چهارم ، شماره 1220 مارس 1997 ، سال اسفند 1375 ، 17 دوشنبه 27
|
|
گور در خفته چشمهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
علوي بزرگ درگذشت بهانه به
نويسندگان از شمسيو و 20 دهههاي 10 سياسي فعالان از يكي علوي بزرگ
فرو فاني جهان از چشم آلمان در سالگي سن 92 در ايران ، ادبيات معروف
وصيت غربت ديار در اقامت و وطن از دوري حدود 45سال از بعد و بست
و سنن و دستوراتاسلامي مطابق شيعي و مسلمان فرد يك عنوان به نمودكه
.شود سپرده خاك به مذهبي مرسومات
ظرف در ديگر پديدهاجتماعي هر مانند بايد علوي بزرگ كه است طبيعي
و و 20 دهههاي 10 سالهاي يعني گيرد ، قرار تحليل و بررسي مورد زمانيش
نوشتههايش و بود او ادبي و سياسي فعاليتهاي اوج كه شمسي و 40 30
...و نفر زندان ، 53 همچونچشمهايش ، چمدان ، ميرزا ، ورقپارههاي
.بود توجه ومورد ميگشت دست به دست
كشور تاريخ مقطعياز حاصل و سمبل او نظر به ديگر نفر دهها و علوي
خويشتن غربت و غرب و شرق به وگرايش روشنفكري تفكرات كه هستند ما
اهل و تحصيلكردهها از بسياري براي و بود رسيده اوجخود به خويش
به و نورديدند در را جغرافيائي مرزهاي كه آنهائي خصوصا مطالعه
تلقي تفاخر يك بيگانه مرامهاي به اعتقاد اظهار بودند رفته فرنگ
جوابگوي كه اجتماعي و سياسي مسائل شالوده بر اسلامي تفكرات و ميگرديد
فقدان.بود نگرديده قالبريزي باشد برگشته فرنگ از و تحصيلكرده نسل
و مشتاق دلهاي كه ميگرديد سبب محمدي اسلام مدون و گرفته شكل تفكرات
به را انديشهپردازان و پژوهشگران جستجوگر ، افكار به زلال احساسات
در بايد را خود سياسي و فكري گمشده ميپنداشتند ، كه دهد سوق سمتي
ميتوان را علوي بزرگ و.آورند بدست بيگانگان انديشههاي و كتب لابلاي
.آورد حساب به جوانان دسته آن از نمونهاي
كه سالهائي استبا مصادف ايران سياسي تقويم در كه سال 1281 در او
مجامع و روشنفكران و ميانمردم در مشروطهطلبي و آزاديخواهي تب
گذرا جهان اين و گيتي عرصه به پا بود توسعه و شكلگيري حال در مذهبي
ايران به اروپا در تحصيلات گذراندن از بعد ش.هـ سال 1306 در و نهاد
در عامل دو زمان اين در و پرداخت تدريس به شيراز شهر در و بازگشت
و ادبي شخصيت يك او از و.شد واقع موثر او سياسي و فكري شكلپذيري
:پرداخت و ساخت سياسي
آزاديخواهي و افكارضداستبدادي كه سالها و ايام آن هواي و حال -الف
اين در و جوانان ، و نوجوانان در داشتخصوصا قرار عامه توجه مورد
.باشد مستثني نميتوانست علوي بزرگ مانند شخصي وقانون ، قاعده
نويسندگي و ومطالعه قلم و كتاب اهل كه نزديكاني و دوستان وجود -ب
از ديگر نفر سه اتفاق به سال1312 در علوي كه طوري به بودند
هدايت ، صادق:از بودند عبارت كه دادند نفريتشكيل گروه 4:دوستان
شخصيت تاثير تحت علوي ميان اين در و مينوي ومجتبي فرزاد مسعود
بين 1311) علوي عمر سالهاي اين حاصل و.داشت قرار هدايت صادق ادبي
پروسه در و سياسي بعد در.نامچمدان به است كتابي (تا 1313
كه ميگردد محافلي وارد تحصيلكرده جوانان از عدهاي با علوي مطالعاتي
مبارزه يك تا بود ارجح خارجيها آثار ترجمه و فكري تبادل جنبه
و حركت هر رضاخاني عصر استبداد و خفقان كه آنجائي از ولي.تشكيلاتي
دستگير را نفر حمله ، 53 و شبيخون يك در مينگريست ، سوءظن با را تجمعي
.بود علوي بزرگ نفر آن 53 از يكي كه نمود
و ميگردد راهيزندان ديگر نفر اتفاق 52 به سال 1316 در علوي بزرگ
از 4 بعد كه ميگردد محكوم سالزندان هفت به فرمايشي دادگاه يك در
ايران به متفقين تجاوز و حمله از بعد و درشهريور 1320 ماه و 4 سال
به و وانگليس روس قواي توسط ايران سرزمين از وسيعي مناطق واشغال
از بود همراه رضاخان فرار و عزل با كه آمده وجود به شرايط خاطر
اساميورق به است كتاب دو او زندان دوران حاصل و ميگردد آزاد زندان
درزندان او يادداشتهاي حاوي اولي.نفر ديگري53 و زندان پارههاي
مطالب برميآيد قرائن كهاز وليآنچه گرديد منتشر آزادي از بعد كه.است
در علوي كه طوري به نمايد برآورده را انتظاراتخواننده نتوانست كتاب
شد منتشر پارههايزندان ورق كه وقتي:ميكند ابراز نفر مقدمهكتاب 53
خوانندگان داشتند حق هم شايد.بودند ناراضي من خوانندگان از عدهاي
ميخواستند آنها كلي طور به.ميخواستند بهزندان راجع مطالبي بيشتر
چگونه زجرميدادند را آنها چگونه ميشد رفتار محبوسين با بدانندچگونه
(1).نابودميكردند و ميكشتند ميگرفتند ، را آنها
زندان ورقپارههاي انتشار و تحرير از را هدفش علوي كه صورتي در
:ميدارد بيان اينگونه
يادگار و مخصوص راكه زندان عوالم اين و احساسات بيان به احتياجات
(2).نهادم نام پاره ورق من است ، سياه دوره ننگين
ناميده دورهسياه مجموعا كه هستند احوالي و اوضاع محصول اينها
.ميشود
:نگيرد دل به شخصي كينه افراد اين از ميكرد سعي علوي
من دراختيار كرد صادر مرا محكوميت حكم كه را وزيري آن اگر
شخصي نظر از من بكن ميخواهي كاري هر او با بگويند من به و بگذارند
آدم ميگويمبرو او به و ميخندم رويش اجتماعيبه لحاظ از نه خودم ،
از آزادي از بعد علوي (3).ندارم دل در او از كينهاي منشخصا.شو
به آزاديخواهي و ضداستبدادي روحيات خاطر به اول ، پهلوي عصر زندان
تشكيلاتي تنها شهريور 1320 از بعد كه آنجائي از و داد ادامه مبارزات
حزب ميداد آزاديخواهي و ضداستبدادي شعارهاي و بود كرده پيدا وجود كه
بزرگ لذا شدند مذكور حزب وارد نفر گروه53 اكثريت و بود ايران توده
در كه توده حزب كنگره دومين در و گرديد حزب وارداين نيز علوي
شركت 118 تهرانبا در حزب مركزي كلوب سالن در روزيكشنبه 5/2/1327
نفر اتفاق 15 به گرديد كشورتشكيل سراسر حزبي سازمانهاي از نماينده
از 28 قبل كمي.گرفت قرار مركزي كميته اعضايمشاور ليست در ديگر
شده راهياروپا علوي درباري ، -انگليسي - امريكائي كودتاي و مرداد1332
در عمر پايان تا و بود دانشگاهبرلينشده در فارسي زبان معلم و بود
.داشت سكونت آلمان
شهابي سيفالرضا -بابل
.مقدمه نفر ، كتاب53 - و 3 پانوشت1 ، 2 ،