چهارم ، شماره 1218 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 15 شنبه 25
|
|
گوناگون روايتهاي و هرمنوتيك
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) انتقادي هرمنوتيك
دو به تقسيم كهقابل آمد وجود به مدرن هرمنوتيك نوزدهم سده نيمه از
تاويل روي بر تكيهاش كه ياحوزهاي موضعي هرمنوتيك -است1 مهم جزء
عام هرمنوتيك -دارد 2 فهم كردن روانشناسانه سعيدر و است روانشناختي
.دارد شدن شمول جهان سوي به گرايش آن در معني كهتاويل كلي و
به و بوده شناختي روش نوعي هرمنوتيك ازهايدگر ، قبل تا اين بنابر
حضوري جنبه آن وي ، از بعد ولي ميچرخيده متد مدار بر ديگر اعتبار
و اگزيست جوهر عنوان به فهم جهت همين به مييابد ، تقويت
لازمهاش دليلضرورتا همين به درست و ميشود مطرح اگزيستانسياليسم
هرپديدهاي فهم براي من يعني.پيشاادراكاست و داشتنپيشافهم
وقتي را پيشافهم وهمين باشم ، داشته آن پيشافهميدرباره يك بايد
.ميآيد پديد حلقهاي بهتعبيري يا دور خود خودبه مطرحميكنم ،
بشري ، كنش شئون تمام در كه است اين بحث اين به هابرماس انتقاد
شمول وجهان عام اطلاق نميتواند تفهم ، ايجاد براي تاويل يا هرمنوتيك
خردابزاري سلطه از انتقاد در كه است اين علت چيست؟ علت.باشد داشته
كه ميكند مطرح دقيقا خود ، اسلاف دنبال هابرماسبه فرهنگ ، صنعت و
گروههاي و انسانها ارتباطات ابزاري ، خرد طريق از بهويژه سلطه كاربرد
درست و است كرده تحريف را انساني ساختارهاي لاجرم و جامعه در انساني
معني ميخواهد خودش كه را موجودي پديده فقط بخواهيم اگر جهت همين به
طبيعي امر اين بدهيم ، قرار تفسير و تاويل مورد بدهد ، نشان را خودش
شده كشيده فساد و تحريف به خردابزاري توسط سياسي نظر از بلكه نيست
زده غيرسياست پديده اصولا ما متاخر سرمايهداري جامعه در پس است ،
نيز قدرتي رابطه رابطهاي ، هر ولي است معنا يك رابطهداراي هر نداريم ،
خردابزاري و سلطه با اين است ، آن وكاربرد قدرت سياست علم موضوع هست ،
همين و است كرده ايجاد ساختار تحريف واقع در فرهنگ ، صنعت كمك به و
و پديدهها شدن كشيده تحريف به موجب هابرماس نظر از ساختار تحريف
مطرح گادامر كه معنياي به هرمنوتيك جهت همين به و است موجود كنشهاي
در.شود تاويل درستي معناي به نميتواند ماس هابر نظر از ميكند
.ميكند روشن را انتقاد وجود ضرورت هابرماس كه اينجاست
رهايي براي اينكه مبنيبر دانشجديدش نظريه سوم موضوع درباره او لذا
و بود انتقاد ، ماهيت:ميگويد شد متوسل انتقادي علوم بايدبه بخشي
بطور و است حاكم پيشرفته سرمايهداري جهانيكه در است ، پديدهها نمود
را پديدهها چهره برآن ، سلطه و قدرت كاربرد و اعمال با سيستماتيك
مورد سالم پديده ماهيت سپس و بشود شناخته ابتدا بايد ساخته ، دگرگون
اين.شود استنباط آن از كامل معني تا بگيرد ، قرار تفسير و تاويل
(فرانكفورت دبستان سخنگوي) هابرماس ميان نظر اختلاف اصلي جوهره موضوع
همينجا در پلريكور برداشتهاي است ، (هرمنوتيك مكتب سخنگوي) گادامر و
ريكور دارد ، تاكيد نهادها روي عمدتا پلريكور ميرسد ، ظهور منصه به
علوم يا و ايدئولوژيك براساستحليل سياست ، سطح در را نهادها هم
عمل در وهم ميكند توصيه و تاييد كرده ، عنوان كههابرماس انتقادي
ما اگر پراكسيس مفهوم كاربرد ميگويدبا و دارد اشاره پراكسيس به
نهادها كمك رابه متاخر سرمايهداري در حتي موجود وكنشهاي پديدهها
خود به خود بدهيم ، قرار تحليل مورد جامعه فرهنگ از عناصري عنوان به
نوعي ريكور.ميشوند متمايز هم از گروهها آن متفاوت نمادي جنبههاي
كه است معتقد و ميكند تحليل را وهابرماس گادامر نظر دو ميان حدوسط
راه از يعني روايتگري يا اسطورهها ، استعارهها راه از وجود معناي
حتي اسطورهها ميگويدتمام جهت همين به ميآيد ، بدست فرعيميانجيها
رمانتيكميتواند هرمنوتيك مانند درست مطالعهادبيات ، و متن تعبير
كردم عرض كه همانطور كند ، راتحليل واقعيت و باشد روشنگر ما براي
هم روانكاوي ، مدل ايجاد در هابرماس استفاده مورد هم ، عملا كار اين
پس.است اگزيستانسياليسم مانند هايدگر دنبالكنندگان از شاخههايي
با كه است معنايي دنبال به آن رموز و متون اصلي آرايش با هرمنوتيك
را آن توضيح امكان نمادين نظام و انساني كنش و شده ساخته رمزها
به نمادها توضيح و تشريح فن را هرمنوتيك لذاريكور ، ميآورد فراهم
.ميشناسد دارند صريح معني كه نمادهايي خصوص
ايجاد اينجا از نميشود ، شكاف خلاصه همگرايي و تلفيق به كار اما
را اجتماعي انتقاد مبناي چون انتقادي ، نظريه هواداران كه ميشود
ميدانند ، اجتماع شكل تغيير سوي به و اجتماعي توسعه سوي به هدفگيري
تا هستند منحط و منحرف اجتماعي ساختارهاي و روابط در اصلاح خواستار
فراهم ارتباطي قابليت و بيايد پديد گفتن سخن مطلوب مرام طريق اين از
گفتن سخن مطلوب مرام نشود وسيعتر عمومي تاگستره هابرماس قول به.شود
است بخشي آن چيست؟ عمومي گستره.نميآيد پديد مناسب ارتباطي قابليت و
مطرح را جامعه هر رفتاري نظام از متفاوت حرفهاي واقع در بتواند كه
همداستان و همراه هابرماس با ريكور كه است نكتهاي دقيقا اين و بكند
پلوراليست بگوييم ميتوانيم ريكور نظريات جمعبندي در چون چرا؟.است
همانگونه نيز گادامر.دارد اعتقاد فرهنگي نسبيت و چندگانگي به است ،
بايد گفتوگو.نداريم نهايي حرف و تعريف كه است معتقد كردم عرض كه
متقابل كنش براساس كه -را فهم كه است گفتوگو اين زيرا يابد ، ادامه
و جوامع و ببرد بالا ميتواند -است مطرح هابرماس ديد از چندجانبه
نظر به بنابراين كند رهنمون كلي فاهمه سوي به را آن ساكن انسانهاي
اين دارد ، ريكور با زمينه اين در بيشتري نظر اتفاق هابرماس ميرسد
هواداران كه است اين ديگر تفاوت ندارد ، وجود گادامر با نظر اتفاق
كنش و اوليه كنش !داريم كنش نوع دو ما كه كردهاند اعلام هرمنوتيك ،
كارها انجام و نوشتن در آفريدن برخلاقيت ، مبتني اوليه كنش.ثانويه
در گادامر كه است لغتي ماثر) است ماثر و آثار بررسي ثانويه كنش است ،
انجام سنتها براساس هرمنوتيك كه است معتقد و برده كار به سنت مقابل
جريان در بايد حتما بفهمد را معني ميخواهد كه كسي يعني (ميگيرد
پيدا حضور فرهنگي سپهر در حضوري علم با بايد و بگيرد قرار سنتها
تجربهاي چنين اسم گادامر.كند تجربه بشناسد ، را فرهنگي ميراث كند ،
خود به خود پس.است فهم عامل كه ميكند نامگذاري هرمنوتيكي تجربه را
فرهنگ جريان در بيشتر و بشناسيم را سنتها و كنيم گفتوگو بيشتر هرچه
.ميكنيم پيدا عميقتري فهم باشيم ، داشته بيشتري حضور و بگيريم قرار
كنش براينكه مبني تقسيمبندي ، اين انجام با هرمنوتيك هواداران
مورد موضوع كه بگويند ميخواهند است ثانويه و اوليه كنش انساني ،
تفهم به و ميكند معني را خلاقيتها چون است اصيلتر هرمنوتيك ، بررسي
اينكه از پس است ، دوم دست و دارد ثانوي جنبه انتقاد كار و ميرساند
است ، شاهد برقضيه بيرون از كه آنكس شد ، نوشته كتابي يا گفته شعري
هواداران وليندارد اصالت زاويه اين از انتقاد اين ميكند ، انتقاد
كنش از تعبير آن كه معتقدند و ميكنند رد را بحث اين انتقادي نظريه
و شود ناشي آن معني از كه ميكند هدايت سويي به را هرمنوتيك اوليه ،
سنتها با شما وقتي يعني است ، تنظيمكنندگي جنبه حداكثر از عبارت آن
جنبه لذا نداريد ، آزادسازي و جلو به رويي هرگز ميشويد ، هماهنگ
دبستان خاطي هواداران از برخي بهزعم حتي ميكنيد ، پيدا محافظهكارانه
دبستان واقع در وليدارد بويارتجاعي و رنگ هرمنوتيك انتقادي ،
از بوده باستانعبارت يونان در كه خودش خاص معني انتقاديبنابه
و ارزيابي جنبه ندارد ، كنندگي تنظيم تنهاجنبه كردن ، قضاوت ارزيابي
نبودن سياسي ويا بودن سياسي ابتدا يعني دارد ، كردن قضاوت
آغوش با را هرمنوتيكدازاين بعد ميدهد ، تشخيص را كنشها پديدههاو
انتقادي دبستان تنها نه ميگويند جهت همين به درست و ميپذيرد باز
زيرا است اصيل و ارزنده كارش بلكه نميكند بررسي را دوم دست موضوع
.است هرمنوتيكي تحليل نوع هر از ارزشمندتر آن تحليلي جنبه
نتيجهگيري
حكم در است اوليه كنش كهموضوعاش بررسياي عنوان به را هرمنوتيك اگر
پنبه اورا رشتههاي كه را انتقادي دبستان و نظربگيريم در تز
(سنتز يعني) اينجا ، ادغام حاصل نظربگيريم ، در آنتيتز حكم در ميكند
بين در و نيست ابداعي خيلي كه انتقادي هرمنوتيك از بود خواهد عبارت
تاريخ طول اگوستفوكهدر.است داشته هواداراني هرمنوتيك نظريهپردازان
امروزه و بردهاست نام انتقادي هرمنوتيك از رمانتيك ، و سنتي هرمنوتيك
دقيقتري تحليل كه نظريهاي ميكند توصيه كه است انديشمندي پلريكور
هرمنوتيك بياورد ، عمل به ميتواند متاخر سرمايهداري جوامع از حداقل
هرمنوتيك از عبارتاست كلام يك در نيز من مقاله پيام.است انتقادي
.انتقادي