پنجم ، شماره 1225 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 8 سه‌شنبه 19
|
| |||||
واقعيت رمزي زبان ;اسطوره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
يوناني واژه را لغت‌اسطوره ريشه (ريشه‌شناسي) ايتمولوژي دانش
واژه از اروپايي‌اسطوره خارجي زبانهاي در اما مي‌داند هيستوريا
.است شده گرفته يوناني ميتوس
واقع در اما.است خيال و افسانه با آميخته اسطوره عامه فرهنگ در
كه هستند تاريخ لايه‌هاي در پنهان واقعيات از نمادهايي اسطوره‌هاي
تاريخي روايات تمثيل آنان ظاهرهمراهند استعاره و ايهام با همواره
.است آن قصه كليدي مفاهيم مهم ندارد ، روايات‌اهميت اين صحت اما است
نشان را نامحسوس‌ها و محسوس‌ها ريشه و آمدن بوجود چگونگي اسطوره
.مي‌دهد
آن ، پديدآورندگان انديشه و اعتقاد ، آئين با اسطوره ، بودن نمادين
است ، نمايان آن چهارچوب در فلسفه‌دين بهخصوصدارد عميق پيوندي
با را واقعيات ماهيت كه بوده باستان عهد متفكران توجيه عامل شايد
پيوند.مي‌كرده‌اند فراهم را اسطوره خميرمايه آميخته در عامه فرهنگ
از آدمي ناآگاهي دليل به نمادها اين از بعضي در واقعيت و تخيل
علوم باستان كشاورزان بر باران فصل مثال بهطوراست بوده واقعيات
ناتواني و ناآگاهي نمي‌باريد باران جوي حوادث اثر بر اگر حال بوده ،
ناشي عوارض با تخيلات تركيب موجب مساله ، اين تحليل و تجزيه از آدميان
.مي‌آورد بوجود را اسطوره يك از نمايي و شده خشكسالي از
كهن ، اجتماعات چهارچوب ساختن روشن بهMythologyيا اسطوره‌شناسي
ومناسك آئين زندگي ، روش مردمان‌باستان ، اعتقادات و تفكر نوع
و زيستي همسانسازي لحاظ از -ديگر باجوامع ارتباط و آنان مذهبي
تاريخ و باستانشناسي كه زمانيميكند كمك آشكارا خودـ زمان فرهنگي
گذشته ادوار تحقيق وسيله موثرترين و بهترين اسطوره ناتوانند ، دو هر
با امروزي هاي آئين وابستگي اسطوره‌ها ، ماهيت بازشناسي ، از بعد.است
:مي‌گويد اين‌باره در درويشي محمدرضا.است لمس قابل گسترده علم اين
بازآفريني آئين‌ها پذيري تحقق مي‌شوند ، متولد آئين‌ها با اسطوره‌ها
...دارند ناگسستني پيوندي دو اين و بود خواهند اسطوره‌ها
-زرتشتيان مقدس كتاب -اوستا هندي ، ايران ، منابع اساطير بررسي در
از مانده جاي به تصاوير مانوي ، منابع پهلوي ، سنتهاي فردوسي ، شاهنامه
مورد غيرايراني گذشته ادوار مولفان نوشته‌هاي و كتب و باستاني دوران
الزاما اسطوره‌اي نمادهاي در موجود خدايي چند.مي‌گيرند قرار استفاده
زمينه اين در بوركهارت آلماني‌تيتوس متفكر و محقق نيست ، شرك بيان
شخصيت كيهان كار به كه است جهان از روحاني ديدي خدايي چند:مي‌گويد
است‌ـ خداوند كه واقعيت‌ـ نامحدودترين و واحد طبيعت از بي‌آنكه مي‌دهد
و خود جهان ، به نسبت انسان ديد زواياي از يكي بمانداسطوره دور
اجتماع ، شدن مدرنيزه و سرعت از ناشي بي‌هويتي حاضر ، قرن در.خداست
فرهنگي و زيستي ماهيت بازشناسي به نياز و است جوامع اكثر گريبان‌گير
چشم به فرهنگي گسيختگي هم از به بخشيدن نظم براي گذشته ادوار
و هويت‌ها پريشاني رفع براي نسبي وسيله‌اي هم اسطوره‌شناسي.مي‌خورد
.است حال با گذشته پيوند
شهرنازدار سيدمحسن
