پنجم ، شماره 1223 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 6 يكشنبه 17
|
|
قرآن ترجمه در لازم دانشهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) قرآن ترجمه مقدمات
ديگر بهداريم خويش برابر در گوناگوني دلالتهاي جمله يك اداي هنگام
زير دلالتهاي بهاقسام ويژه گفتاري نشانههاي از چندي معاني سخن
:متبادرميشود
معناي استبر مفرد واژه هر دلالت وآن است مفردي دلالت نخست -1
معناي و واژه آن معنايقراردادي كه قاموسي همانمعناي يعني ويژهاش
.است زبان اهل توسط استعمال مورد
واژههاي ازتركيب تركيبي دلالت.است دلالتنحوي و تركيبي دلالت ديگر -2
و (تركيبوصفي) عالم رجل ،(تركيباضافي) زيد غلام چون حاصلميآيد مفرد
هر دلالت بر علاوه نمونههايسهگانه اين در.(تركيباسنادي) قائم زيد
برمعنايي دلالت نيز واژهها از تركيبجفتي خود ، ويژه برمعناي واژهمفرد
توصيف بر دومين بهزيد ، غلام اضافه بر دلالت تركيبنخستين.دارد تركيبي
.دارد زيد به قيام براسناد دلالت سومين و عالم باصفت رجل
اعتبار رابه مفرد واژه ويژگي (ودستوري گرامري نقش) نحوي دلالت
بودن مبتدا بر رفع دلالت چون هم.ميدارد بيان دارد جمله در كه نقشي
دلالت...و مفعول بودن مفعول بر نصب دلالت و خبر بودن خبر و مبتدا
به وابسته احكام و گشته حاصل مفرد واژههاي تركيب در نحوي و تركيبي
.ميشود بررسي نحو دانش در آنها
براي گوينده كه است جايي در دلالت گونه اين.است بلاغي دلالت سوم -3
به و خاص گونهاي به موقعيت ، و حال اقتضاي رابه سخن خويش ، بيانمقصود
تعظيم براي كه چنان.بياورد معنوي و لفظي آرايههاي با و ووضوح روشني
يا و دهد نسبت مفعول به را فعل و جملهحذف در را آن ياتحقيرش ، فاعل
جايي در !افياللهشك؟ چون هم گيرد بهره پرسشي ساختار از جايانكار به
آن نحوي دلالت شده ، داده نسبت مفعول به فعل و حذف تعظيم ازسر فاعل كه
دلالتي كه آن دلالتبلاغي و يافته نسبت خاص مفعول به فعلمجهول كه است
پرسش همان نحوي دلالت انكاري استفهام در.است فاعل استتعظيم ثانوي
ساختار از بهرهگيري با انكار از رساتر است انكاري دلالتبلاغي و است
.منفي جمله
در همگي گانه سه دلالتهاي اين پس.است عربي زبان به ادبي سخني قرآن
را دلالتها اين كه يافت تواند راه قرآن مقصود به روكسي اين از.آنهست
دلالت دسته سه اين از.بياموزد آمد خواهد سپستر كه ويژهاي دانشهاي در
ادبي دلالتهاي سوم نوع و محض زباني دلالتهاي دومين و نخستين نوع
.است
دانشهاي با بيآشنايي كه است قرآن محتواي و مضمون بگذريم كه اينها از
دانش با بيآشنايي.است ناممكن آن ژرف محتواي و مضمون دريافتن ويژه
پرتگاه لبه بر فقهي آيههاي برگردان هنگام به مترجمقرآن فقه
.خطاست
كه آنجا نگريست بقره سوره آيه 187 به ميتوان نمونه براي
:ميفرمايد
من الاسود الخيط من الابيض الخيط لكم يتبين حتي كلواواشربوا و
انتم و لاتباشروهن و اليالليل اتمواالصيام الفجرثم
...عاكفونفيالمساجد
به صبح روشنايي و آمده فجر طلوع تا آشاميدن و خوردن جواز آيه اين در
كردهاند گمان برخي و است شده تعبير سياه نخ به شب تاريكي و سپيد نخ
بتوان سياه نخ از را سپيد نخ كه رواست هنگامي تا وآشاميدن خوردن
صارفهاي قرينه مساله فقهي حكم دانستن و فقه با آشنايي.داد تشخيص
آن مجازي معني به اسود خيط و ابيض خيط حقيقي ازمعني را ذهن كه است
.برميگرداند شب وتاريكي سپيده روشني يعني
از تفسيرقرآن براي را چندي دانشهاي به نياز اصطلاحاتالفنون كشاف صاحب
همين يانه ، بدانيم تفسير را ترجمه -ميكند نقل دانشمندان برخي
نياز مورد و بايسته نيز مترجم براي هستند قرآن فهم مقدمه كه دانشها
:ويميگويد -است
دانشهاي برگيرنده در كه شايد را كسي قرآن تفسير گفته ايشان از برخي
و تصريف و نحو و لغت.است پانزده دانشها آن و باشد مفسر موردنياز
يعني دين اصول و..قرائتها دانش و بديع و بيان و معاني و اشتقاق
و فقه و منسوخ و ناسخ و..قصص و اسبابالنزول و اصولفقه و كلام ، علم
كه موهوبي علم و مبهم ، و مجمل تفسيرآيههاي روشنكنندهبراي احاديث
.كند عمل خويش دانش به كه بخشد آن خدابه كه است علمي
نياز مورد وادبي زباني دانشهاي از هريك درباره كوتاه سخني اينك
:قرآن فهم براي مترجم
:لغت -1
هوتنزيله ، القرآن:ميگويد ديوانالادب ، مقدمه در فارابي ابراهيم ابو
ولاسبيل يذرون ، و مماياتون ومعادهم ، فيمعاشهم العباد مصالح فيه فصل
(11)علماللغه في معانيهالابالتبحر ادراك و علمه الي
معاني از برايآگاهي عربي زبان لغتشناسي از فارابي مراد است روشن
و متداول معاني با و روزانه وگوي گفت سطح در و ساده آشنايي قرآن
گوهاي و گفت پايه در كتابي قرآن خود كه چرا واژهنيست يك عاميانه
.نيست عادي و متداول معاني با و روزانه
براي و قرآن درسايه عربي ادب و زبان دانشهاي ديگر چون لغت دانش
در عربي لغت فرهنگهاياست وباليده آمده پديد آن عميق معاني فهم
.بودهاند قرآن واژههاي فهم براي مثابهواژهنامههايي به آغاز
شناخت كمترينآنها از كه دارد پيچيدگيهايي قرآن واژههاي فهم
ظرافت و مترادف نيزواژههاي و متشابه و متناظر مشترك ، واژههاي
يافت زبان يك در مطلق مترادف واژههاي زيرا)آنهاست معنايي اختلاف
.(نميشود
و نظير واژههاي شناخت جهت نظاير و وجوه نام به دانشي نمونه براي
.ميرساند را قرآن لغتشناسي اهميت اين و است آمده پديد قرآن متشابه
:مينويسد زمينه اين پژوهندگان از يكي
زمان همان از استكه قرآن مفردات و لغات يكي قرآني ، علوم جمله از
كوششهايي زمينه آن در بالنتيجه و كرده جلب خود به را دانشمندان نظر
و توجه مورد نظر چند از علما هم را قرآن لغات خود.آوردهاند عمل به
توجه قرآن لغات معاني به كه دانشمنداني..دادهاند قرار دقت
معلوم و كرده جدا قرآن لغات ساير از را كلمات از تعدادي داشتهاند ،
كار به گوناگوني معاني به قرآن متعدد آيات در كلمات اين كه داشتهاند
النظاير و علمالوجوه را كلمات قبيل اين معاني در بحثاست رفته
(12).ناميدهاند
:تصريف يا صرف -2
آمده چنين زنجاني ابراهيم عبدالوهاببن نگارش تصريف كتاب آغاز در
:است
اليامثله تحويلالاصلالواحد فيالصناعه و التغيير فياللغه انالتصريف
.لانحصلالابها مقصوده لمعان مختلفه
در.است مصدر آنهااز اشتقاق و كلمهها صورت و فرم بررسي صرف دانش
مشتق واژههاي بسياري است ديگر واژهها ريشه كه مصدر از عربي زبان
.ريشه معناي بر افزون صيغه معناي از است مركب آنها معناي كه ميشوند
در كلمه نقش و كلام در كلمه آرايش نحوه از نحو دانش در:نحو -3
را نحو تعريفات كتاب در جرجانيميگردد بحث كلمهها ديگر با تركيب
:ميكند تعريف گونه بدين
العربيه احوالالتراكيب بها يعرف بقوانين علم هو النحو
نسبت (ع)امامعلي شاگرد دوئلي ابوالاسود به را نحو دانش پيدايش
علم پيدايش مورد در عربي زبان ادبيات تاريخ در حناالفاخوري دادهاند
:ميگويد چنين نحو
يافت راه ولكنت لحن او كلام در آميخت در بيگانه ملل با عرب چون
زبانش نيز و شود حاصل تحريف درقرآن مبادا كه آن بيم از بنابراين
(13).شد وضع كلمات آخر ضبط جهت علمنحو پذيرد فساد
شخص چنانكه وجملههاست عبارتها در كژفهمي سبب عربي نحو با ناآشنايي
فاعل عيسي موسي جملهضرب در دهد نميتواندتشخيص نحو به ناآشنا
بر تقدمفاعل الالتباس حين باشد آموخته نحو در كه آن استمگر كدام
.است واجب مفعول
آمده معاني علم تعريف در الفنون اصطلاحات كشاف در:معاني -4
:است
يطابق بها العربيالتي احوالاللفظ به تعرف علم هو و المعاني علم
(14).فيالتخليص ذكرالخطيب هكذا الحال لمقتضي اللفظ
است حصر ماحقهالتاخيرمفيد تقديم ميآموزيم مثلا معاني علم در
اياك و خداست آن از فقط كهامر اينست معنياش للهالامر در چنانكه
قصر به ايجاز از معاني در همچنين (15).تراميپرستيم فقط يعني نعبد
صالحا عمل و فيسبيلالله يعني فيالله جاهد چنانكه ميگردد بحث وحذف
(16)...و صالحا عملا عمل يعني
خواننده نظر رااز قرآن آيههاي معاني از بسياري معاني علم ندانستن
دانش اين با قرآنبيآشنايي مترجم اينرو از و ميدارد پوشيده
.ببرد آن ترجمه به دست نميتواند
:بيان -5
تغيير سبك و عناصراسلوب از كه روشني و وضوح عنصر از بيان علم در
حقيقت از مجاز ، و حقيقت از آن واقسام تشبيه از ميگردد بحث است
علاقههاي از و غيرمرسل و مرسل مجاز از شرعي و حقيقتعرفي و لغوي
نميداند چيزي مرسل مجاز علاقههاي از كه آن.ميشود بحث مرسل مجاز
سئوال مجازا مظروف و ظرف علاقه سبب به كه را اسئلالقريه و نميتواند
.دريابد است شده اسناد ظرف به
:بديع -6
زيبايي و استواري سخن به كه ولفظي معنايي وجوه از بديع علم در
جناس و طباق مانند معنوي و لفظي آرايشهاي از يعني ميگردد بحث ميبخشد
...و سجع و مبالغه و استخدام و توريه و
:است آمده الفنون اصطلاحات كشاف و 21 ص 20 در
بعدرعايه الكلام تحسين وجوه تعرفبه علم هو و البديع علم
.وضوحالدلاله رعايه بعد و الحال لمقتضي المطابقه
و استواري بالاترينپايه در آن به كه آرايشهايادبي از است پر قرآن
ممكن بديع علم باآموختن آنها فهم و درك و بخشيدهاست زيبايي
.ميگردد
علم با كه ميكند وصف چنين را بلاغي سهدانش اين فايده كشاف صاحب
بيان علم با و ميگردد خودداري نظر مورد معناي افاده در خطا از معاني
لفظي زيباييهاي بديع علم با نهايتا و ميشود پيشگيري معنوي تعقيد از
ميگردد170 شناخته سخن معنوي و
عربي ادب شاخههاي از نيز قافيه و عروض دانشهاي كه نماند ناگفته
و موزون معنايكلام به شعر قرآن كه آمد دانسته اين از پيش اما هستند
آن ادبي چهره شناخت در قافيه و عروض دانستن روي اين از و نيست مقفي
.نيست نياز مورد
- الفنون كشافاصطلاحات - محمدعليالفاروقي-تهانوي -پانويسها7
.ص 13و 14 يكم جلد طبعكلكته 1862 ،
محمدباقر آقاي و ابوالقاسمپاينده مرحوم بهترجمههاي بنگريد -8
آيهظاهرا اين از نيز قمشهاي مرحومالهي ترجمه.قرآن از بهبودي
باتفسير شود مقايسه آيه اين ايشاناز ترجمه داوري براينيست بيخطا
.همينآيه ذيل الميزان
فصلنامه قرآندر با قرآن فهم مقاله در بهاءالدينخرمشاهي آقاي -9
.سوم سال شمارهدهم قرآن ترجمه ويژهمباحث مترجم
.و 26 ص25 اصطلاحاتالفنون كشاف -10
نقل به.الادب ديوان -هجري متوفي 350 -اسحق ابوابراهيم -فارابي -11
.فجر1364 انتشارت كماليدزفولي ، علي سيد تاليف قرآن شناخت از
شماره -تبريز دانشگاه ادبيات دانشكده نشريه-اكبر دكتر -بهروز -12
حنا -النظاير130 و الوجوه علم مقاله بهار 1367 ، بيستم اولسال
انتشارات آيتي عبدالمحمد ترجمه عربي ، زبان تاريخادبيات -الفاخوري
جلد دانشگاهي مركزنشر اسلام ، در فلسفه بهتاريخ شود رجوع نيز.توس
.ص51 سوم
.ص18 اصطلاحاتالفنون كشاف -14
.فضلي عبدالهادي البلاغهدكتر تلخيص به رك -15
.فضلي تلخيصالبلاغهدكتر به رك باز -16
.الفنونص21 اصطلاحات كشاف -17