پنجم ، شماره 1229 آوريل 1997 ، سال فروردين 1376 ، 13 يكشنبه 24
|
|
ما خلاق گوناگوني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
1996- جهان فرهنگي وضعيت از يونسكو گزارش
سليم‌زاده سوسن:مترجم
(اول فصل)(12)
برشمرديم ، اين از پيش كه بالقوه‌اي جهاني‌منابع آيين اصلي عناصر
به‌سادگي آن ، از نمي‌توان كه است كلي آنقدر و دارد شكلهاي‌بسياري
در منابع اين.جهاني‌برگرفت آيين يك براي را قواعد از جامع نظامي
مورد ديدگاههاي در كه را شكلهايي و اصول و است الهام‌بخش صورت ، هر
پشتيباني از آنها ، تاييد مورد عملي شيوه‌هاي در نيز و مردم عامه قبول
نيز را ديگري ملاحظات وجوداين ، باميسازد مشخص است ، برخوردار طبيعي
جهاني اصول بر بايد جهاني آيينداشت درنظر جهاني آيين يك در بايد
به.حركت‌كند اصول آن خلاف خاصي فرهنگ اگر حتي گردد ، مشخصي‌استوار
بلكه نيست ، آمرانه و آييني ، اقتباسي اصول شايستگي دلايل ديگر ، عبارت
و ريشه‌ها انواع ، با بسيار ملاحظات كردن وهمسنگ نزديك‌سازي راه از
موضوعات پاره‌اي‌از كميسيون كه هنگامي.مي‌آيد بدست متفاوت سطوح‌كليت
صرفا را آن نبايد ضروري‌مي‌داند ، جهاني آيين يك براي را اخلاقي مهم
كه چيزي منزله به را آئين آن و دانست عقايددلبخواهي تحميل براي تلاشي
كميسيون.بدورافكند و گرفت نظر در است ، شده برگرفته برتر ازجايي
خود خودي به كه بنيادي چندين‌انديشه در بخوبي اصول اين است ، معتقد
يافت ، مي‌توان آنها صدق براي دلايلي يا رادارد بزرگي اخلاقي بار
خود ، به نظري‌منتقدانه و زياد دقت با كميسيون همچنين ، است ريشه‌گرفته
سخنان و بپرهيزد سياسي هرگونه‌جانبداري از كار در تا است كرده تلاش
سراسر از را افراد ساير و هنرمندان انديشمندان ، دولتمردان ،
به ابزاري‌سياسي آن از نوين ، جهاني آيين ارائه با نبايد.جهان‌بشنود
فرهنگي سنتهاي و جايگاه‌ارزشها كاستن و خاص مناطقي بر رياست منظور
قلب در بايد زير ، اساسي باورهاي كه اين‌است بر كميسيون اعتقاد.ساخت
:گيرد جاي آيين‌جهاني يك
مقياسي در امروزه كه شد گفته اين از مسئوليتهاپيش و بشر حقوق -1
از حمايت.است بين‌المللي رفتار ضروري معيار مقام در بشر حقوق وسيع ،
مداخله‌گر فشارهاي برابر در انسانها احساسي و فيزيكي فردي ، تماميت
يك براي لازم اجتماعي و اقتصادي شرايط حداقل آوردن فراهم اجتماع ،
بهبود روندهاي به يكسان دسترسي و عادلانه رفتار شايسته ، زندگي
آنها براي بايد جهاني آيين يك كه است اساسي موضوعات ناعدالتي‌ها ،
است ، شده ترسيم خوبي به بشر حقوق اساس حقيقتا هرچند.بكوشد
به زندگي افتادن خطر به مانند گذشته نشده پيش‌بيني اعمال پيامدهاي
مي‌كشد ميان به را موضوع اين آشكارا اكوسيستمها ، در انسان دخالت علت
سالم محيط يك از بهره‌وري حق مانند بشر ، حقوق از جديدي موارد بايد كه
همين در البتهافزود موجود حقوق ساير به را انسان سلامتي درخور و
و قيد با مسئوليتها ، اختيارات با حقوق است لازم كه كرد توجه حال ، بايد
اگر.گردد همراه مرزها و حد با تعهدات ، آزاديها با انتخابها بندها ،
قيد فقط اگر و مي‌آيد پديد مرج و هرج نباشد ، براختيار بندي و قيد
گسترده را نوگرايي ، انتخابها روند.است ستم عين اين بس ، و باشد وبند
.است شده ارتباطها از نابودي‌پاره‌اي موجب حال ، همين در و كرده
حد كه مي‌شود شمرده ستم اندازه همان به مرز ، و بدون‌حد انتخاب حقيقتا
به آزادي آن ، كه‌در باشد جامعه‌اي ايجاد بايد هدف.انتخاب بدون ومرز
انتخابها استبداد ، شكل به اولياءامور قدرت گسيختگي ، افسار صورت
دردناك محدوديتهاي صورت به بند و قيد بخودي‌و خود اعمال همچون
.نباشد
دارد ادامه
