پنجم ، شماره 1226 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 9 چهارشنبه 20
|
|
چيست؟ موفق مربي يك ويژگيهاي
(اول قسمت) جهان فوتبال مربيان به توصيههاييوفا تازهترين
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كند دور تيم اطراف از را تنشها بايد مربي
چه بايد داخلرختكن در حرفهاي مربي يك.:خارجي رسانههاي واحد.
فوتبال بزرگ نمايد؟نظريهپردازهاي گوشزد بازيكنانش به را نكاتي
اخيرا اما دادهاند ارائه زمينه اين در را متعددي تئوريهاي جهان ،
كميته مسووليت كه راكسبرا كمكاندي با (يوفا) اروپا فوتبال اتحاديه
در كه كرده مقالهاي انتشار به اقدام دارد برعهده را اتحاديه اين فني
جهان فوتبال حرفهاي و بزرگ مربيان به كارساز و جالب پيشنهاد آن 11
پيشنهادي فاكتور يازدهنشوند مشكل دچار خود كار در تا ميكند ارائه
.ميكنيم مرور هم با را (يوفا)
را آنها تا است اين كودكان آموزش در قدم كودكاناولين آموزش -1
.بورزند عشق آن به و بپذيرند قلب ته از را فوتبال كه سازيم متقاعد
به مثبت ديدي با همواره و شوند توپ كنترل عاشق بايد كودكان اين
.بنگرند فوتبال
داده آموزش بهآنها جديد تاكتيكهاي و تكنيكها بايد حين همين در
بوجود انگيزه جوان بازيكنان بايددر هدف اين به رسيدن براي.شود
بايد انگيزه نوع اين البته.داد جام يا و مدال آنها به مثلا آورد ،
چون باشند داشته سن سال از 12 بيش كه شود اجرا بازيكناني مورد در
.كنند بازي فوتبال لذتبردن خاطر به فقط بايد سال زير 12 بچههاي
دانشگاهها در دانش و علم زمينه در كه را تحقيقاتي بلند آرزوهاي -2
دانشمندان.انتقالداد فوتبال خصوص به و ورزش به ميتوان شده انجام
مربي انتظار ميزان با مستقيم ورزشكاررابطه يك بازي نحوه كه معتقدند
.ورزشكاردارد آن از
از و دهد نفس اعتمادبه خود جوان بازيكن به فوتبال مربي يك كه هنگامي
جوان بازيكن آن حتم طور به تمجيدبپردازد ، و تعريف به او تواناييهاي
و انتظار وي از مربياش كه استانداردي سطح به خودرا تا ميكند سعي
صادق همكاملا حرفهاي بازيكنان مورد در موضوع اين.برساند توقعدارد
چگونه كه ببيند تا خوددارد مربي دهان به چشم همواره بازيكن.است
.كرد خواهد صحبت وي درباره
آنگاه نمايد صحيحبرقرار ارتباط بازيكنانش با نتواند مربي يك اگر
.شد خواهد جريحهدار بازيكنان احساسات
بازيكنانش به و ببرد را استفاده كمال كوچك ، فرصت هر از بايد مربي
.بدهد روحيه
حضور باشد ، كارآمد و خوب مدير يك صاحب تيمي مديريتاگر -3
معمولي و متوسط حد در مديري اگر.آمد نخواهد چشم به هرگز مدير آن
اگر اما و.پرداخت ويخواهند از تمجيد و تعريف به همگان كند ، كار
.شد خواهند متنفر وي همگاناز باشد ، ضعيف مديري
ميرسند ، بهموفقيت كه هنگامي هستند ، قوي مديران صاحب كه تيمهايي
مربي و شديم قهرمان خودمان باهمت ميگويند ، ما تيم آن بازيكنان
.نداشت نقشي
داشته خاطر هموارهبه را زير فاكتورهاي بايد فوتبال (مربي) مدير يك
:باشد
مدير يك .صداكند كوچك اسم با را بازيكنانش بايد مدير يك
افرادي تمام با بايد مدير يك .باشد داشته شايسته جانشيني بايد
بايد مدير يك .باشد داشته نزديك ارتباط خدمتميكند تيمش براي كه
روش يك بايد فوتبال تيم مدير و مربي يكباشد داشته عاليه تحصيلات
كه روشي ويا ديكتاتوري روش يك نه برگزيند ، تيمش هدايت متعادلبراي
دارد توانايي لحظه هر در مربيخوب البته.باشند حاكم تيم در بازيكنان
.دهد تغيير مختلف شرايط براساس خودرا تيم اداره روش تا
:است زير شرح به تيمش هدايت در مربي يك موفقيت عدم عمده دلايل
شخصيت ضعف جزئيات به توجه عدم ترس نادرست روش اتخاذ
وفاداري عدم تئوري به محض توجه ابتدايي تمرينات به توجه عدم
و شك مناسب اجتماعي رابطه از برخورداري عدم ابتكار عدم
عدم ديگران مسئوليت حريم به تجاوز تصميمگيري در دودلي
منفيگرايي احساسات نكردن كنترل مطلوب سياست يك از برخورداري
ناجوانمردانه حركات ثبات عدم حد از بيش سختگيري دادن فريب
انسانيت حس از برخورداري عدم
سطح بالاترين در تيم يك بازيكنان اينكه بخشيدنبراي سازمان -4
.است قوي سازماندهي به نياز كنند ، ممكنبازي
در با و كرده تقسيم را مسئوليتها تمرين ، آغاز از قبل بايد مربي يك
واگذار او به مناسب مسئوليتي بازيكن ، هر روحيه و شخصيت گرفتن نظر
و بالا راندمانآن كه باشد گونهاي به بايد مربي يك برنامهريزي.نمايد
زير نكات بايد مطلوب برنامهريزي يك در.بخورد چشم به آن در ابتكار
.شود واقع توجه مورد
دهيد توضيح دقتبرايش به تمرين آغاز از قبل را بازيكن هر مسئوليت
.نيايد بوجود بينظمي تمرين در تا
در تمرين و لباسورزشي پوشيدن جمله از بازيكنان كارهاي تمام براي
توجه ريز نكات به .دهيد قرار استاندارد و الگو شده ، معين زمان
تا است قادر كوچك سنگ يك:ميگويد ضربالمثلچيني يك.باشيد داشته خاصي
.بيندازد زمين به را انسان بزرگ كوه ازيك راحتتر
تمام به مربي اينكه براي.كنيد دور خود تيم اطراف از را تنشها
را بازيكنانش از هريك وظايف بايد برسد ، خود شده تعيين پيش از اهداف
اهداف به رسيدن براي را مطلوب شرايط همچنين و نمايد مشخص خوبي به
.سازد مهيا خود
بودن جدي و آزادي و ديسيپلين ميان تعادل يك بايد هدف به رسيدن براي
.باشد داشته وجود بردن لذت و