چهارم ، شماره 1218 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 15 شنبه 25
|
|
بود يگانه احمد روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يقين به باشد هرچه آقا ، سيداحمد براي امام صفتيادگار و عبارت
هست ، توصيف اين در كه صميميتي همه با و نيست او همه بيانكننده
در كه ميشود ديده يادگار ، يگانه آن سترگ اوصاف ديگر از اغماضي
;كوشيد خواهيم آن وصف در نارسا كلماتي
عظيمترين حق به كه اسلامي ، راحل ، انقلاب امام خجسته حيات دوران در
سكون و سكوت لحاظ به كه درسرزميني بود ، جهان معاصر تاريخ حادثه
ثبات جزيره كاخنشين ، سياستمداران سياه تدبير و سلاحها برق از منتج
رقم ايراني ، مسلمان مردم پشتوانه به و الله ياري به بود ، گرفته نام
.خورد
دشوارو كارزارهاي و صعب خمآزمونهاي و پيچ از برآمدن سربلند
باعث اسلام مبين دين انديشههاي تحقق مسير در بيتعلل و بيوقفه رهسپردن
بزرگ رهبران حد از مردم ميان در (ره)امام حضرت جايگاه تا شد
پايدار عداوت و پيدرپي و شگفت حوادث پيشآمدن.رود فراتر اينجهاني
نشان همه و همه نابرابر ، جنگي تحميل و درشت و ريز دشمنان وهمواره
آزموده مرشدي و مراد جايگاه مردم منظر در (ره)امام حضرت جاي كه داد
.نيست سنجيدني امروز علم سنجههاي با كه است حقيقتدان پيري و
حاجسيداحمد خدا ، روح ملكوتي ازارتحال پس كه بود روي اين از هم
يادگاري حقيقت در و بود رهبر فرزند از بيش چيزي مردم ، براي آقا
چشم سرمه درش ، خاك كه ميرفت بهشمار مقدسي گنجينهاي و گرانبها
ما گفت اندازه در گنجينه آن اوصاف از آنچه.بود مراد دلدادگان
:كه است ميگنجداين
اين.بود (ره)بزرگ خميني دائمالحضور مشاور آقا سيداحمد مرحوم نخست
تنها شايد معترفند ، بدان دشمن و دوست و آشنا و بيگانه كه است نكتهاي
استراحت و نماز لحظات بودند جدا هم از شريف پسر و پدر اين كه لحظاتي
تبعيد ، قيام ، سالهاي در رويدادها و حادثهها عظيم حجم.باشد بوده
حالنشان عين در ،(ره)امام حضرت هشيارانه و زنده حضور و جنگ و انقلاب
.دارد گرانقدر مشاور اين صادق قلب و درخشان ذهن از
آتشانقلاب بر دستي نزديك و ازدور كه بزرگواراني و بزرگان تمامي
احمد.است بوده بينظير يگانه ، مشاور اين همت كه معترفند داشتهاند ،
اظهارنظر يا موافقت از جداي - نظريات ، و آرا تمامي امين منتقلكننده
دقيق منعكسكننده نيز.بود راحل امام به - آراء آن با خود شخصي
نهادها و افراد مردم ، به (ره)امام حضرت دستورات و احكام و رهنمودها
.شود قلمداد كمارزش نبايد هيچگاه ما اعتقاد به كه است اينوجهي.بود
دستپروردگانحضرت و شاگردان گروهبزرگ ميان از كه آن ديگر دو
دارند ، برعهده را ايشان راه ادامه نيزمسئوليت هماكنون كه (ره)امام
را مرحوم آن فقدان اگر.بود (ره)امام شاگرد و يار نزديكترين احمد ،
از را كسي كه است خاطر بدان حقيقت در ميدانيم ، جبرانناپذير ضايعهاي
بود نوشيده (ره)خميني حكمت و معرفت چشمه از عمر تمام كه دادهايم دست
.بود دقيقترين و نزديكترين امام ، از او درك و
سلوك و شيرين عرفان.بود درامام فاني احمد ، كه آن ديگر ، سه
آن نكته و بود شده مستغرق آن ودر بود دريافته را امام زاهدانه
بيشه از عارف ، امام رهروي و مدعيانشاگردي ما شناخت راه كه است
پشت دادنش دست از دريغ امروز كه ميگذرد مردي شناخت و انديشه
.است گزيده را دستهامان
رفتن ، اين از و رفت ما ميان از بناگهان آقا ، سيداحمد مرحوم
و چند از پرسش هزاران مانديمو ما.ماند ما قلب بر عميق سوزي
حسرت و درد هزاران و مانديم ما.احمد كليدش و بود امام كه رازي چون
ازاندازه چيز هيچ كه الهي ، مهربانانه حكمت به ايمان نبود واگر
مردي ازدستدادن اندوه كوه با كرد چهميتوانستيم نيست ، خارج او مقدرات
.نديديم را نظيرش كه صافي و روشن چنان