چهارم ، شماره 1217 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 13 پنجشنبه 23
|
|
مسابقه بخش نمايش‌هاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فجر تئاتر سراسري جشنواره پانزدهيمن برپايي انگيزه به
فارسي كهن ادبيات و متون از ملهم كه نمايش چند پانزدهم جشنواره در
رفت صحنه بر بومي و سنتي شكلي با بود
آغاز تهران در ماه اسفند سوم كه فجر تئاتر جشنواره پانزدهمين:اشاره
كار به اسفندماه دهم در مسابقه بخش در نمايش اجراي 38 با بود ، شده
.داد پايان خود
مسابقه ، نمايش‌هاي‌بخش از برخي اجمالي بررسي ضمن شيباني‌فر مازيار
داده انجام كوتاهي گوهاي و گفت نيز نمايشها اين دست‌اندركاران با
:مي‌خوانيد كه است ،
كه داشت جارنام پانزدهم‌هي جشنواره در شده اجرا نمايش‌هاي از يكي
دوم جايزه اين‌اثر بود ، شده كارگرداني رافعي احمدرضا توسط
.داد اختصاص خود به را صحنه طراحي و كارگرداني
به داشت اشاره بود ، برخوردار مذهبي درونمايه‌اي از كه نمايش داستان
بودند ، كرده سكوت آنها و مي‌داشت روا ظلم آنها بر كه‌خان مردمي جهل
.بود جهل‌شان از ناشي كه سكوتي
در دهل و سرنا از گسترده استفاده سبب به كه است نقالي نوعي هي‌جار
حال عين در.بود گرفته خود به (محلي) فلكلوريك شكلي نمايش ، جاي جاي
در داستان قهرمانان كار پايان كه داشت اپيزوديك حالتي اثر اين
.مي‌شد تكرار مرتبا بند ميان يك صورت به صحنه هر انتهاي
خصوص به بازيگران ناهماهنگي سبب به داشت كه جذابيتي همه با جار هي
رنج اغتشاش و به‌هم‌ريختگي نوعي از دست‌جمعي بازيهاي انجام موقع در
كار نواقص ديگر از كلام بر زياد تكيه و ميزانسنها نشدن رعايت.مي‌برد
دل بر صحنه زيباي طراحي و داستان رواني حال اين با.مي‌رفت به‌شمار
:مي‌آيد درپي كه نشستيم صحبت به كارگردان‌هي‌جار با.مي‌نشست بيننده
كنيد؟ ذكر را خود فعاليتهاي از خلاصه‌اي خودتان ، معرفي ضمن
در حضور و عمومي اجراي با است سالي چند.هستم بروجني رافعي احمد
و استاني سوره ، جشنواره‌هاي در.مي‌كنم پيگيري را تئاتر جشنواره ،
بردم صحنه روي به را باد گذشته‌آينه‌هادر سال.داشته‌ام شركت منطقه‌اي
.شد وموسيقي بازيگري جايزه برنده كه
بوديد؟ روبرو مشكلاتي چه با اجراي‌هي‌جار و تمرين شكل‌گيري ، روز در
مادي ازجمله‌كمبودهاي مي‌گويم امكانات كمبود از شهرستاني‌ها همه مثل
مشكل و كار امكانات تمرين ، كمبود براي مناسب محل نبود به مي‌توانم
مسجد يك در را ماهي‌جار مثال بهعنوانباشم داشته اشاره‌اي اجرا
كه كم‌لطفي‌هايي شهرستان در تئاتر مسئولان كافي توجه عدم مي‌كرديم تمرين
.است ذكر قابل نيز مي‌دارند روا ما بر گاه
چيست؟ فجر جشنواره مورد در نظرتان
برگزار دركشور كه است نمايشي جشنواره پربهاترين تئاتر جشنواره
شكوفايي بسوي گامي جشنواره اين تداوم و بهبود با كه اميدوارمميشود
.برداريم تئاتر
درپانزدهمين نيز خيالي‌صبري زهرا كارگرداني به نيز نمايش‌مراد
نوشته نمايش داستانشد اجرا چهارسو سالن در فجر تئاتر جشنواره
مراد.داشت برعهده نيز را آن اول نقش بازيگري كه است طلوعي شبنم
به قطعنامه پذيرفته‌شدن با همزمان شوهرش است‌كه زن يك تنهايي داستان
و است زنده شوهرش بفهماند همه به كه دارد سعي او.مي‌رسد شهادت
.دهند انجام خواسته او كه را بايدكارهايي
و عكس قاب چند.است برخوردار رئاليستي و ساده بافتي از نمايش داستان
صحنه پشتي ديوار در فرورفته درهم قابعكسهاي شكل به كه سوراخ سري يك
صحنه وسايل مي‌رسيد ، به‌نظر سياه تصوير چند صورت به و بود شده تعبيه
.مي‌داد تشكيل را
عين در كه-مراد نقش بازيگر حضور به مي‌توان نمايش ديگر ويژگيهاي از
اشاره تماشاگران درميان مي‌رفت ، به‌شمار نيز صحنه موسيقي نوازنده حال
.كرد
خوداختصاص به را زن بازيگري دوم جايزه امسال كه طلوعي شبنم با
:داده‌ايم انجام گفت‌وگويي نيز است ، داده
بوديد ، مواجه آن با تمرين هنگام در كه مشكلاتي از خودتان ، معرفي ضمن
بگوييد؟ ما براي
سومين واين مي‌كنم كار تئاتر سال 71 از و هستم سينما فارغ‌التحصيل
.حضورداشته‌ام جشنواره در گروه‌فردا با كه است سالي
تمرين براي مناسب جاي نداشتن كار ، اين تمرين راه در ما اساسي مشكل
انجام داوران جلوي‌هيات امروز ما كه را اجرايي درحقيقت يعنيبود
.بود ما كامل تمرين اولين داده‌ايم
جشنواره‌شركت در نيز گذشته سالهاي در شما اينكه به توجه با
چگونه‌ارزيابي را امسال جشنواره قبل سالهاي نسبت‌به داشته‌ايد ،
مي‌كنيد؟
يك هيچ به‌ديدن موفق متاسفانه اجرا ، براي داشتم كه مشغله‌اي خاطر به
جهت از اما بدهم نظري نمي‌توانم كيفي نظر از بنابراين نشدم كارها از
داده قرار دراختيارمان بيشتري تسهيلات كه بگويم بايد امكانات و وسايل
.نداشتيم تمرين براي مناسبي جاي كه اين‌بود مشكل فقط بودند ،
فارسي ادبيات‌كهن و متون از ملهم كه نمايش چند پانزدهم جشنواره در
اجراهاي با نوع‌آثار اين.رفت صحنه بر بومي و سنتي شكلي با بود
سهمي ملي تئاتر احياي در داشتند سعي آن مخصوص ديالوگ‌هاي و سنتي
از فرحناك علي كارگرداني به شهرزاد شب دومين و هزار.باشند داشته
سنتي تئاتر از آكنده فضايي ايجاد با كه بود آثار اين ازجمله قم
توجه درخور نمايشي شب ، يك و هزار داستانهاي به نيم‌نگاهي با و ايراني
.بود كرده ارائه
كسب را سوم‌كارگرداني جايزه و صحنه طراحي نخست جايزه كه نمايش اين
.صحنه‌رفت بر جشنواره روز چهارمين در كرد ،
تكيه كه‌با است نمايش‌كارواني نوعي شهرزاد شب دومين و هزار
از بهره‌گيري با و ايراني كهن ديالوگ‌هاي با آميخته حركت بر فراوان
خوبي ارتباط نيز تماشاگر با كه موفق اثري ارائه در مناسب بسيار دكور
.ظاهرشد موفق بود ، كرده برقرار
با وي بود ، تامل قابل و برجسته پارسايي حسين بازي بازيها ، ميان در
با.شد واقع اثر ، موثر حال و حس القاي در حسي بازي و ميزانسنها رعايت
:كرده‌ايم نيزگفت‌وگو نمايش اين كارگردان فرحناك ، علي
صحنه روي كه‌براي مشكلاتي و نمايش شكل‌گيري درباره لطفا فرحناك آقاي
بگوييد؟ ما براي داشتيد ، اثر اين بردن
كافي امكانات و بودجه نداشتن شهرستاني‌ها اكثر مانند ما اصلي مشكل
و نشديم برخورداريم مالي حمايت هيچ‌گونه از ما كار شروع موقع در.است
ما ديگر مساله.دهيم انجام تمريني دكور با نتوانستيم علت همين به
.آورد فراهم ما براي را مشكلاتي كه بود اجرا سالن تغيير
جشنواره‌چگونه شما نظر به و مي‌بينيد چگونه را تئاتر جشنواره
كند؟ كمك تئاتر رشد به مي‌تواند
كشور درسراسر تئاتري گروههاي برانگيختن جشنواره ، محسنات از يكي
موثر تئاتر روند مي‌توانددر تكاپو اين وقتي من عقيده به البته است
.شود فراهم تئاتري براي‌گروههاي اجرا امكان جشنواره از بعد كه باشد
شيوا تئاترشهر شماره 2 سالن در فجر تئاتر جشنواره روز پنجمين در
كه بلوط روزهاي.كرد هنرنمايي بلوط باروزهاي همدان از بلوريان
مسئله به تازه نگاهي با جشنواره‌بود (پرسوناژي) تك‌شخصيتي آثار ازجمله
داستان.درانداخت نو طرحي كشور بازماندگان‌جنوب و آوارگان و جنگ
بي‌تكلف و ساده بياني با كه بود جنگزده زن يك بازگوكننده‌خاطرات نمايش
.مي‌كرد برقرار نزديك ارتباطي باتماشاگر
در كه بسيارانعطاف‌پذير و روان يكدست ، بازي ارائه با بلوريان شيوا
و موسيقي با هماهنگ و منظم يك‌ريتم به مي‌شد رعايت اجرا لحظات تمامي
.يافته‌بود دست صحنه وسايل
البته بودكه بومي لهجه از متناسب استفاده كار ويژگيهاي از ديگر يكي
.مي‌خورد چشم به اشكالاتي آن در جاها بعضي در
بيان ، ازرنگ ، هارموني يك شاهد ما كار اين در گفت بايد مجموع در
.بوديم موسيقي و حركت
جايزه كسب به موفق كه اثر اين بازيگر و كارگردان بلوريان شيوا با
:داده‌ايم گفت‌وگويي‌انجام شده -مشترك صورت به -زن بازيگري سوم
بگوييد؟ خود تئاتري سوابق از مختصري لطفا
وكارگرداني بازيگري كار به همدان شهرستان در كه است سال مدت 13
درحقيقت.مي‌كنم شركت اميد كودك جشنواره در سال هر.هستم مشغول تئاتر
ويژه جايزه استاني جشنواره كه‌در است ، من بزرگسال كار اولين اين
.اختصاص‌داد خود به را بازيگري
بگوييد؟ شخصيت‌صبري مورد در لطفا
به تنهايي در او.است نام‌صبري به زني تنهايي داستان بلوط روزهاي
به و غم و خوشي به‌اوج خاطر همين به و مي‌انديشد خاطراتش و گذشته
حسي آوردن به‌وجود باعث اين‌خود كه مي‌رسد خود خوشبختي و درد نهايت
.مي‌شود تماشاگر با مشترك
در حالت كه‌اين مي‌برد رنج دروني (عصبي) هيستريك حالت يك از زن اين
.مي‌شود جلوه‌گر وي بيروني رفتار و اعمال
تئاترفجر جشنواره در شده اجرا نمايش‌هاي از يكي ;بينوايان:عكس شرح
