پنجم ، شماره 1223 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 6 يكشنبه 17
|
|
مزاحمت يا ميهماني سالم شهروند سالم شهر
و موقعيتها بستر بر كه هستند مقولههايي جمله از آداب ، و فرهنگ
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
رشد زمينهاي چنين بر و ميآيند پديد تاريخي و اجتماعي ناگزيريهاي
.ميشوند دگرگون لزوم ، صورت در و ميبالند و ميكنند
چنين نيز اكنون و بودهاند شهره بهميهماننوازي ديرباز از ايرانيان
خود حد جامعه ، اقتصاديامروز شرايط در هم ميهمان سزاست اما اند
سنتهاي گاه اعتدال ، حد نكردن رعايت.دارد پاس ميزبان ، حرمت و بشناسد
را تجديدنظرهايي و تنشآفرينميكند و بيرنگ را اينمرزوبوم ديرپاي
.ميآورد پديد كهن شايسته درروشهاي
در ديروز صميميهمشهري هزارخواننده صد چند خيل از كارمند ، دو
زندگي فصل بدترين را امسال تعطيلاتنوروز روزنامه ، با تلفني تماس
در تعطيل ، دوره همه در شهرستان ، از ميهماناني زيرا كردند ، عنوان خود
به دست پيشخدمت به را خانه اهل و كرده خوش جا آنها كوچك آپارتمانهاي
.بودند كرده تبديل فرمان
كنج در گاه بد واقبال خستگي ازدست مادرش:ميگفت دو اين از يكي
و هتل با را آنها خانه كه مزاحماني دست از و ميزد گريه به آشپزخانه
.ميخورد دل خون بودند گرفته يكي مسافرخانه
انسانياست؟ و منطقي اندازه چه ازميهمانيتا شكل اين راستي به
زندگي جريان با كه تفكري:ميگفت انگليسي فيلسوف راسل راند برت.
كه نارواست و مزاحم تفكري برميآيد ، ستيز در از آن با يا نميخواند
.شود افكنده دور بايد
فراخورموقعيت به را ميهماني ديگرسنت بار يك بايد اساس همين بر
جا همه كه نباشد چنان و كنيم تعريف نو مردماز اجتماعي و اقتصادي
نقره ، دوم روز باشد ، زر اول روز ميهمان بنويسيم خانه ديوار و در بر
.اندازند كوچه در كه خاكستر روزچهارم و سفال سوم روز