پنجم ، شماره 1224 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 7 دوشنبه 18
|
|
شده هدايت دموكراسيهاي در دولت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
لاتين امريكاي كشورهاي تجربيات به نگاهي با
و پشتيباني با كه است حركتي شده ، هدايت دموكراتيكسازي:اشاره
در كشورهاي از برخي در قبل سال چند از سرمايهداري كشورهاي تبليغات
دولت حجم كاهش بر تاكيد فرايند اين در گامنخست و شده آغاز توسعه حال
مذكور حركت درراستاي حكومتها از بسياري.است خصوصي بخش گسترده وحضور
را استراتژي اين خود اقتصادي و برنامههايسياسي پيشبرد هدف با و
ايناستراتژي موفقيت ازعدم حاكي شواهد برخي امروزه اماكردند دنبال
چارچوب در كه بودهاند اينكشورها جمله از لاتين امريكاي كشورهاي.است
.داشتند اعلام را سياسي احزاب آزادي اصطلاح وبه كرده عمل خصوصيسازي
نابرابري ، فقر ، افزايش روند ، اين غيرطبيعي ماهيت بهدليل اما
آن منفي ازپيامدهاي...و سياستمداران فساد اجتماعي ، ناهنجاريهاي
مورد اين در و داشته موضوع اين درتبيين سعي حاضر مقاله.است بوده
تاثيرتبليغات تحت نبايد كه مينمايد تاكيد و ساخته رامطرح بديع نكاتي
تاكيد كشورها اين در دموكراتيكسازي ظاهر بر كه سرمايهداري دولتهاي
.قرارگرفت دارند
مقالات سرويس
از گوناگوني انواع فروپاشي اخير ، دهه دو جديددر دموكراسي و دولت
اين.است گرديده دموكراسيها از شماري ظهور منجربه اقتدارگرا نظامهاي
طور به يا سياسي واقعدموكراسيهاي در آنها هستند ، دموكراتيك نظامها
اثر ، چندين.هستند پوليارشي دال رابرت شكلبنديكلاسيك بنابر و دقيقتر
كهليپهارت همانطور.نمودهاند معرفي را پوليارشيها انواعگوناگون
ابعاد لحاظ به حتي پوليارشيهايگوناگون ، اين ساخت ، خاطرنشان ابتدا
بر مبتني آن اعمال و آنها حد قدرت به آيادستيابي اينكه مانند مهمي
متكي اجماع بيشتربر كه است ديگري قواعد بر مبتني يا است راياكثريت
اشتراك هم با مهم مشخصه يك آنهادر اما متفاوتند ، يكديگر با هستند ،
برعكس ، .هستند شدهاي نهادينه و نمايندگي همگيدموكراسيهاي آنهادارند
نمايندگي دموكراتيك رژيم سوييك به شده دموكراتيزه تازه كشورهاي اكثر
آينده در كه نميرسد نظر به همچنين گامبرنميدارند ، شده نهادينه و
رژيمهايپوليارشي آنها بزنند حركتي چنين به دست نيز قابلپيشبيني
و ساخته نظريهاي آنهاهيچگونه مورد در هنوز كه نوعي از اما هستند
يك ارائه به كمك براي اوليه كوشش متنحاضر.است نشده پرداخته
به موجه دودليل به اقدام اين.است پوليارشي از نوع اين نظريهدرباره
كليه برگيرنده در بايد مناسبپوليارشي نظريه يك ;آنكه يكي.ميرسد نظر
نهادينه و نمايندگي دموكراسيهاي فقط نه و موجود(سياسي) دموكراسيهاي
داراي دموكراسيهايجديد از بسياري كه آنجا از آنكه ، دوم.شدهباشد
مشابه آنها اجتماعي اثرات كردكه فرض نبايد هستند ، خاصي سياسي پويايي
.باشد حال و گذشته شده نهادينه و پوليارشيهاينمايندگي اثرات
بر مبتني كه جديد اخيردموكراسيهاي گونهشناسيهاي ديگر ، سوي از
چگونگي كيفيتو بر مبتني يا و قبلي اقتدارگراي مشخصههايرژيم
دولت نخستين استقرار از پس كه اتفاقاتي خصوص در هستند ، گذار نخستين
اندكي پيشبيني قدرت داراي ميافتد ، دموكراتيك شيوه به شده انتخاب
قرار ما خاص توجه مورد مقاله اين در كه كشورهايي مورد در.ميباشند
اثر بر گذار از موردي آرژانتين -پرو و برزيل آرژانتين ، يعني دارند ،
را مرحلهگذاري ميدانيم كه آنجا تا برزيل كه حالي در است ، فروپاشي
چانهزنيهاي و مذاكرات با توام و طولانيتر همه از كه است كرده تجربه
;(است نگرديده منتهي ميثاقي به رسمي طور به گرچه) است بوده بيشتري
اقتدارگراي -سالاري ديوان رژيمهاي برزيل و آرژانتين ديگر ، سوي از
مردمگراي رژيم يك از موردي پرو كه حالي در بودند ، انحصارطلب
تفاوتهاي و تفاوتها اين عليرغم ;بود همهگير و نظامي اقتدارگرايانه
اين دموكراسي ، استقرار از پس دوران در كه ميرسد نظر به امروزه ديگر ،
و فيليپين و دومينيكن جمهوري بوليوي ، اكوادور ، همچنين و) كشورها
و شدن دموكراتيزه حال در كه آفريقا و شرقي آسياي كشورهاي كليه
مشخصههاي در (كمونيست سابقا كشورهاي اكثر و هستند شدن ليبراليزه
شده وضعيتغيرنهادينه بسوي آنها همگي و دارند اشتراك هم با مهمي
.برميدارند گام
كه خصوصياتي بيان از موجودچندان ادبيات كشورها ، اين با ارتباط در
شرح وهمچنين (غيره و بودن نهادينه نمايندگي ، ) دارانيستند آنها
آثار اين.است نرفته فراتر آنها اقتصادي و سياسي مختلف ناكاميهاي
را ما نياز مورد نظري سرنخهاي كه نميرسد نظر به اما هستند ارزشمند
برخي فقدان دليل به موارد اين توصيف اين ، بر افزون.دهند دست به
مفهومبندي مانع كه باشد غايتگرايي نوعي معني به ميتواند خصوصيات
خط جريانات ساير.ميگردد نوظهور دموكراسيهاي گوناگون انواع مناسب
سياسي رهبران براي مفيدي مكانيسم درادبيات نخبهگرا و مشيگرا
به تجويزاتبستگي اين بودن عملي اما ميدهند ارائه دموكراتيزهكننده
.زندگيميكنند آن در رهبران اين كه دارد محيطي
ابزارهاي پوليارشيها ، يا معمولي ليبرال دموكراسيهاي براي گرچه
چشماندازهاي و كنوني وضعيت تحليل و تجزيه براي سياسي علوم مفهومي
شرقي اروپاي و لاتين آمريكاي آفريقا ، آسيا ، در جديد دموكراسيهاي اكثر
در بنيادي وكارهايي برگشته عقب به بايد ما باشد ، رضايتبخش ومركزي
حاضر بحث اصلي مصداقهايدهيم حقوقيانجام و سياسي جامعهشناسي زمينه
قابليتكاربرد داراي نكات بسياري اما هستند ، پرو و آرژانتين ، برزيل
.هستند وسيعتري
پيچيده طرق به دولتها:است نكته يك بر مبتني ميآيد درپي كه تحليلي
ريشهدار حالت اين.خوردهاند گره مربوطهخود جوامع با گوناگون و
بر هرجامعهاي و دولت هر مشخصات و ويژگيها كه است بدينمعني بودن
دوام و قوام است قرار كه دموكراسي احتمالي نوع مشخصات و ويژگيها
افكاري چنين.دارد زيادي تاثير (بيافتد اتفاقي چنين اگر) كند پيدا
برحسب را آنها پيامدهاي كافي اندازه به ما اما هستند ، بديهي نسبتا
اين دليل از بخشي.نكردهايم دنبال كردن ، دموكراتيزه به مبتلا مسائل
به كه گونه بدان (دولت مفهوم ويژه به) مفاهيمي با ما كه است اين امر
براي كه داريم كار و سر گرديدهاند ، تدوين معاصر اديبان اكثر وسيله
.نميباشند مفيد چندان ما بحث مورد موضوع
كه دهيم بسط اندازه آن تا فقط را دولت مفهوم كه است اشتباه اين
در را دولتي ديوانسالاريهاي مجموعه يا و دولتي بخش دولت ، دستگاه
تشكيل را آن تمام اما هستند دولت از بخشي شك بدون اينها.برگيرد
روابط از مجموعهاي از عبارت اندازه همان به و همچنين دولت.نميدهند
تضمين يك با نهايتا و ميآورند پديد را خاصي نظم كه است اجتماعي
اين از بسياري.ميكنند حمايت آن از خاص قلمرو يك در مركزي قهرآميز
حمايت و آمده وجود به دولت وسيله به كه حقوقي نظام يك قالب در روابط
.كردهاند پيدا رسميت ميگردند ،
ميآورد بوجود را آن دولت كه است نظمي و دولت تاسيسي بعد حقوقي نظام
به و برابر نظم يك نظمي چنين.ميكند تضمين را آن خاص قلمرو يك در و
نظام تحت هم و سرمايهداري نظام تحت هم:نيست بيطرف اجتماعي لحاظ
سيستماتيك طور به قدرت روابط از نظم اين سالارانه ، ديوان سوسياليستي
مفهوم بدين حال ، اين باميكند كمك آن به و نموده حمايت نامتقارن
و هنجارها برمبناي چندگانه اجتماعي روابط كه ناميد نظم را آن ميتوان
زبان كه هنگاميميگيرند شكل (تاييد مورد لزوما نه) ثابت انتظارات
كه هنگامي دارد ، آنها در ريشه خود كه است قدرتي روابط بيانگر معمولي
اين ،(شده داده دستورات) ميشوند اتخاذ سياسي مركز در تصميمات
اين كه مفهوم بدين هستند دستورات معنيدادن به معمولا تصميمات
اجتماعي نظم رضايت ، اين.ميگيرند قرار اطاعت مورد قاعدتا فرامين
از اجتماعي روابطميپردازد آن بازتوليد به و كرده تاييد را موجود
ميتواند سياسي قدرت برابر در آگاهانه نيمه و روزمره شدن تسليم جمله
تنبيه ، محاسبه از ترس سنت ، بر مبتني كرد استدلال وبر كه همانگونه
اثربخشي.باشد اثربخشيقوانين يا و مشروعيت عادت عملگرايانه ،
به) كه ميگردند بيشماري رفتاري عادات خاصشامل قلمرو يك حد قوانين
قانونيهمخواني تجويزات با معمولا (ناآگاهانه يا طورآگاهانه
آنها ميتوان كه است فراگيري انتظارات بر مبتني اثربخشي اين.دارند
مبني انتظارات اين داد ، قرار تاييد مورد نمونهاي شواهد طريق از را
كه مركزي قدرت يك وسيله به لزوم صورت در قوانين كه هستند امر اين بر
بافت اينشد خواهند گذاشته اجرا مورد به است ، لازم اختيارات داراي
تضمين و برقرار معاصر ملت -دولت وسيله به كه است نظمي از حمايتكننده
كه عادتي الگوهاي جمله از) قوانين كه ميكنيم ملاحظه.است گرديده
عنصر يك (ميشوند آنها به منتهي قوانين منظم اجراي به مربوط انتظارات
تامينكننده كه است دولت از بخشي اين:ميآيند حساب به دولت تاسيس
.ميباشد خاص قلمرو يك در موجود اجتماعي نظم زيربنايي و منظم بافت
بعد آنگلوساكسوننهايتا سنت در هم و قارهاي سنت در هم قوانين
.ميباشند حرفهاي دانش تابعتفسيرات كه ميشوند محسوب شدهاي تدوين
معاصر دموكراسيهاي در و بوده خود خاص سازماني تجليات داراي قوانين
و بحث محل كنگره كه ميرود گمان.هستند شده نهادينه و تشريفاتي بسيار
نهايتا و منافع تعارض محل قضائيه قوه و سرزمين اصلي قوانين تصويب
كه است مكان اين در و باشد سياسي جامعه صرف معناي پيرامون دعواها
عمل به تصميمگيري آنها مورد در و گرفته قرار بحث مورد دعواها اين
و بوده همراه نيز دولت جنبههاي ساير با قوهقضائيه و كنگره.ميآيد
اثربخشي كهشامل ميروند شمار به وسيعتري پديده درك قابل تجسمسازماني
.ميگردد قوانين اجتماعي
رهيافتهاي جانب از دولت تاسيسي بعد عنوان به قوانين شناسايي
سلطه رفتاري زمانانقلاب از آنگلوساكسون سياسي علوم بر كه گوناگوني
نوشتجات عليرغم ديگر ، سوي از.است گشته روبرو مانع با داشتهاند ،
دراروپاي كه رهيافتهايي هلر ، هرمان و وبر ماكس نويسندگانيمانند
آنها ميآمدند ، حساب قانونگرايانهبه زحمت به داشتند ، رواج قارهاي
به اندكي توجه و بوده مكتوب صورتگرايانهقوانين تحليل بر مبتني
اين طريق ، هر بهميداشتند مبذول آن وجامعهشناختي سياسي جنبههاي
ناشي آن پيچيدگي پيچيدهكه واقعيتي عنوان به دولت به نسبت عظيم دوسنت
حساسيت فاقد ميباشد ، آن حقوقي ديوانسالارانهو سازماني ، ابعاد از
.بودند
ايدئولوژي آن و است برخوردار نيز ديگري بعد از دولت كه گفت بايد
ملت خدمت در كه ميكند ادعا (دولت دستگاه دقيقتر طور به) دولت.است
و صريح گفتارهاي طريق از دولت.ميرود گمان چنين نيز معمولا و است
و فوقالذكر نظم خالق كه ميكند ادعا مليت نهادهاي به مكرر توسل نيز
در كه است اجتماعي و فردي حقوق -معاصر دموكراسيهاي در -همچنين
كه بودهايم آن شاهد جوامع كليه در ما.دارد قرار نظم اين زيربناي
براي نظم اين كه كنند ادعا دولت سران اگر حتي است ، نابرابر نظمي اين
.است برابر نظمي باشد ، ملت عضو كه هركس
كه دارد قرار قوانيني موردحمايت كه) پنهانكاري اين اما
از را اينواقعيت (ميدهند سازمان نظمرا اين از ناشي نابرابريهاي
گفته قبلا كه آنكه ، همانطور نخستنميكند تهي اساسيخود جنبه دو
پيشبيني امكان نظم اين:است برتر جمعي عملاخير نظم شد ، اين
دولتي سالاريهاي ديوان قاطعانه اعمال حمايت مورد كه را اموراجتماعي
ساير به نظم اين اگر آنكه ، حتي دوم.ميدهد تعميم دارد قرار مربوطه
ملت اعضاي كليه براي شده تضمين برابري نشود ، داده بسط اجتماعي روابط
دموكراسي كاركرد از ناشي سياسي حقوق اعمال براي شهروندي حقوق برحسب
اهميت حائز ليبرال ، سنت در شده اعلام فردي تضمينهاي اثربخشي همچنين و
محدوده در شهروندي حقوق ميكنم ، صحبت كهمن ديدگاهي از.است اساسي
مطرحميشود هنگامي شهروندي حقوق ، مثال براي.نميگيرد سياسيقرار امور
خود مشروع شكايت بتواند قراردادي يكرابطه در ورود از پس طرف يك كه
از و كرده طرح صلاحيت ، داراي حقوقي لحاظ به و دولتي دستگاه يك در را
نموده دخالت منصفانه شيوهاي به قضيه اين در كه باشد داشته انتظار آن
براي خصوصي ، روابط عمومي ذاتا بعد اين.بپردازد داوري به و
قضايي دستگاه به دسترسي براي دهقان يك حق كه ميگردد نقض مثال ، هنگامي
حقدادن همچون بايد حقخصوصي اين.گردد سلب عليهمالك دعوا طرح جهت
شهروندي حقوق عناصرسازنده از يكي است عمومي حق يك كه اجبار بدون راي
.گردد تلقي
مناطق و لاتين آمريكاي كشورهاي ساير همچنين و) پرو و برزيل آرژانتين ،
بلكه ، نيستند جدي اجتماعي و اقتصادي بحرانهاي دستخوش صرفا (ديگر
.ميبرند رنج دولتنيز عميق بحران از متفاوت ، شدت و بازمانبندي گرچه
عنوان به دولت بحران يعني:دارد وجود فوقالذكر بعد سه در بحران اين
كارآيي با خود وظايف انجام به قادر كه سالاريها ديوان از مجموعهاي
بودن پذيرش قابل بحران و دولت ، قوانين اثربخشي بحران ;هستند معقولي
جهت در را خود تصميمات معمول طور به دولتي موسسات كه ادعا اين
.ميكنند اتخاذ خيرعمومي
دامنهدارالگوي بحران سرگذرانيدن حالاز در اكنون هم كشورها اين
چنين در دولت جايگاه بحران و سرمايه انباشت ودرونگراي محور -دولت
كره پرتغال ، اسپانيا ، مانند كشورها از برخي عكس ، بر.هستند الگويي
دموكراتيزه اخيرا كه كشورهايي ميان در شيلي ، و تايوان جنوبي ،
دارند قرار شرايطي در كه -شدن ليبراليزه حال در كشورهاي يا و شدهاند
.بودهاند عمومي بحران اين از گريز به قادر نيست ، ما بحث مورد كه
فعال طور به كه كردهاند ظهور صادرات اقتصادهايتوسعه عنوان به آنها
دستگاه يك آنها منظور بدين.نمودهاند ادغام جهاني اقتصاد در را خود
در اما.آوردهاند وجود به خود براي فعال و قدرتمند اما حجم كم دولتي
از مجموعهاي يعني است كمحجم بلكه نيست كوچك دولت زمينه ، اين
مستحكمي ريشههاي ايجاد به قادر كه كمحجم و كارآمد دولتي سازمانهاي
و اجتماعي برابري به مربوط عمده مسايل تدريجي حل دموكراسي ، براي
استمرار جهت مناسب اقتصادي رشد نرخ به رسيدن براي شرايطي ايجاد
اشاره دوم بعد.هستند اجتماعي برابري و دموكراسي زمينه در پيشرفتها
.دارد كل يك عنوان به دولت ضعف و قوت به
بتواند موثري طور استبه ممكن ياكوچك دولتيبزرگ دستگاه يك
به موفق است ممكن يا و سازد كشوربرقرار سرتاسر در را خود قانونيت
ازاندازه صرفنظر قوي ، دولت يك من ، ديدگاه از ;كارينگردد چنين انجام
برقرار را خود موثرقانونيت طور به كه است دولتي خود ، ديوانسالاري
ميدانند گرايانه خاص منافع تعقيب عرصه آنرا كشور جمعيت اكثر و سازد
دولت كسربودجه و حجم كاهش براي جاري كوششهاي كه ميكنم چنيناستدلال من
با اما ندانسته بيشتر ،(State-as-Bureaucracy) ديوانسالاري مثابه به
خطمشي بلندمدت موفقيت جمله از) نوع هر از نامطلوب پيامدهاي
دموكراسي به دستيابي حال هستند ، كوششها اين الهامبخش كه اقتصادياي
دولت مفهوم و دولت ايدئولوژيكي مشروعيت نيز(بكنار شده نهادينه
.ميسازند نابود را (State-as-law) قانون بهمثابه
نظريههاي در كه ميسازند مطرح را فرضي غالبا دولت جاري نظريههاي
قلمرو ، در تجانس بالاي ميزان فرضبه اين ميشود تكرار دموكراسي جاري
اين.ميشود مربوط آن حمايت مورد اجتماعي نظم و كاركرددولت و سرزمين
سازمانهاي توسط صادره وفرامين نظم اين آيا كه نميآيد عمل به پرسش
داراي اجتماعيموجود قشربندي ميان در و سرزمينملي سرتاسر در دولتي
به كشوري هيچ در كامل طور به هرگز.خير يا هستند مشابهي اثربخشي
مثال براي ;است نشده يافته دست قانون مقابل در ايدهآلبرابري
رجوع عدالت اجراي در طبقاتي غرضورزيهاي عمومي يافته به ميتوانيد
در شدهاند نزديك بسيار كامل تجانس به اسكانديناوي كشورهاي اما.كنيد
در كاركردي لحاظ به هم و سرزميني لحاظ به هم متحده ايالات كه حالي
قرار پايينترينسطح به نزديك شدهمعاصر نهادينه دموكراسيهاي ميان
زياد ، تجانسنسبتا داراي كشورهاي آمريكايلاتين ، در.دارد
مستحكمتري و قديميتر دموكراتيك سنت داراي هستندكه كشورهايي
اين مخالف نقطه در پرو-اروگوئه و شيلي مانندكاستاريكا ، -ميباشند
راه چريكهاي فعاليتهاي وسيله به اخيرا امر اين و دارد قرار قطب
وكلمبيا اكوادور بوليوي ، .گرديدهاست آنتشديد پيامدهاي و درخشان
عليرغم مكزيك و برزيل.ميباشند زياد بسيار عدمتجانس قطب به نزديك
و سرزميني زياد عدمتجانس از مواردي مركزي ، گرايانه حكومتاقتدار
دموكراسينسبتا دو -كلمبيا و باونزوئلا آرژانتينهمراه.هستند كاركردي
قرار پيوستار اين درميانه -مشكلات داراي حاضر حال در اما قديمي
.دارند
اودانل گيلرمو:نوشته
ايزدي پيروز:ترجمه
World Developmentنشريه:منبع