چهارم ، شماره 1219 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 16 يكشنبه 26
|
|
علمي عناصر آگاهانه تركيب
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سهتار سازنده جليلوند محمدرسول با گفتگو
متاسفانه كه است موسيقي سازهاي ايران موسيقي ضعف نقاط از يكي:اشاره
چون برعهدهمراكزي مهم ايننميشود توجه آن علميساخت جوانب به
ارشاد و فرهنگ وزارت و كشور فرهنگي ميراث سازمان سازسازي كارگاه
آنها در موسيقي ابزار ساخت در تحول و ابداع از سالهاست كه است اسلامي
كارگاهها ساير معتبر سازنده چند استثناي به ترتيب اين به.نيست خبري
كاملترين از يكي سهتار ميان اين دردارند جدي رسيدگي به نياز
چون سازندگاني ظهور با گذشته دهه چند در كه است ايران موسيقي سازهاي
بطئي حركتي با و گرفت تازهاي جان هاشمي محمود شادروان و عشقي مرحوم
جلال استاد پيشنهاد به و منظور همين بهميپيمايد را خود سيرتكاملي
است هاشمي استاد شاگردان از كه جليلوند محمدرسول با ذوالفنون
.داديم ترتيب موضوع اين باره در گفتگويي
.بگوييد سهتار سازبهويژه ساخت جايگاه درباره است ممكن اگر
ماهر نجار يك اندازه نهايتبه در ساز سازنده يك مقام ما جامعه در
سازباشد نوازنده تا نيست لازم ساز سازنده كه اينفكر چون.ميشود تلقي
اطلاع و آگاهي بدون زيادي عده اينرو از و است جاافتاده زيادي حدود تا
موسيقي وضعيت متاسفانهدر غلط پندار اين آوردهاند ساز بهساختن رو لازم
.كردهاست جبرانناپذيري لطمات و اساسي ايجادمشكلات جامعه سازشناسي و
بااين است ايران نوازندگانموسيقي آرزوهاي از خوب ساز يك داشتن
.برخوردميكنيد چگونه معضل
به بارها خود مطبوع ساز تهيه براي ماهر نوازندههاي كه هستم آن شاهد
كه طبيعياست.مينشينند انتظار به ماهها و سفرميكنند نقاط دورترين
نوازنده يعني.است نوازندگي در پيشرفت به مربوط ساز تكامل و رشد سير
كردن پياده براي و ميكند كسب بيشتري مهارت ميرود ، جلو به كه هرقدمي
با نوازنده ترتيب اين به.دارد نياز كاملتري وسيله به خود خواستهاي
ميكوشد خود دلخواه ساز آوردن بدست در سازنده به خود پيشرفتهاي ارايه
.نيست اصولي راه اين كه دانست بايد ولي
ميكنيد پيشنهاد را راهحلي چه شما
جزو بايد ساخت در نياز مورد تكنيك و فن:بود معتقد هاشمي استاد
طرف از را حسي نميتوان من نظر به.باشد سازنده خود نياز و احساس
.باشد نوازنده سازنده ، خود اينكه مگر.كرد منتقل سازنده به نوازنده
سازهاي از.ساختن دوم و نواختن اول است سازنده برعهده مهم دوكار پس
آن علمي ساخت به زيادي توجه گذشته در كه ميآيد نظر به چنين موجود
نوازندگان توقع يا و بودند نرسيده آن ضرورت به يا حالا.است نميشده
زيادي مدت سهتار عمر از هنوز من اعتقاد به البته.است بوده پايين
.باشد داشته ساخت تكامل در كافي رشد بتواند تا نگذشته
ميكند؟ صدق نيز اينموضوع عشقي مرحوم ساخت سهتارهاي مورد در
عشقي سهتارهاي هاشمي ازمرحوم قبل سهتار سازندگان بين در مسلم قدر
محتوي داراي او سهتارهاي من نظر به.ميكند توجه بقيهجلب از بيش
براي انگيزه داشتن عشقي مرحوم ساخت سهتارهاي در.هستند بيشتري فكري
سازهاي در موضوع اين بتدريج و است داشته وجود مطلوبتر سهتار ساختن
.ميشود ديده بيشتر او عمر آخر سالهاي
را صفحهساز چند تا گاه سهتار ساخت براي هاشمي استاد كه ميشد گفته
است ممكن اگر باره اين در.برسد مطلوبتري صداي به تا ميكرد تعويض
.بگوييد هنرمند اين كار نحوه از كمي
.گذاشت مايه جان از هم ميان اين در.ميكرد احساس رسالتي خود براي او
ريوي دچاربيماري توت چوب غبار زياد استشمام براثر پيش سال پنج حدود
خراب و درست بار صدها داشت سهتار درساخت كه سوالي هر براي استاد.شد
كرد ايجاد صنعت اين بيماننددر تحولي او.ميكرد نتيجهگيري آن از وپس
صداشناسي ، :مانند عواملي.آورد بيرون نجاري ازحالت را رشته اين و
استاد.كرد مطرح را فيزيكساز به مباحثمربوط و شناسي چوب ارزشسازي ،
عوامل اين مجموعه تركيبآگاهانه از عبارت ساز ساخت كه داد هاشمينشان
ساز ساخت تصادفدر كه دانست بايد و.است تعريف وقابل شده حساب علمي
.ندارد نقشي هيچ