چهارم ، شماره 1216 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 12 چهارشنبه 22
|
|
جهاني آيين يك منابع(10)ما خلاق گوناگوني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
چشم به شوندهاي تكرار مضمونهاي فرهنگي سنتهاي همه در تقريبا
.گرفت الهام ازآنها جهاني ، آئين يك براي ميتوان كه ميخورند
نيز دليل بههمين و است انسان آسيبپذيري انديشه الهامي ، منشا اولين
در ميخواهد كه كرد مشاهده انسان در را رفتاري آني انگيزه اين ميتوان
امنيت حال ، همين در و برهاند ناراحتي و زجر از را خود امكان صورت
ميتوان نيز را انديشه اين از بخشيآيد فراهم افراد يكايك براي نيز
مثال ، براي.كرد مشاهده دنيا بزرگ فرهنگهاي همه اخلاقي ديدگاههاي در
انساني ، بود ، هر گفته پيشتر كنفسيوس آيين معلم ،(Mencius) منسيوس
و نرمي وحشت ، و هراس است ، چاه در افتادن حال در كودكي ببيند همينكه
از درست تميز و تشخيص براي قلبي انساني هر..ميگيرد فرا را او شفقت
اصل ترتيب ، همين به(Meng-tzu ،III و/ زو ، 3 ، 6 منگ) دارد نادرست
و اخلاقي تعاليم از بخشي بپسند ، هم ديگران براي ميپسندي خود بر آنچه
طلايي اينقاعده از شكلي.ميرود بزرگبشمار سنتهاي از يك هر بنيادي
تائوئيسم ، كنفسيوس ، آئينهاي در آشكار بياني بهصورت ميتوان را
ساير در يافتو اسلام و مسيحي كليمي ، زرتشتي ، بوديسم ، هندوئيسم ،
نياز به بايد.دارد وجود صورتضمني به قاعده اين نيز ديني اعتقادات
و اجتنابپذير ناراحتي و زجر از پرهيز خصوص در انساني عميق و مبرم
ايننياز ، زيرا كرد ، توجه انسانها اخلاقي پايهاي برابري مفهوم همچنين
به دستيابي منظور تلاشبه هرگونه براي حمايت استوار ستون و لازم مرجع
.ميرود بشمار جهاني آيين يك
نبايد آيينجهاني ، يك براي ساختاري بيشتر قطعات جستجوي هنگام به
نظر در ميشود ، خوانده قرارداديفرهنگ طور به كه را آنچه فقط
در كه است شكلگيري حال در جهاني مدني فرهنگ يك ما ، عصر در.بگيريم
انديشه.دارد است ، لازم نوين جهاني آيين براي كه ديگري عناصر خود
شدن نيزهمگاني و مردم نظرات گرفتن نظر در دموكراسي ، اصل حقوقبشر ،
توجه آنها به بايد هستندكه مواردي اولين دليل ، اقامه به پايبندي
مشروعيت از متحد ملل سازمان هدفهايهيئتهاي و آرمانها حدي ، تاكرد
داشتن به آگاهي و بشر حقوق رعايت تقاضاي.برخوردارشدهاند عقيدتي
شده سراسرجهان در توقعاتي بروز باعث كه زميني مشترك يكاكوسيستم
.است جهاني فرهنگ اين ديگر نمودهاي
تدريجي تشويقآميز ، گسترش بسيار روندهاي از يكي اخير ، دهه چند در
منشور در كه معيارها اين.بودهاست بشر حقوق بينالمللي معيارهاي
در قاعده بصورت بشر حقوق جهاني بيانيه در و متحدآمده ملل سازمان
پيمانهاي مهمترينآنها كه پيماننامه چند در متعاقبا شده ، آورده
و اجتماعي و اقتصادي حقوق پيمانهاي سياسي ، و مدني حقوق بينالمللي
از حمايت براي اروپا پيمان مانند منطقهاي نامه پيمان چند همچنين
خصوص در آفريقا منشور نيز و بشر حقوق درباره امريكا پيمان بشر ، حقوق
.است كرده پيدا رسميت و يافته قانوني تجلي است ، مردم و بشر حقوق
هستند ، ستيز در بشر حقوق موضوع با سركش دولتهاي هنوز امروزه ، گرچه
بايد و ميرود ، بشمار سياسي رفتار استوار معيار بشر ، حقوق كماكان
.باشد جهاني آيين هر شالوده
سليمزاده سوسن:مترجم