چهارم ، شماره 1218 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 15 شنبه 25
|
|
تبديل حادثه شب به را سوري چهارشنبه
نكنيم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دارد مغايرت چهارشنبهسوري آيين با مردم آسايش سلب و ترقهبازي
شنيدهها و گفتهها و اسناد از بهرهگيري با گزارش ، اين نخست بخش در
گفته كه وهمچنان كرديم بررسي را چهارشنبهسوري آيين تاريخي ريشههاي
آنبا برگزاري و است مهرباني و الفت و آيينانس چهارشنبهسوري شد ،
دست از را عريزي سال درطول كه خانوادههايي از ديدار غمگساري ،
.است همراه وخانه دل از غبار و غم زنگار زدودن وهمچنين دادهاند
كنار و درگوشه متاسفانه كه بگونهاي دلخراش ايجادحوادث ترقه ، انفجار
اين در.است چهارشنبهسوري آئين مغايربا هستيم ، آن شاهد شهر
آشكار انحراف واقع در داريمكه ترقهبازي از ناشي حوادث به بخش ، نگاهي
.است چهارشنبهسوري آيين از
بروز نهايت در خيابانهاو و كوچه در ترقهها پياپي انفجار صداهاي
به شدنخانهها تبديل و كاشانهها شدن تبديل خاكستر دلخراش ، به سوانح
سينه و صورت دست ، شديد بروزسوختگيهاي ساختماني ، نخالههاي از تلي
رخدادهايي شايعترين گوش ، چشمو همچون بدن ومهم اصلي اعضاي وآسيبديدگي
انفجار تعداد.آنهستيم شاهد چهارشنبهسوري ، به نزديك درايام كه است
شهر درسطح شد و آمد قيد برخي كه زياداست ايامبهقدري اين در ترقهها
.راميزنند پرتراكم عمومي معابر در بهويژه
ماشين چهارشنبهسوري ، به مانده روز دو يكي از:ميگويد شريعتي عباس.
آسيبديدگي خطر چراكه نميكنم خارج است ، مسقف كه ازپاركينگي را خود
هوا كهبه را ترقهاي شرور ، بچههاي از يكي سالپيش ، دارد30 وجود خودرو
آن نتيجه ودر شد منفجر و ماشينافتاد شيشه روي بود ، كرده پرتاب
.آتشبگيرد هم ماشين كه بود مانده كم و شيشهشكست
كه دارد آن از حكايت خدماتايمني و درماني مراكز در موجود آمارهاي
.سالميباشد طول در ايام پرحادثهترين ماه سوماسفند دهه
اثر بر نفر گذشته 100 سال در ايران پزشكي علوم دانشگاه آمار براساس
.شدند آسيب دچار شدت به دست و چشم سر ، قسمتهاي از ترقهبازي
برابر:ميگويد انتظامي فرماندهنيروي جانشين انصاريـ تيمسارمحسن
حريق مورد تهران 67 در سال 1373 ماه اسفند در آتشنشاني اعلامسازمان
تعداد اين از كه داد رخ محترقه مواد انفجار و آتشبازي از ناشي عمده
پيوسته بهوقوع چهارشنبهسوري روز در فقط آتشسوزي حادثه مورد 23
.است
خسارت ريال ميليونها و مجروحشدند بهشدت نفر ترقهبازيها 9 اين در
واحد سال 1373 ، 28 ماه اسفند در تنها اساس همين بر.آمد بار به مادي
آموزشي اماكن از مورد و 3 سبز فضاي مورد تجاري ، 32 واحد مسكوني ، 3
.شدند حريق دچار فشفشه و ترقه پرتاب و آتشسوزي اثر بر
و آتشنشاني سازمان عملياتي نيروهاي كه است مواردي براساس آمارها اين
راانجام امدادرساني عمليات حادثه ، محل در حضور با انتظامي نيروي
است حالي در اينكردهاند ثبت را مجروحان شمار و حادثه وقوع و داده
مراكزخدمات از و كرده عمل جوش خود طور به مردم را بسياري موارد كه
.نكردهاند استمداد ايمني
خسارات همه اين باستاني ، يكمراسم انجام براي ساله همه بايد براستي
امروزه كه ويژهچهارشنبهسوري مراسم آيا پذيرفت؟ را وجاني مالي
و برگزارميكردند ما پيشينيان كه است هماني عين و مطابق ميشود ، برپا
خاكستر به را خود كاشانه و خانه انفجارترقه با كه آناني براستي آيا
كه ميدانند ميفرستند درونخانهها به را غم شادي جاي به و مبدلميكنند
حوادث نه است ، مهرباني الفتو و انس با آميخته در آيينچهارشنبهسوري
.زيانبار
بخصوص چهارشنبهسوري ويژه برگزاريمراسم نحوه:ميگويد جامعهشناس يك
انگيزه ريشه ، بهاصالت ، افراد اين كه ميدهد نشان اخير ، چنددهه طي
نيز بياطلاعي اين.ندارند آگاهي روز اين خاص برگزاريمراسم علت و
.شود بهروزحادثهتبديل چهارشنبهسوري مراسم كه شده موجب
از بيش.ميكند تائيد را اينجامعهشناس نظر هم مردم با گفتگو نتيجه
برگزاري علت و فلسفه جوانان ، و نوجوانان بهويژه شهروندان 90درصد
.نميدانند را چهارشنبهسوري مراسم
وجود به چهارشنبهسوري وچرا چطور نميدانم:ميگويد رادمنش سعيد.
روي از و روشنكرد آتش بايد كه است شبي كه ميدانم اينرا ولي آمده
.انداخت راه سروصدا بهانهشادي ، به هم كمي و پريد آن
آخرين در كه است باستانيايرانيان سنتهاي از يكي سوري چهارشنبه جشن
.ميشود برپا شبچهارشنبهسال ،
به.است آتش جشنهاي اقوامآريايي ، جشنهاي از يكي:ميگويد محقق يك
همه ناكامي ، بدبختي ، فقر ، ميشود افروخته آتش گاه هر آنان اعتقاد
.ميشوند ناپديد محوو هستند ، مظهراهريمن كه زشتيها و بديها
چهارشنبهسوري درباره آدابايراني و معتقدات كتاب در ماسه هانري.
است روز بدترين چهارشنبهسال ، آخرين كه برآنند ايرانيان:مينويسد
و ميبندند را دكانها.نميپردازند كار به اينروز در رو اين از و
به ناگزير سال تمام مبادا تا نكنند پرداخت پول كسي به مواظبند خيلي
ميروند رودخانه به بگويند سخني بيآنكه ديگر گروهي.باشند پول پرداخت
آمدها بد تااز خودميپاشند اثاثيه و خانه به برميدارند آب آنجا از و
.شود جلوگيري
صورتش به آب اين بخورند ، از بر آشنايي به كوچه در اگر همچنين
كامروا سال شوند ، تمام آب خيس كه كساني دارند زيراعقيده ميپاشند ،
.شد خواهند
بدين.كرد اشاره افروختن بهآتش ميتوان سوري چهارشنبه آداب ديگر از
افراد تمام و ميآورند هم گرد را بياباني خودروي بوتههاي ترتيبكه
از تو سرخي توـ از من سرودزردي خواندن با همراه جوانان بهخصوص
بيرون خانه از را بوتهها اين خاكستر سپس و ميپريدند آتش روي از من
سراسر در شب آن به مربوط اصلي آداب البته.ميريختند دور و ميبردند
اضافه آن به كوچكي سنتهاي شهرها از برخي در ولي است يكي ايران خطه
.است افزوده آن زيبايي و شيريني بر كه شده
با ايران مختلف مناطق چهارشنبهسوريدر مراسم محقق ، يك گفته به
خاص رسوم و اعتقادات از برخاسته يك هر كه ميشد برگزار خاص شيوههاي
و اهلخانه از نحوست و بلا رفع هدف كل ، در بوده ، اما منطقه همان
به وقتي اما.است بوده سالجديد آغاز در و شب اين در خانواده
ميشود برگزار تهران بهويژه شهرها در سالها اين كه مراسمچهارشنبهسوري
شب اين به واقعيمربوط آئين و مراسم از نشاني كه ميبينيم كنيم ، نگاه
.نميخورد چشم به
تهديد را آنان جان خطري و ميكردند شادي مردم روزگاران ، آن در
ماليو بروزخسارات شاهد سالها اين چهارشنبهسوري شب در اما نميكرد ،
به محترقه مواد انفجار.هستيم افرادميشود مرگ به منجر حتي كه جاني
با چهارشنبهسوري مراسم.ندارد جايي چهارشنبهسوري مراسم در هيچوجه
اين دورهگذشته در كه نيست هماني قطعا خود ومنفي مثبت نقاط تمام
.ميشد برگزار سرزمين
ساختن روشن بر جامعهشناس و دانشگاه استاد نوذري محمداسماعيل.
مردم براي موجود وضع با آن اساسي تفاوت و چهارشنبه قديم سنتهاي
.ندارد جائي ماجراجويي مراسم آن در:ميگويد و ميكند تاكيد
و حادثهانفجار ناظردو مدرسه يك در خود من:ميافزايد وي
سال آخر چهارشنبه به منتهي روزهاي در سال هر.بودم آن پيامدهاي
روزهابسياري همين در.ميگيرد اوج جامعه در نگرانيها و عصبي تنشهاي
باريكـ و تنگ كوچههاي در.ميشوند عصبي تنشهاي دچار خانوادهها از
منفجر...ماسه و سنگريزه حاوي نارنجكهايي و ترقهها گاهـ گاهبه
.مياندازند خطر به را مردم جان و ميشوند
بهترين جامعهشناسان از بسياري گفته حادثهبه ريشههاي خشكاندن
از فشار زيرانيست خطيرترينبرخوردها ناهنجاري ، يك با برخورد راه
آن با پيكار صورت اين در و ميشود ناهنجاري داشت پنهان موجب بالا
چيست؟ مساله اين با اصولي راهكار اما.ميشود دشوار
از ناشي خطرات مقابلهبا راه بهترين:ميگويد كارشناس يك
و انبوه عرضه و بيخطر محترقه مواد توليد آتشسوزيهايچهارشنبهسوري ،
هيچگونه و دارد رواج جهان كشورهاي از بسياري در كه.است آن آزادانه
.نميآورد بوجود را خطري
نميتوان تقدير هر به كه سنتياست سال ، چهارشنبه آخرين ويژه مراسم
حوادث بروز احتمال كه انديشيد تدابيري بايد لذا كرد ، آنچشمپوشي از
.برسد بهحداقل سوري چهارشنبه ويژه آتشبازي ازبرگزاري ناشي سوانح و
صورت هر به ميكنند سعي روز اين در مردم بسيارياز كه است اين واقعيت
.باشند داشته قديمي آيين اين كردن برگزار آرام در سهمي
در احتمالي حادثه گونه هر بروز از جلوگيري براي توصيههاكارشناسان
را توصيه چندين چهارشنبهسوري ، باستاني ديرينه مراسم برپايي جريان
مواد و كبريت به دسترسي عدم صورت در معمولا كودكان:ميشوند يادآور
توصيه لذا ميكنند ، مراجعه فروشگاهها به تهيه براي منزل ، در آتشزا
هرگونه عرضه از رنگفروشيها و شيميايي مواد فروشگاههاي صاحبان ميشود
.كنند خودداري نوجوانان و كودكان موادآتشزابه
خطرات بروز احتمال و زشتيآتشبازي نوجوانان و كودكان خود ظاهرا
و محترقه مواد ترقهها ، دليل بههمين ميكنند ، درك را آن از ناشي
زيرزمين ، انباري ، مانند ديد غيرقابل نقاط در تهيه از پس را منفجره
بروز عوامل از خود امر اين كه ميكنند مخفي.. و بام پشت بالكن ،
از و قفل را محلها اين درب حتيالامكان توصيهميشود لذا.ميباشد حريق
بازرسي مورد روزانه را محلها اين يا و ممانعت خود فرزندان آمد و رفت
.دهند قرار
فروش و خريد هرگونه محضمشاهده به ميشود درخواست شهروندان عموم از
امر جريان در را انتظامي نيروي سريعا شكل ، هر محترقهبه مواد
.دهند قرار
توليد جهت كودكان سوي روزهااز اين كه است وسايلي جمله از كبريت
حتي ميشود توصيه لذا ميگيرد ، قرار استفاده مورد آتش ايجاد يا و ترقه
.دارند نگه دور كودكان دسترس از را آتشزا مواد و كبريت المقدور
يا و بالكن بام ، پشت در افتادنآنها و آسمان به آتشزا مواد پرتاب
براي لذا بروزآتشسوزيهاست عمده عوامل از درختان خشك شاخههاي روي
و ايامبالكنها اين در ميشود توصيه احتمالي ازخطرات جلوگيري
را اضافه وسايل و سوختي مواد و پاكسازي ضايعات وجود از را پشتبامها
.شود منتقل ديگري محل به
خودداري جدا تنگ ، معابر و كوچهها در اتومبيلها توقف از المقدور حتي
مواد و بنزين حامل كه نقليه وسايط نزديكي در آتشبازي كه چرا شود ،
به خطراتزيادي عادي شرايط در حتي و نشت صورتكمترين در هستند ، سوختي
.دارد همراه