پنجم ، شماره 1228 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 12 شنبه 23
فرد و ساخت دوگانگي ميان وفاق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تنها و فرهنگي بازيچه انسانها كه ميرساند انساني عملكرد مفهوم
را آن فضاي و اجتماعي محيط آن بلكه نيستند توليد اجراكنندگانشيوه
اجتماعي نظامهاي و زندگي راستاي در محيط ازاين فعالانه و ميكنند درك
ميكنند استفاده هستند آنها از جزيي خود كه
اشاره
علمي مختلف حوزههاي مباحث موضوع ساخت ، بر فرد و فرد بر ساخت تاثير
مورد دو ، اين متقابل روابط شهرها ، كلان و شهرها پيدايش از پس است ،
از پس نيز آن درون فكري غلههاي و جامعهشناسي گرفت ، قرار بيشتري توجه
هويت افتادن خطر به با ويژه به اجتماعي ، مسايل به شهرها مشكلات تبديل
شهرها در جمعي و فردي هويتيابي فراگرد تبيين صدد در همواره افراد ،
ميان اين در برآمدهاند يكديگر بر فرد و ساخت متقابل تاثير چارچوب در
به فرد به رويكردي با كه هري و گافمن گيدنز ، تحقيقات و مطالعات
كلي طور به و مكاني -فضايي متن در گيرنده تصميم و آگاه موجودي عنوان
به اهميت از كرد ، تاكيد روانشناسانه كارهاي ساز به توجه با اجتماعي
چنين گوناگون ابعاد دارد سعي زير مقاله.ميباشد برخوردار سزايي
ايجاد و هويتيابي روند در را افراد نقش و كرده تشريح را رويكردي
نمايد گوشزد شهري جوامع در اجتماعي فرآيندهاي
مقالات سرويس
دارد سروكار شهرها با افراد واقعي آشنايي به طرف يك از جامعهشناسي
شهري زندگي بر كه دارد اشاره سياسي اقتصادي عوامل ديگربه ازطرف و
.ميگذارد ثر ا سازمانشهرها و
امروزه مثال براي.است مطرح فزايندهاي طور به امروزه ديدگاه اين
انسان رفتار به مسكنسازي طرحهاي تاثيرات يا شهر خيابانهاي امنيت
شهري جامعهشناسي كه هنگامي ديگر طرف از.ميگيرد قرار بحث مورد بيشتر
فضايي و اجتماعي محيط تفسير و فهم كاربرد ، چگونگي ، درك به ميخواهد
امر اين.ميشود احساس آن جدي فقدان است آن از جزيي خود كه بپردازد
از بسياري در البته.ميدهد سوق شده اشاره مشكل دومين به را ما
شهري جامعهشناسي و است داشته خوبي پيشرفتهاي شهري جامعهشناسي جنبهها
و سياسي و اجتماعي فرايندهاي ، كلان اقتصاد درباره خود از خوبي درك
اما.است داده نشان مكاني -اجتماعي فضاهاي و افراد بر آنها تاثير
طور به ميبرند بهره خود فضايي و اجتماعي محيط از افراد چگونه اينكه
محدوده يك عنوان به محيطي روانشناسان و است شده گرفته ناديده وسيعي
.مينگرند آن به جداگانه
واحد منظم بررسي قصد جامعهشناسي كه دارد وجود نشانههايي حال اين با
اجتماعي مكان مفهوم گيدنز.دارد را برآن حاكم فضاي و اجتماعيمكاني
را انساني كنشهايي اينمفهومسازي در و است برده بهكار را Locale
كه است چيزي او بحث شروع نقطه.ميسازد مرتبط اجتماعي ساختهاي به
ساختار كه ايدهاي.ميخواند (Duality of steudures)ساختها دوگانگي
مفهوم.ميداند انساني واعمال كردار محصول و ميانجي را اجتماعي
يك انسانها كه ميرساند را اينمطلب (Human Agency ) انساني عملكرد
نها آ بلكهنيستند شيوهتوليد تنهااجراكنندگان و فرهنگي بازيچه
در محيط اين فعالانهاز و ميكنند درك را آن فضاي و اجتماعي محيط
هستنداستفاده آن از جزيي خود كه اجتماعي نظامهاي و زندگي راستاي
و دارد فضايي جامعهخصلت كه است اين گيدنز منظور ميكنند
لذا.ندارد وجود As patial sociology. فضايي ضد جامعهشناسي اصلا
افراد روابط و اجتماعي ، فرايندهاي اجتماعي ، روابط كه مايلباشيم اگر
به را فضا نميتوانيم كنيم درك فعال موجوداتي عنوان به آنها با را
نيز ديگر تعريف حال هر به بگيريم نظر در اضافيانتخابي عامل يك عنوان
فضايي جامعهشناسي يك بخواهيم اگر ميشود بسيارمحدود اجتماعي مكان از
:از است عبارت گيدنز نظر مكاناجتماعياز.دهيم بسط را مناسب
داراي و ميگيرد صورت متقابل كنشهاي يكسري آن در كه فيزيكي منطقه يك
يا جهت يك در را متقابل كنشهاي كه ميشود باعث.است مشخصي حدومرز
.متمركزنمايد جهاتديگر
فيزيكي منطقه يك از بيشتر چيزي اجتماعي گيدنزمكان نظر از بنابراين
اين و ميگيرد صورت انساني متقابل كنشهاي آن در كه است مكاني و است
بعد داراي فيزيكي ، بعد به اشاره ضمن اجتماعي كهمكان است روشن
مكان اين باشد داشته گوناگوني كاربردهاي ميتواند و است اجتماعي
از.كرد تقسيمبندي نيز كوچكتري اجتماعي نواحي به ميتوان را اجتماعي
:گيدنز نظر
خيابان ، از گوشهاي خانه ، در اتاق يك ميتوانداز اجتماعي مكان
منطقهاي دولتهاي داراي كه بزرگ يا كوچك شهرهاي يككارخانه ، فروشگاه
.شدهاند منطقهبندي نوعا خود درون در كه كرد رتبهبندي هستند ،
مهمي تاثير استميتواند شده تعريف لحاظاجتماعي به كه فيزيكي مكان
.باشد آنهاداشته اجتماعي وفرايندهاي روابط و افراد درزندگي را
زندگي محيط كه داشتهباشيم نظر در بايد جدي بهطور ديگر طرف از
نظامهاياجتماعي وسيله به (ملت ياحتي شهر كار ، محل خانه ، )افراد
ديگران با كنشمتقابل در افراد روزمره زندگي.شدهاند ساخته خود
كنش حقيقت كردن آشكار كهبراي است اين امر حقيقت.شدهاست خلاصه
مفهومفضاي از بايد گيدنز اجتماعي مفهوممكان بر علاوه افراد
اشاره بومي اجتماعي نظام يك به كه كنيم استفاده مكاني -اجتماعي
خاصي كاربرد كه فضايي به گيدنز اجتماعي كهمكان حالي در.دارد
كه شيوههايي يعني معنايي انتظام مفهوم لذا.ميكند اشاره باشد ، داشته
و متقابل كنش خود فيزيكي محيط با و يكديگر با افراد آن طريق از
شهري جامعهشناسي كتاب در پيترايگنز ميكنند مقولهبندي را خود تجربيات
.است پرداخته امر اين به خود
و مربوط (biotic order) زيستي باانتظام را معنايي انتظام اين وي
.است دانسته شهري جامعهشناسي بررسي مورد موضوع
نشانگراحساسات و دارد بستگي بهديگري افراد ، متقابل كنش چگونگي
و اقتصادي روابطاجتماعي در امر اين كه افراداست دروني عميق
نوع دو و انساني عملكرد و ساخت ميان دوگانگي.دارد اثر آنها مياني
-اجتماعي مفهومفضاي طرح با شد صحبت آن از كه شهري جامعهشناسي
روابط شامل تنها نه مفهوم اين.است شدني حل كه ميرسد نظر به مكاني
و دروني كيفيتهاي نمايانگر بلكه ميشود انساني عملكرد و ساختي
.است آن از جزئي خود كه است اجتماعي فرايندهاي
قلمرو در نسبتاكوچك اجتماعي ومكانهاي مكاني اجتماعي فضاهاي
انسان روزمره زندگي.بسزاييهستند اهميت داراي روزمرهافراد زندگي
دارد قرار قدرتهايسياسي و اقتصادي -ساختارهاياجتماعي تاثير تحت
طول در معاصر جامعه زيرا دارند ، قرار انسانها آني تجربيات وراي كه
قبيله يك (Self)شاملخود كه سرشتي.يافتهاست گسترش مكان و زمان
نظامي يك وسيله به فزاينده طور به ميباشد وسطايي قرون يكروستاي يا
بازارهاي تاثير تحت روزمره زندگي آن در كه است شده جايگزين
اساس بر ديگر و اخذميشود موجود فضاي اساس بر تصميمات است ، بينالمللي
به چگونه كه ميماند باقي مسئله اين اما.نميگيرد شكل گذشته تجربيات
عنوان به مكاني اجتماعي فضاي و اجتماعي تغييرات ميان روابط درك
فضاي اهميت اينكه دقيقتر طور به برسيم؟ روزمره زندگي از قلمرويي
معتقد گيدنز چيست؟ در اجتماعي مكان گيدنز قول به يا و مكاني اجتماعي
هستي امنيت وضعيتعدم به منتهي اجتماعي زندگي گستردگي كه است
نسبت افراد آن در كه وضعيتي.ميشود ontological ivsecurity شناسانه
كسي چه اينكه بر مبني آنها روزمره زندگي و برخود كه فرايندهايي به
اين در.ميآورند دست به ناچيزي شناخت دارند ، تعلق كجا به و هستند
.است روبهروهستند ، متفاوت آن با افراد كه اجتماعي روابط نوع وضعيت
فضاي اگر و است گردش حال در سرمايه -كارمزدي درحوزه مثال براي
شود ، مي منتقل ديگري جاي به سرمايه نباشد ، سودآور مكاني اجتماعي
مختلف اشكال و مقاومت -ستيزه كه اجتماعي ساختارهاي حوزه اين بنابر
امنيت آوردن دست به براي افراد -دارد وجود مسئوليت از فرار
و ميكنند استفاده Self Managment روشهايخودمديريتي از هستيشناسانه
اجتماعي و شخصي اعتبار دنبال به افراد شده ، ايجاد تنشهاي ميان از
.ميگردند خود
دارد ، هدف متفاوتي وضعيت حوزهكارمزدي از جداي اجتماعي زندگي
ازساختارهاي بردن بهره وسيعتر حوزه چهدر و خانه در چه افراد
خدمات و كادرها كه جايي يعني بازار ، مكان از خاصه).است اجتماعي
.كنند پيدا خود هويت به نسبت قويتري احساس تا (ميشود مبادله
وليقلمرويي هستند ساختارها درجبر افراد اينكه ضمن حال هر به
كجا كند مشخص نميتواند ماشين يك لذا نيزدارند انتخاب حق براي
هويت كه دارد وجود انتخاب حق مصرف ، و مدني جامعه قلمرو در.برويم
از برخي كه شده باعث امر اين.ميشود موجب را اجتماعي و شخصي
و آماده و حاضر محدوده را مدني جامعه روانشناسان ، و جامعهشناسان
جامعهما در ورود و مدرن ازجامعه گذر با افراد تا جبريبدانند
كه وضعيتي.نمايانسازند را احساسخود(Post Medern) نوسازي بعد
.است متفاوت سياسي بامحدوده ميشود مطرح مكاني فضاياجتماعي وقتي
استكه سياسي محدوده در تنها معتقدندكه ديگر برخي كه حالي در
عنوان بايد.دارد وجود اجتماعي روابط تغييردر و انعطاف قابليت
وقوع به نيز مكاني فضاياجتماعي محدوده در تغييراتاجتماعي كه كرد
استميتواند مدني حقوق داراي كه سطح ، فردي يك در لذا.ميپيوندد
ظريفي طور به ديگر طرف از و دهد تغيير را خود مكاني اجتماعي فضاي
مهيا نيز خود بقا براي ميتواند اما دارد قرار ساختارها تاثير تحت
.باشد
چگونهفضاي اينكه آن و ميماند ديگريباقي دشوار مسئله سرانجام
.ميكند پيدا ارتباط اجتماعي تغييرات و جامعه به اجتماعي و فيزيكي
خاص فعاليتهاي با فيزيكي فضاهاي محدوده و افراد ميان فيزيكي فواصل
هر بهباشد تاثيرگذار اجتماعي روابط و اجتماعي فرايندهاي بر بايد
براي.است دشواري كار اثرات اين تعميم كه است اين مهم مسئله حال
شهر مادر از كه جديد شهرك يك ايجاد آيا كه ندارد وجود شناختي مثال
خلق شهرك و شهر در ما ساكنين براي را بدتري يا بهتر زندگي باشد جدا
.خير يا ميكند
مكانهاي و است شده ساخته اجتماعي شكل به فيزيكي مكان حال هر به
گسترده طور به كه هستند نمادهايي و اجتماعي معاني داراي اجتماعي
ميگذارند اثر اجتماعي روابط بر توجهي قابل طور به و شدهاند پذيرفته
و زبان.ميگذارد اثر گروهها و افراد تفسير چگونگي بر عميقي طور به و
اينانتظام از جزيي خود ارتباطاند در فيزيكي فضاي با كه نمادهايي
اجتماعي مكانهاي بنابراين.شد بحث آن مورد در قبلا كه هستند معنايي
بايد ديگر طرف از.خوردهاند گره اجتماعي تغييرات و افراد كنشهاي با
مكان از آنها استفاده و تفسير و) افراد كه باشيم داشته نظر در
هنوز مطلب اين و.هستند تغييراتي چنين در علي عناصر جزء (اجتماعي
و پيشبيني قابل تاثيرات اجتماعي مكانهاي خود آيا كه است نشده روشن
.خير يا دارند رفتار بر منطقي
دارد ادامه