي اساسي مسئله
.ميبينند مذهبي درام شكل به ويا پهلواني ديد يك با را خياباني
با پيام حداكثر رساندن خياباني تئاتر اصلي هدف دنيا تمامي در امروزه
.است بيشتر تماشاگر جذب همچنين و امكانات حداقل
.بازيگرانبوديم حد از بيش شاهدحرافي بيشتر اجراها ، در امسال ما
تماشاگر به جسمي تحرك و بدني حركت يك كهبا ديديم را پيامي يعني
حركت يك و نردبان يك چهارپايه ، يك با كه داشتم انتظار من شود ، ابلاغ
حركت يك با بتوانيم يعني.برسيم بيومكانيك تئاتر تعريف همان به بدن
قديم تعزيههاي در مثلا برسانيم ، مخاطب به را پيام حداكثر جادويي
و بود اشقياء نشانگر قرمز رنگ و انبيا نمايانگر سبز رنگ كه ميبينيم
.ميشناساند تماشاگر به را فرات رود آب ، پياله يك با تعزيهگر حتي
برساند مخاطب به را پيامها صورت اين به بايد هم امروزي تئاترهاي
هم جذاب جامعه مختلف طبقات براي كه دلپذير و جديد قالبي در منتها
.باشد
.اسلامياست - ايراني و مذهبي همانتئاتر خياباني تئاتر من نظر به
.داريم دراممذهبي يا تئاتر كه است قرن ماسه كه است اين هم دليلش
از را خود تئاتر امروزي تعريف اروپا كه است ماافتخار براي اين
گرفته نشات امروز خياباني تئاتر.است گرفته ژاپن و چين هند ، ايران ،
گذشته تعزيههاي و پهلوانيها بقالبازيها ، نقاليها ، معركهگيريها ، از
وابسته قطعا ما ملي شرايط و.ماست ملي تئاتر نمايانگر همگي كه است
.ماست ديني ارزشهاي به
اجرا يكجشنواره قالب در و سال در فقطيكبار خياباني تئاترهاي چرا
زمستان؟ درفصل هم آن ميشود ،
.بماند چنينباقي اين نيست قرار اصلا
نمايش جشنواره داوران از يكي عنوان به راضيشما حسين با گفتوگو
چه در صحنهاي تئاتر با را خياباني نمايش اصلي تفاوتهاي خياباني
ميبينيد؟
ميتواندبدون نمايش نوع اينگستردهايدارد طيف خياباني نمايش
با رودررويي و تنگاتنگ ارتباط آنچناني وامكانات ابزار به وابستگي
صحنهاي تئاتر برخلاف درست خياباني نمايشكند برقرار خود تماشاگر
در كه هستيم شاهد اوقات بيشتر و ميدهد راه نمايش درون به را تماشاچي
هدايت انتها تا را كار و شده نمايش بازيگر تماشاچي خياباني ، تئاتر
.است كرده
چيست؟ تئاترخياباني امروز مشكلات و مسائل
هنوزديدن.نداريم علاقهمند كهتماشاگران است اين ما اصلي مساله
نوعي معدودبه و محدود گروهي فقط.محسوبنميشود ضرورت يك تئاتر
.ميكنند رادنبال تئاتر رويدادهاي
واقعتماشاگر در عمومي معابر و درمحلهها بااجرا خياباني تئاتر در
تئاتر ازمحسنات يكي مساله اين.ميكنيم تماشاينمايش به وادار را
تئاتر به بهعلاقمندان كه اميدواريم عمل مابااين.است خياباني
به نسبت كه بفهمانيم مردم به بايد ممكن هرطريق مابه.بيافزائيم
.نباشند بياعتنا تئاتر
خيابانيچيست؟ تئاتر از شما تعريف
يكسري بايد افتاده جا مردم كهبين آنطور نمايش اجراي براي
صورت تئاتر استانداردهاي ديگر و صحنهنمايش و سالن ازقبيل امكانات
نهايت در بتوانند آنها تا بگيرد قرار هنرمندان اختيار در و پذيرد
.دهند ارائه اجرا قابل كاري
اجرا را نمايش آنچناني تمامامكانات از فارغ خياباني تئاتر اما
.ميكند
ميشود؟ مطرح تئاترخياباني در موضوعهايي چه غالبا
تئاتر.ميكند مطرح را واجتماعي روز موضوعهاي خياباني تئاتر
سعيبراين مردم روزانه و مسائلخانوادگي كشيدن پيش با خياباني
مفاهيمعميقتري بتواند بعدها تا كند ثابتيپيدا علاقهمندان كه دارد
.كند طرح را
جشنواره سومين برگزيده كارگردانان از يكي استادي ، عليرضا با گفتوگو
خياباني تئاتر
است؟ امسالچگونه جشنواره از شما ارزيابي
هميشهبه ولي بود گذاشته سر پشت پيشرا سال معايب امسال جشنواره
بايد كه بازيگراست اين و دارد وجود مختلفكمبودهايي موقعيتهاي نسبت
خوبي كار عديدهبتواند مسائل وجود با و داده مشكلاتوفق بااين را خود
.كند ارائه را
چيست؟ تئاترخياباني مشخصههاي مهمترين
آنبازيگر در كه است تئاتري.مردمياست تئاتر خياباني ، تئاتر
.دارد تماشاچي با تنگاتنگي ارتباط
-هويتايراني با جشنوارهاي امسالبرپايي جشنواره اهداف از يكي
اسلاميچيست؟ - ايراني نمايش از تعريفشما و بود؟ اسلامي
انسگرفتهايم ، آن با ديرباز از كه ما سنتي نمايشهاي كه گفت ميتوان
صفويه دوران از نوعنمايش اين است ، اسلامي نوعنمايش يك اعتباري به
كه هستيم ايرانيان اكنونما وكرد پيدا ادامه تاكنون يافتو رواج
حفظ با و جديد نوعي به را اجرايآن و كنيم حفظ را نمايش ايننوع بايد
.دهيم انجام ايراني اصولاسلامي
جشنواره در بازيگري بهترين برندهجايزه زماني ، اصغر با گفتوگو
خياباني تئاتر
داريد؟ احساسي چه اجراميشود ، خيابان در شما تئاتر وقتي
دغدغههاي از رها كه ميبينم مردميرا وقتي ميشوم خوشحال خيلي
.ميكنند ديدن من كار از صحنهاي ، تئاتر
ميدانيد؟ ضرورت يك تئاترخياباني در را آيابداههكاري
البته.است خياباني تئاتر اصولضروري از بداههكاري قطعا.بله
اجرا اصلي چهارچوب و داراييكمتنبود كرديم اجرا ما كه تئاتري
كار بداهه ميشد ، لازم اماهرجا بود ، استوار متن همان براساس
.ميكرديم
مردم چطور كه بوديم مانده و داشتيم اجرا ترمينالها از يكي در مثلا
باهم چهارراه سر برويد گفتم بچهها به كنيم ، جمع كار ديدن براي را
بااينكار و بياييد اينسو به دعواميكنيد كه حالي در و كنيد دعوا
.كنيم زياديجمع تماشاگران توانستيم ،